تو ماهی و من ماهیِ این برکه ی کاشی ... الان داری زیر لب چی زمزمه میکنی ؟! حرفی ، حدیثی ، آوازی ، ذکری : ) ۱۷ اردی بهشت ۹۹
ماهک من حبه ی نور ماااهک من یاس بلور شکوفه ی عشق منه اومده از یه راه دور ... کاربریِ ماهکو میبینم میزنم زیر آواز هربار : ))
ایییی ، برو مجنون که هستی ابله و خر چیکار داری تا با استاد دورگر هر آنکو عاشق است و میل یار دارد چه پروا از در و دیوار دارد
خبر داری چرا وقتی دل بیتاب میگیرد سراغ از خاطرات دور -اما ناب- میگیرد؟ خبر داری چرا تا نیستی در خشکیِ محضم ولی تا میرسی دورِ مرا گرداب میگیرد؟! همین که پشت قاب پنجره میایستی با من جهان، زیباترین تصویر خود را قاب میگیرد . تو که از وسعت دیوانگیهایم خبر داری تو بیش از هرکسی روی دل عاشق اثر داری... امیدصباغ نو امیر عظیمی خوب خونده کاش همه ی غزلای مورد علاقمو بخونن خواننده ها ...
سکینه خانمم مرغ و مسما درو وا کن که من مردم ز سرما درو وا نیمکنم تو بی وفائی جونم سر شوم رفته ای حالا میائی جونم سرِ شوم = سرِ شب