ز عطرِ حـریم تـو اگر دوریم ، دلخوشیم به نسیمِ گاه گاهِ نگاهـت ... خوب میدانم از هر که تـــو دل بـردی ، خرابِ عشـقت شد ... پس بنگر ما را ؛ به نگاهی ... که دلها، خراب آباد تـــوست ...
کار از کبوتر بودن گذشته است..کاش گرده خاکی بودم زیر پای زائرت.... خیلی دلمم گرفته خیلیی این عکسا آتیشم زد
از راه دور گویمت " السلام " ولی دلتنگی من چاره نمی شود می دانم خوب می دانم که گنهکار و روسیاهم شرمنده ام ز کار خویش و خسته از خودم مولای من اذنی بده نزدیک شود این راه دورم و گویمت السلام...