1. مهمان گرامی، جهت ارسال پست، دانلود و سایر امکانات ویژه کاربران عضو، ثبت نام کنید.
    بستن اطلاعیه

ریشــــه ضرب المثل ها -

شروع موضوع توسط Am!R~Mr ‏5/10/11 در انجمن سایر رشته ها

  1. پاسخ : ریشــــه ضرب المثل ها -

    گشادبازی

    گشادبازی همان اسراف و تبذیراست ! هرکس در زندگانی مادی جانب اعتدال و اقتصاد را رعایت نکند و برای ولخرجیها و هوسبازیهایش حد یقفی قائل نشود این چنین کسی را مسرف و مبذر و یا به زبان شیرین فارسی گشادباز گویند زیرا در برنامه زندگی این گونه افراد به طور کلی اقتصاد و مال اندیشی مفهومی ندارد و از فرط غفلت و مستی ، پای برسر هستی می کوبند .

    گشادبازی به ظاهر واژه ای مرکب است و ریشه تاریخی جالبی دارد که بی مناسبت نیست اجمالی از آن واقعه را شرح دهیم .

    به طوری که در تذکره ها مسطور است در آن تاریخ که امیر تیمور گورکانی برشاه منصور غالب آمد و منطقه فارس را مسخر ساخت لسان الغیب خواجه شمس الدین محمد حافظ هنوز در قید حیات بوده است .

    تیمور با شکوه و جلال خاصی وارد شیراز شد و تمام وجوه معاریف شهر به استقبالش شتافتند . تنها خواجه شیراز بود که قدرت و سیطره پادشاه گورکانی کمترین اثری در ارکان همت عالی و استغنای طبع او نداشت و گوشه عزلت را که به زعم عارفان ، صدر مصطبه عزت است رها نکرد .

    امیر تیمور کس فرستاد و حافظ را به حضور طلبید .

    حماری مرکوب خواجه بود بر آن سوار شد و نزد تیمورآمد . شاه گورکانی با خشونت و تندی پرسید :« چرا بر حمار خود سوار نشدی و به پیشواز ما نیامدی تا از اسب سلطنت به زیر آییم و آن چنان تجلیل و بزرگداشتی به عمل آوریم که در آینده از آن داستانها گویند ؟»
    خواجه شیراز که در رندی نادره زمان بود سری به علامت احترام فرود آورد و گفت :« امیربه سلامت باشد ، حافظ اهل تکبر وتبختر نیست و به علاوه کرازهره جرات است که در پیشگاه سلطان مقتدر گوکانی تمرد و جسارت ورزد . حقیقت مطلب این است که از آن بیم داشتم با مرکب ناتوانم به استقبال و پیشواز آیم ولی تراکم مستقبلین ، امیر را از نیکو داشت این درویش خلوت نشین باز دارد . تصدیق می فرمایند که در آن صورت به شکل دیگری در کتب تاریخی منعکس می شد و آیندگان از آن به صورتی دیگر قضاوت می کردند ! بنده کمترین برای احتراز از همین واقعه احتمالی خلوت نشینی را به درک فیض حضور و شرکت دراستقبال امیرترجیح داد.»

    تیمور گفت :« در این مورد به تو حق می دهم زیرا بعید نبود که گرفتاریها و اشتغال به امور مستقبلین مرا از تجلیل و بزرگداشت تو باز دارد ولی مطلب دیگری را که می خواهم با تو در میان بگذارم این است که من اکثر ربع مسکون را با این شمشیر مسخرساختم و هزاران بلد وولایت را ویران کردم تا سمرقند و بخارا را که وطن مالوف و تختگاه است ابادان و مفتخر سازم . تو مردک به یک خال هندوی ترک شیرازی ، سمرقند و بخارای ما را می فروشی چنان که در این بیت گفته ای :

    اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
    به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را

    خواجه زمین ادب بوسید و جواب داد :« از آن بخشندگی و گشادبازی است که به این روز افتاده ام .»

    صاحبقران را از این لطیفه خوش آمد و خواجه شیراز را مورد تفقد و عنایت قرار داد .

    این نکته را هم نگفته نگذاریم که چون شاه شجاع بسیار زیبا و خوش صورت بود دکتر باستانی پاریزی اصطلاح ترک شیرازی در شعر بالا را ناظر بر مادر شاه شجاع می داند و می نویسد :« شاید آن رند خانمان سوز نیز این بیت را در وصف مخدومشاه که مادرش بود سروده باشد .»

    درهرصورت اصطلاح گشادبازی از آن تاریخ ضرب المثل و به جای اسراف و تبذیر بر زبانها جاری گردید .
     
  2. پاسخ : ریشــــه ضرب المثل ها -

    کینه شتری

    بشر جایزالخطاست و از این رو بسیاری از اعمال و رفتار آدمی که ناشی از اشتباه یا علت جهالت و جوانی باشد قابل عفوو بخشایش است ولی بعضیها که لذت عفو را نچشیده اند در انتقام و کینه توزی چنان یکدنده و مقاوم هستند که به هیچ وجه حاضر نمی شوند ذره ای ازانتقامجویی خارج شوند و قلم عفوو اغماض بر جریده جرایم و خطایا بکشند .
    کینه توزی این گونه افراد لجوج و یکدنده درعرف اصطلاح به کینه شتری تعبیرشده است و در مقام کینه های پی گیر به آن استشهاد می کنند .
    به طوری که تاکنون از لطف علمای حیوان شناسی مطالعه و تحقیق به عمل آمده شتر مهربانترین و قانعترین حیوانات جهان شناخته شده است طاقت و توانایی این حیوان بارکش در برابر تشنگی و گرسنگی آن هم در بیابانهای بی کران و ریگزارهای سوزان واقعاً عجیب و شگفت انگیز است .
    نکته بسیار شایان توجه در موضوع شتر آن است که این حیوان را شیوه راه رفتن می آموزند و قدوم آن را با صدایی آهنگ دار و موزون هدایت می کنند . شتر گامهای خود را با آهنگ نغمه منظم می کند و مطابق وزن صدا آرام یا تند حرکت می کند و نیز هنگامی که نمی خواهند در یک مسافت فوق العاده طولانی او را راه ببرند ساربانان آهنگ مطلوب حیوان را ترنم می کنند .
    در عربستان شتر نر را لوک و شتر ماده را ناقه می گویند ولی در کویر ایران به ویژه در اطراف کاشان شتر نر را لوک و شتر ماده را ارونه و همچنین نوزاد ماده را مجی و نوزاد نر را هاشی می خوانند .
    کینه شتری کینه پی گیری است که تاکنون سابقه نشان نداده که پذیرایی و ملاطفت مجدد ساربان بتواند آن را تعدیل نماید . شتر خشمگین همواره منتظر فرصت مناسب است که انتقامش را از ساربان متجاوز بگیرد . عجب در این است که شتر مست و دیوانه به ساربان مورد نظر هنگامی که در جمع قرار دارد هرگز حمله نمی کند . فقط نگاه خشم آلودش را که شراره انتقام از آن می بارد به چشمان آن ساربان می اندازد و با دهان کف آلود پیاپی نعره های چندش آور و هولناک سر می دهد زیرا لوک کینه توز در عین مستی و دیوانگی خوب احساس می کند که اگر در میان جمع به ساربانی که اذیتش کرده حمله کند سایرین با چوب و چماق به جانش می افتند . وای به روزی که شتر مست و کینه توزآن فرصت مناسب را به چنگ آورد و ساربان مورد نظر را یکه و تنها در بیابان گیر بیاورد . البته ساربانان برای این طور مواقع راه چاره و علاجی اندیشیدند که به لیاقت و زرنگی آنان بستگی دارد . وقتی ساربان در بیابان مورد حمله لوک خشمگین قرار گرفت راه نجاتش این است که در حال فرار از شتر، لباسهایش را یکایک درآورد و به پشت سرش بیندازد .
    در اینجاست که شتر گول می خورد و به جای ساربان که در حال فرار است لباسی را که جلویش افتاده به دندان می گیرد و تنه سنگین خود را روی آن می مالد .
    سپس مجدداً با لنگهای درازش به تعقیب ساربان می پردازد و خود را به او می رساند . ساربان یک تکه دیگر از لباسهایش را می اندازد و خلاصه به این ترتیب تا آخرین تکه لباس خود را بیرون آورده در حال فرار جلوی شتر انتقامجو می اندازد . چنانچه تا زمانی که لباسهایش تمام شد توانست خود را به آبادی یا پناهگاهی برساند بدون شک نجات خواهد یافت وگرنه مرگش حتمی است آن هم چه مرگ فجیع و دلخراشی .
     
  3. پاسخ : ریشــــه ضرب المثل ها -

    آب از دستش نميچكه !

    آب از سر چشمه گله !

    آب از آب تكان نميخوره !

    آب از سرش گذشته !

    آب پاكي روي دستش ريخت !

    آب در كوزه و ما تشنه لبان ميگرديم !

    آب را گل آلود ميكنه كه ماهي بگيره !

    آب زير پوستش افتاده !

    آب كه يه جا بمونه، ميگنده .

    آبكش و نگاه كن كه به كفگير ميگه تو سه سوراخ داري !

    آب كه از سر گذشت، چه يك ذرع چه صد ذرع ـ چه يك ني چه چه صد ني !

    آب كه سر بالا ميره، قورباغه ابوعطا ميخونه !

    آب نمي بينه و گرنه شناگر قابليه !

    آبي از او گرم نميشه !

    آتش كه گرفت، خشك و تر ميسوزد !

    آخر شاه منشي، كاه كشي است !

    آدم با كسي كه علي گفت، عمر نميگه !

    آدم بد حساب، دوبار ميده !

    آدم تنبل، عقل چهل وزير داره !

    آدم خوش معامله، شريك مال مردمه !

    آدم دست پاچه، كار را دوبار ميكنه !

    آدم زنده، زندگي ميخواد !

    آدم گدا، اينهمه ادا ؟!

    آدم گرسنه، خواب نان سنگك مي بينه !

    آدم ناشي، سرنا را از سر گشادش ميزنه !

    آرد خودمونو بيختيم، الك مونو آويختيم !

    آرزو بر جوانان عيب نيست !

    آستين نو پلو بخور !

    آسوده كسي كه خر نداره --- از كاه و جوش خبر نداره !

    آسه برو آسه بيا كه گربه شاخت نزنه !

    آشپز كه دوتا شد، آش يا شوره يا بي نمك !

    آش نخورده و دهن سوخته !

    آفتابه خرج لحيمه !

    آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هيچي !

    آفتابه و لولهنگ هر دو يك كار ميكنند، اما قيمتشان موقع گرو گذاشتن معلوم ميشه !

    آمدم ثواب كنم، كباب شدم !

    آمد زير ابروشو برداره، چشمش را كور كرد !

    آنانكه غني ترند، محتاج ترند !

    آنچه دلم خواست نه آن شد --- آنچه خدا خواست همان شد .

    آنرا كه حساب پاكه، از محاسبه چه باكه ؟!

    آنقدر بايست، تا علف زير پات سبز بشه !

    آنقدر سمن هست، كه ياسمن توش گمه !

    آنقدر مار خورده تا افعي شده !

    آن ممه را لولو برد !

    آنوقت كه جيك جيك مستانت بود، ياد زمستانت نبود ؟

    آواز دهل شنيده از دور خوشه !
     
  4. پاسخ : ریشــــه ضرب المثل ها -

    اجاره نشين خوش نشينه !

    ارزان خري، انبان خري !

    از اسب افتاده ايم، اما از نسل نيفتاده ايم !

    از اونجا مونده، از اينجا رونده !

    از اون نترس كه هاي و هوي داره، از اون بترس كه سر به تو داره !

    از اين امامزاده كسي معجز نمي بينه !

    از اين دم بريده هر چي بگي بر مياد !

    از اين ستون بآن ستون فرجه !

    از بي كفني زنده ايم !

    از دست پس ميزنه، با پا پيش ميكشه !

    از تنگي چشم پيل معلومم شد --- آنانكه غني ترند محتاج ترند !

    از تو حركت، از خدا بركت .

    از حق تا نا حق چهار انگشت فاصله است !

    از خر افتاده، خرما پيدا كرده !

    از خرس موئي، غنيمته !

    از خر ميپرسي چهارشنبه كيه ؟!

    از خودت گذشته، خدا عقلي به بچه هات بده !

    از درد لا علاجي به خر ميگه خانمباجي !

    از دور دل و ميبره، از جلو زهره رو !

    از سه چيز بايد حذر كرد، ديوار شكسته، سگ درنده، زن سليطه !

    از شما عباسي، از ما رقاصي !

    از كوزه همان برون تراود كه در اوست ! (( گر دايره كوزه ز گوهر سازند ))

    از كيسه خليفه مي بخشه !

    از گدا چه يك نان بگيرند و چه بدهند !

    از گير دزد در آمده، گير رمال افتاد !

    از ماست كه بر ماست !

    از مال پس است و از جان عاصي !

    از مردي تا نامردي يك قدم است !

    از من بدر، به جوال كاه !

    از نخورده بگير، بده به خورده !

    از نو كيسه قرض مكن، قرض كردي خرج نكن !

    از هر چه بدم اومد، سرم اومد !

    از هول هليم افتاد توي ديگ !

    از يك گل بهار نميشه !

    از اين گوش ميگيره، از آن گوش در ميكنه !

    اسباب خونه به صاحبخونه ميره !

    اسب پيشكشي رو، دندوناشو نميشمرند !

    اسب تركمني است، هم از توبره ميخوره هم ازآخور !

    اسب دونده جو خود را زياد ميكنه !

    اسب را گم كرده، پي نعلش ميگرده !

    اسب و خر را كه يكجا ببندند، اگر همبو نشند همخو ميشند !

    استخري كه آب نداره، اينهمه قورباغه ميخواد چكار ؟!

    اصل كار برو روست، كچلي زير موست !

    اكبر ندهد، خداي اكبر بدهد !

    اگر بيل زني، باغچه خودت را بيل بزن !

    اگر براي من آب نداره، براي تو كه نان داره !

    اگر بپوشي رختي، بنشيني به تختي، تازه مي بينمت بچشم آن وختي !

    اگه باباشو نديده بود، ادعاي پادشاهي ميكرد !

    اگه پشيموني شاخ بود، فلاني شاخش بآسمان ميرسيد !

    اگه تو مرا عاق كني، منهم ترا عوق ميكنم !

    اگر جراحي، پيزي خود تو جا بنداز !

    اگه خدا بخواهد، از نر هم ميدهد !

    اگه خاله ام ريش داشت، آقا دائيم بود !

    اگه خير داشت، اسمشو مي گذاشتند خيرالله !

    اگر داني كه نان دادن ثواب است --- تو خود ميخور كه بغدادت خرابست !

    اگه دعاي بچه ها اثر داشت، يك معلم زنده نمي موند !

    اگه زاغي كني، روقي كني، ميخورمت !

    اگه زري بپوشي، اگر اطلس بپوشي، همون كنگر فروشي !

    اگه علي ساربونه، ميدونه شترو كجا بخوابونه !

    اگه كلاغ جراح بود، ماتحت خودشو بخيه ميزد .

    اگه لالائي بلدي، چرا خوابت نميبره !

    اگه لر ببازار نره بازار ميگنده !

    اگه مردي، سر اين دسته هونگ ( هاون ) و بشكن !

    اگه بگه ماست سفيده، من ميگم سياهه !

    اگه مهمون يكي باشه، صاحبخونه براش گاو مي كشه !

    اگه نخورديم نون گندم، ديديم دست مردم !

    اگه ني زني چرا بابات از حصبه مرد !

    اگه هفت تا دختر كور داشته باشه، يكساعته شوهر ميده !

    اگه همه گفتند نون و پنير، تو سرت را بگذار زمين و بمير !

    امان از خانه داري، يكي ميخري دو تا نداري !

    امان ازدوغ ليلي ، ماستش كم بود آبش خيلي !

    انگور خوب، نصيب شغال ميشه !

    اوسا علم ! اين يكي رو بكش قلم !

    اولاد، بادام است اولاد اولاد، مغز بادام !

    اول بچش، بعد بگو بي نمكه !

    اول برادريتو ثابت كن، بعد ادعاي ارث و ميراث كن !

    اول بقالي و ماست ترش فروشي !

    اول پياله و بد مستي !

    اول ، چاه را بكن، بعد منار را بدزد !

    اي آقاي كمر باريك، كوچه روشن كن و خانه تاريك !

    اين تو بميري، از آن تو بميري ها نيست !

    اينجا كاشون نيست كه كپه با فعله باشه !

    اين حرفها براي فاطي تنبون نميشه !

    اين قافله تا به حشر لنگه !

    اينكه براي من آوردي، ببر براي خاله ات !

    اينو كه زائيدي بزرگ كن !

    اين هفت صنار غير از اون چارده شي است !

    اينهمه چريدي دنبه ات كو ؟!

    اينهمه خر هست و ما پياده ميريم !
     
  5. پاسخ : ریشــــه ضرب المثل ها -

    با آل علي هر كه در افتاد ، ور افتاد .


    با اون زبون خوشت، با پول زيادت، يا با راه نزديكت !


    با اين ريش ميخواهي بري تجريش ؟


    با پا راه بري كفش پاره ميشه، با سر كلاه !


    با خوردن سيرشدي با ليسيدن نميشي !


    باد آورده را باد ميبرد !


    با دست پس ميزنه، با پا پيش ميكشه !


    بادنجان بم آفت ندارد !


    بارون آمد، تركها بهم رفت !


    بار كج به منزل نميرسد !


    با رمال شاعر است، با شاعر رمال، با هر دو هيچكدام با هرهيچكدام هر دو !


    بازي اشكنك داره ، سر شكستنك داره !


    بازي بازي، با ريش بابا هم بازي !


    با سيلي صورت خودشو سرخ نگهميداره !


    با كدخدا بساز، ده را بچاپ !


    با گرگ دنبه ميخوره، با چوپان گريه ميكنه !


    بالابالاها جاش نيست، پائين پائين ها راش نيست !


    بالاتو ديديم ، پائينتم ديديم !


    با مردم زمانه سلامي و والسلام .


    تا گفته اي غلام توام، ميفروشنت !


    با نردبان به آسمون نميشه رفت !


    با همين پرو پاچين، ميخواهي بري چين و ماچين ؟


    بايد گذاشت در كوزه آبش را خورد !


    با يكدست دو هندوانه نميشود برداشت !


    با يك گل بهار نميشه !


    به اشتهاي مردم نميشود نان خورد !


    به بهلول گفتند ريش تو بهتره يا دم سگ ؟ گفت اگر از پل جستم رريش من و گرنه دم سگ !


    بجاي شمع كافوري چراغ نفت ميسوزد !


    بچه سر پيري زنگوله پاي تابوته !


    بچه سر راهي برداشتم پسرم بشه، شوهرم شد !


    بخور و بخواب كار منه، خدا نگهدار منه !


    بد بخت اگر مسجد آدينه بسازد --- يا طاق فرود آيد، يا قبله كج آيد !


    به درويشه گفتند بساطتو جمع كن ، دستشو گذاشت در دهنش !


    بدعاي گربه كوره بارون نمياد !


    بدهكار رو كه رو بدي طلبكار ميشه !


    برادران جنگ كنند، ابلهان باوركنند !


    برادر پشت ، برادر زاده هم پشت


    خواهر زاده را با زر بخر با سنگ بكش!


    برادري بجا، بزغاله يكي هفت صنار !


    براي كسي بمير كه برات تب كنه !


    براي همه مادره، براي ما زن بابا !


    براي يك بي نماز، در مسجد و نمي بندند !


    براي يه دستمال قيصريه رو آتيش ميزنه !


    بر عكس نهند نام زنگي كافور !


    به روباهه گفتند شاهدت كيه ؟ گفت: دمبم !


    بزبون خوش مار از سوراخ در مياد !


    بزك نمير بهار مياد --- كنبزه با خيار مياد !


    بز گر از سر چشمه آب ميخوره !


    به شتره گفتند شاشت از پسه ، گفت : چه چيزم مثل همه كسه ؟!


    به شتر مرغ گفتند بار ببر، گفت : مرغم، گفتند : بپر، گفت : شترم !


    بعد از چهل سال گدايي، شب جمعه را گم كرده !


    بعد از هفت كره، ادعاي بكارت !


    بقاطر گفتند بابات كيه ؟ گفت : آقادائيم اسبه !


    به كيشي آمدند به فيشي رفتند !


    به گربه گفتند گهت درمونه، خاك پاشيد روش !


    به كچله گفتند : چرا زلف نميزاري ؟ گفت : من از اين قرتي گيريها خوشم نمياد !


    به كك بنده كه رقاص خداست !


    بگو نبين، چشممو هم ميگذارم، بگو نشنو در گوشمو ميگيرم، اما اگر بگي نفهمم، نميتونم !


    بگير و ببند بده دست پهلوون !


    بلبل هفت تا بچه ميزاره، شيش تاش سسكه، يكيش بلبل !


    بمالت نناز كه بيك شب بنده، به حسنت نناز كه بيك تب بنده !


    بماه ميگه تو در نيا من در ميام !


    بمرغشان كيش نميشه گفت !


    بمرگ ميگيره تا به تب راضي بشه !


    بوجار لنجونه از هر طرف باد بياد، بادش ميده !


    بهر كجا كه روي آسمان همين رنگه !


    به يكي گفتند : سركه هفت ساله داري ؟ گفت : دارم و نميدم، گفتند : چرا ؟ گفت : اگر ميدادم هفت ساله نميشد !


    به يكي گفتند : بابات از گرسنگي مرد . گفت : داشت و نخورد ؟ !


    بمير و بدم !


    به گاو و گوسفند كسي كاري نداره !


    بيله ديگ، بيله چغندر !
     
  6. پاسخ : ریشــــه ضرب المثل ها -

    پا را به اندازه گليم بايد دراز كرد !


    پاي خروستو ببند، بمرغ همسايه هيز نگو !


    پايين پايين ها جاش نيست، بالا بالا ها راش نيست !


    پز عالي، جيب خالي !


    پس از چهل سال چارواداري، الاغ خودشو نميشناسه !


    پس از قرني شنبه به نوروز ميافته !


    پستان مادرش را گاز گرفته !


    پسر خاله دسته ديزي !


    پسر زائيدم براي رندان، دختر زائيدم براي مردان، موندم سفيل و سرگردان !


    پدر كو ندارد نشان از پدر --- تو بيگانه خوانش نخوانش پسر !


    پشت تاپو بزرگ شده !


    پنج انگشت برادرند، برابر نيستند !


    پوست خرس نزده ميفروشه !


    پول است نه جان است كه آسان بتوان داد !


    پول پيدا كردن آسونه، اما نگهداريش مشكله !


    پول حرام، يا خرج شراب شور ميشه يا شاهد كور !


    پولدارها به كباب، بي پولها به بوي كباب ،


    پول ما سكه عُمَر داره !


    پياده شو با هم راه بريم !


    پياز هم خودشو داخل ميوه ها كرده !


    پي خر مرده ميگرده كه نعلش را بكنه !


    پيراهن بعد از عروسي براي گل منار خوبه !


    پيرزنه دستش به درخت گوجه نميرسيد، مي گفت : ترشي بمن نميسازه !


    پيش از آخوند منبر نرو !


    پيش رو خاله، پشت سر چاله !


    پيش قاضي و معلق بازي !
     
  7. پاسخ : ریشــــه ضرب المثل ها -

    تا ابله در جهانه، مفلس در نميمانه !

    تابستون پدر يتيمونه !

    تا پريشان نشود كار بسامان نرسد !

    تا ترياق از عراق آرند، مار گزيده مرده باشد !

    تا تنور گرمه نون و بچسبون !

    تا چراغ روشنه جونورها از سوراخ ميان بيرون !

    تا شغال شده بود به چنين سوراخي گير نكرده بود !

    تا كركس بچه دارشد، مردار سير نخورد !

    تا گوساله گاو بشه ، دل مادرش آب ميشه !

    تا مار راست نشه توي سوراخ نميره !

    تا نازكش داري نازكن، نداري پاهاتو دراز كن !

    تا نباشد چيزكي مردم نگويند چيزها !

    تا هستم بريش تو بستم !

    تب تند عرقش زود در مياد !

    تخم دزد، شتر دزد ميشه !

    تخم نكرد نكرد وقتي هم كرد توي كاهدون كرد !

    تا تو فكر خر بكني ننه، منو در بدر ميكني ننه !

    ترب هم جزء مركبات شده !

    ترتيزك خريدم قاتق نونم بشه، قاتل جونم شد !

    تره به تخمش ميره، حسني به باباش !

    تعارف كم كن و بر مبلغ افزا !

    تغاري بشكنه ماستي بريزد --- جهان گردد به كام كاسه ليسان !

    تف سر بالا، بر ميگرده بريش صاحبش !

    تلافي غوره رو سر كوره در مياره !

    تنبان مرد كه دو تا شد بفكر زن دوم ميافته !

    تنبل مرو به سايه، سايه خودش ميآيه !

    تنها بقاضي رفته خوشحال برميگرده !

    تو از تو، من ازبيرون !

    تو بگو (( ف )) من ميگم فرحزاد !

    توبه گرگ مرگه !

    تو كه ني زن بودي چرا آقا دائيت از حصبه مرد !

    تومون خودمونو ميكشه، بيرونمون مردم را !

    توي دعوا نون و حلوا خير نميكنند !
     
  8. پاسخ : ریشــــه ضرب المثل ها -

    جا تره و بچه نيست !

    جاده دزد زده تا چهل روز امنه !

    جايي نميخوابه كه آب زيرش بره !

    جايي كه ميوه نيست چغندر ، سلطان مركباته !

    جواب ابلهان خاموشيست !

    جواب هاي، هويه !

    جواني كجائي كه يادت بخير !

    جوجه را آخر پائيز ميشمرند !

    جوجه همسشه زير سبد نميمونه !

    جون بعزرائيل نميده !

    جهود، خون ديده !

    جهود، دعاش را آورده !

    جيبش تار عنكبوت بسته !

    جيگر جيگره ، ديگر ديگره !
     
  9. پاسخ : ریشــــه ضرب المثل ها -

    " چ "


    چار ديواري اختياري !

    چاقو دسته خودشو نميبره !

    چاه كن هميشه ته چاهه !

    چاه مكن بهر كسي، اول خودت، دوم كسي !

    چاه نكنده منار دزديده !

    چرا توپچي نشدي !

    چراغي كه به خونه رواست، به مسجد حرام است !

    چشته خور بدتر از ميراث خوره !

    چشم داره نخودچي، ابرو نداره هيچي !

    چشمش آلبالو گيلاس مي چينه !

    چشمش هزار كار ميكنه كه ابروش نميدونه !

    چغندر گوشت نميشه، دشمنم دوست نميشه !

    چنار در خونه شونو نمي بينه !

    چوب خدا صدا نداره ، هر كي بخوره دوا نداره !

    چوب دو سر طلا ست !

    چوب را كه برداري، گربه دزده فرار ميكنه !

    چوب معلم گله، هر كي نخوره خله !

    چو به گشتي، طبيب از خود ميازار --- چراغ از بهر تاريكي نگه دار !

    چو دخلت نيست خرج آهسته تر كن --- كه گوهر فرو شست يا پيله ور!

    چه خوشست ميوه فروشي --- گر كس نخرد خودت بنوشي !

    چه عزائيست كه مرده شور هم گريه ميكنه !

    چه علي خواجه، چه خواجه علي !

    چه مردي بود كز زني كم بود !

    چيزي كه شده پاره، وصله ور نمي داره !

    چيزي كه عوض داره گله نداره !
     
  10. پاسخ : ریشــــه ضرب المثل ها -

    با آل علي هر كه در افتاد ، ور افتاد .


    با اون زبون خوشت، با پول زيادت، يا با راه نزديكت !


    با اين ريش ميخواهي بري تجريش ؟


    با پا راه بري كفش پاره ميشه، با سر كلاه !


    با خوردن سيرشدي با ليسيدن نميشي !


    باد آورده را باد ميبرد !


    با دست پس ميزنه، با پا پيش ميكشه !


    بادنجان بم آفت ندارد !


    بارون آمد، تركها بهم رفت !


    بار كج به منزل نميرسد !


    با رمال شاعر است، با شاعر رمال، با هر دو هيچكدام با هرهيچكدام هر دو !


    بازي اشكنك داره ، سر شكستنك داره !


    بازي بازي، با ريش بابا هم بازي !


    با سيلي صورت خودشو سرخ نگهميداره !


    با كدخدا بساز، ده را بچاپ !


    با گرگ دنبه ميخوره، با چوپان گريه ميكنه !


    بالابالاها جاش نيست، پائين پائين ها راش نيست !


    بالاتو ديديم ، پائينتم ديديم !


    با مردم زمانه سلامي و والسلام .


    تا گفته اي غلام توام، ميفروشنت !


    با نردبان به آسمون نميشه رفت !


    با همين پرو پاچين، ميخواهي بري چين و ماچين ؟


    بايد گذاشت در كوزه آبش را خورد !


    با يكدست دو هندوانه نميشود برداشت !


    با يك گل بهار نميشه !


    به اشتهاي مردم نميشود نان خورد !


    به بهلول گفتند ريش تو بهتره يا دم سگ ؟ گفت اگر از پل جستم رريش من و گرنه دم سگ !


    بجاي شمع كافوري چراغ نفت ميسوزد !


    بچه سر پيري زنگوله پاي تابوته !


    بچه سر راهي برداشتم پسرم بشه، شوهرم شد !


    بخور و بخواب كار منه، خدا نگهدار منه !


    بد بخت اگر مسجد آدينه بسازد --- يا طاق فرود آيد، يا قبله كج آيد !


    به درويشه گفتند بساطتو جمع كن ، دستشو گذاشت در دهنش !


    بدعاي گربه كوره بارون نمياد !


    بدهكار رو كه رو بدي طلبكار ميشه !


    برادران جنگ كنند، ابلهان باوركنند !


    برادر پشت ، برادر زاده هم پشت


    خواهر زاده را با زر بخر با سنگ بكش!


    برادري بجا، بزغاله يكي هفت صنار !


    براي كسي بمير كه برات تب كنه !


    براي همه مادره، براي ما زن بابا !


    براي يك بي نماز، در مسجد و نمي بندند !


    براي يه دستمال قيصريه رو آتيش ميزنه !


    بر عكس نهند نام زنگي كافور !


    به روباهه گفتند شاهدت كيه ؟ گفت: دمبم !


    بزبون خوش مار از سوراخ در مياد !


    بزك نمير بهار مياد --- كنبزه با خيار مياد !


    بز گر از سر چشمه آب ميخوره !


    به شتره گفتند شاشت از پسه ، گفت : چه چيزم مثل همه كسه ؟!


    به شتر مرغ گفتند بار ببر، گفت : مرغم، گفتند : بپر، گفت : شترم !


    بعد از چهل سال گدايي، شب جمعه را گم كرده !


    بعد از هفت كره، ادعاي بكارت !


    بقاطر گفتند بابات كيه ؟ گفت : آقادائيم اسبه !


    به كيشي آمدند به فيشي رفتند !


    به گربه گفتند گهت درمونه، خاك پاشيد روش !


    به كچله گفتند : چرا زلف نميزاري ؟ گفت : من از اين قرتي گيريها خوشم نمياد !


    به كك بنده كه رقاص خداست !


    بگو نبين، چشممو هم ميگذارم، بگو نشنو در گوشمو ميگيرم، اما اگر بگي نفهمم، نميتونم !


    بگير و ببند بده دست پهلوون !


    بلبل هفت تا بچه ميزاره، شيش تاش سسكه، يكيش بلبل !


    بمالت نناز كه بيك شب بنده، به حسنت نناز كه بيك تب بنده !


    بماه ميگه تو در نيا من در ميام !


    بمرغشان كيش نميشه گفت !


    بمرگ ميگيره تا به تب راضي بشه !


    بوجار لنجونه از هر طرف باد بياد، بادش ميده !


    بهر كجا كه روي آسمان همين رنگه !


    به يكي گفتند : سركه هفت ساله داري ؟ گفت : دارم و نميدم، گفتند : چرا ؟ گفت : اگر ميدادم هفت ساله نميشد !


    به يكي گفتند : بابات از گرسنگي مرد . گفت : داشت و نخورد ؟ !


    بمير و بدم !


    به گاو و گوسفند كسي كاري نداره !


    بيله ديگ، بيله چغندر !