1. مهمان گرامی، جهت ارسال پست، دانلود و سایر امکانات ویژه کاربران عضو، ثبت نام کنید.
    بستن اطلاعیه

♠♥ دلنوشته ها ♥♠

شروع موضوع توسط Αli язza ‏2/3/13 در انجمن شعر و ادب

  1. کاربر ویژه ゚・*.✿کاربر فعال✿.*・゚ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏18/4/19
    ارسال ها:
    8,828
    تشکر شده:
    27,804
    امتیاز دستاورد:
    118
    جنسیت:
    مرد
    مرا بنگر در فراغت
    دل را به بي راه ها مي كشانم
    كه گم كنند ياد تو را
    كه شايد از نبض لب هاي من
    ذكر تكرار تو را به سردي فاصله ها
    ببازند
    دريغ از اين من كه نشد
    در باور چشم هايش
    عبور تو از
    مرز بي نهايت دستهايم
    شوق ديدارت مرا به آرزو ها باخت
    من كه بازي را وا داده ام به
    سايه ات در حضور اشك هايم
    پس مرا كه به مهمانيت
    نخواندي خوب من
    تو به مهماني شب تنهايي من
    با منتي بسيار بر سر قلب من بيا !!
     
    yasamann و m naizar از این پست تشکر کرده اند.
  2. کاربر ویژه ゚・*.✿کاربر فعال✿.*・゚ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏18/4/19
    ارسال ها:
    8,828
    تشکر شده:
    27,804
    امتیاز دستاورد:
    118
    جنسیت:
    مرد
    آرام شد خواب من
    ديگر از كابوس خبري نيست
    باريدم
    سبك نشد زمين چشم هايم
    اما
    جاي خاليت را
    اشك هايم حسابي
    پر كرده اند
    و من كنون در درياي
    نيامدنت غرق
    خويش گشته ام
     
    f@rid69، yasamann و m naizar از این ارسال تشکر کرده اند.
  3. مدیر بازنشسته☕

    تاریخ عضویت:
    ‏16/4/21
    ارسال ها:
    7,070
    تشکر شده:
    22,543
    امتیاز دستاورد:
    137
    جنسیت:
    مرد
    سهراب گفتی: چشمها را بايد شست...
    شستم ولی...
    گفتی: جور ديگر بايد ديد...
    ديدم ولی...
    گفتی: زير باران بايد رفت...
    رفتم ولی...
    او نه چشمهاي خيس و شسته ام را... نه نگاه ديگرم را .. . هيچ كدام را نديد
    فقط در زير باران با طعنه ای خنديد و گفت: "ديوانه باران نديده است
     
    Farzane، m naizar، f@rid69 و یک نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  4. کاربر ارزشمند❤

    تاریخ عضویت:
    ‏12/12/15
    ارسال ها:
    3,511
    تشکر شده:
    28,327
    امتیاز دستاورد:
    128
    جنسیت:
    زن
    چیزی به من بگو که فراتر از حرف باشد
    و جانم را لمس کند
    چیزی بگو
    مثلا بگو کنارت هستم...
     
    Farzane، m naizar و f@rid69 از این ارسال تشکر کرده اند.
  5. کاربر فعال ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏22/5/20
    ارسال ها:
    372
    تشکر شده:
    7,974
    امتیاز دستاورد:
    120
    جنسیت:
    زن
    کاش چون پاییز بودم!
    کاش چون پاییز،
    خاموش وملال انگیز بودم.

    برگهای آرزوهایم , یکایک زرد می شد،
    آفتاب دیدگانم سرد می شد،
    آسمان سینه ام پر درد می شد،

    ناگهان توفان اندوهی
    به جانم چنگ می زد،

    اشک هایم همچو باران،
    دامنم را رنگ می زد!

    وه چه زیبا بود، اگر پاییز بودم!
    وحشی و پر شور ورنگ آمیز بودم!

    شاعری در چشم من می خواند،
    شعری آسمانی!
    در کنارم قلب عاشق شعله می زد،
    در شرار آتش دردی نهانی!

    نغمه ی من،
    همچو آواری نسیم پر شکسته
    عطر غم می ریخت بر دلهای خسته!

    پیش رویم؛
    چهره ی تلخ زمستان جوانی

    پشت سر؛
    آشوب تابستان عشقی ناگهانی

    سینه ام؛
    منزلگه اندوه و درد و بدگمانی،
    کاش چون پاییز بودم!

    فروغ_فرخزاد
     
    Farzane، yasamann، m naizar و یک نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  6. کاربر فوق حرفه ای

    تاریخ عضویت:
    ‏23/5/20
    ارسال ها:
    3,152
    تشکر شده:
    14,852
    امتیاز دستاورد:
    116
    جنسیت:
    مرد
    داشتنت مثل هوای برفی
    یا نم نم باران جاده شمال
    یا مثل آن بغلی که عاشقت است و تنهایت نمی گذارد
    و یا مثل برگشتن آدمی که سالهای سال منتظر آمدنش بودی
    آی می چسبد
     
    Farzane، yasamann و m naizar از این ارسال تشکر کرده اند.
  7. کاربر ارزشمند❤

    تاریخ عضویت:
    ‏12/12/15
    ارسال ها:
    3,511
    تشکر شده:
    28,327
    امتیاز دستاورد:
    128
    جنسیت:
    زن
    به‌ جا خواهد ماند
    ‏چایمان ته فنجان
    ‏كودكى‌هامان در كوچه‌ها
    ‏بغض سنگين شادمانى‌ها در گلویمان
    ‏و معشوقه‌هایمان
    ‏در دوردست‌ها..
     
    Αli язza، Farzane، Milaad و یک نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  8. کاربر ارزشمند❤

    تاریخ عضویت:
    ‏12/12/15
    ارسال ها:
    3,511
    تشکر شده:
    28,327
    امتیاز دستاورد:
    128
    جنسیت:
    زن
    آدم در روز کلی کلمه می‌شنود...
    بعضی کلمه‌ها آبادت می‌کنند و بعضی خراب. بعضی کلمه‌ها جنسیت دارند، بعضی‌ها هم شخصیت دارند.
    مونث‌اند و لطیف یا مذکر و خشن. کلمه‌ها وزن و مزه هم دارند. وزن بعضی‌هایشان زیاد است و مزه‌ی بعضی‌هایشان تلخ. بعضی‌هایشان قلع و قمع می‌کنند، بعضی‌هایشان نوازشت.
    شنیدن جمله‌ی «جای طرف خالی! » ، همیشه غمگینم می‌کند. یادآوری می‌کند یکی باید باشد و نیست. حس می‌کنم جای های خالی‌ دلم زیاد شده.

    نفسم را بیرون می‌دهم و می‌گویم: «جای خالی بعضی آدم‌ها با هیچ چیز پر نمی‌شود.
     
    Farzane، Milaad و m naizar از این ارسال تشکر کرده اند.
  9. کاربر فعال تالار شعر و ادب ゚・*.✿کاربر فعال✿.*・゚ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏28/7/15
    ارسال ها:
    5,051
    تشکر شده:
    19,328
    امتیاز دستاورد:
    113
    جنسیت:
    مرد
    هرکس فقط وقتی که تنهاست می‌تواند آن گونه که خود هست باشد.
    پس هرکس که تنهایی را دوست نمی‌دارد،
    دوستدار آزادی هم نیست،
    زیرا فقط در تنهایی آزادیم.
     
    m naizar و Farzane از این پست تشکر کرده اند.
  10. مدیر ارشد عضو کادر مدیریت ✪مدیر ارشد✪

    تاریخ عضویت:
    ‏29/7/15
    ارسال ها:
    21,358
    تشکر شده:
    99,506
    امتیاز دستاورد:
    148
    جنسیت:
    مرد
    عراقی

    بیا، که وقت بهار است و موسم شادی
    مدار منتظرم، وقت کار می‌گذرد

    ز راه لطف به صحرا خرام یک نفسی
    که عیش تازه کنم، چون بهار می‌گذرد

    نسیم لطف تو از کوی می‌برد هر دم
    غمی که بر دل این جان فگار می‌گذرد

    ز جام وصل تو ناخورده جرعه‌ای دل من
    ز بزم عیش تو در سر خمار می‌گذرد

    سحرگهی که به کوی دلم گذر کردی
    به دیده گفت دلم: کان شکار می‌گذرد

     
    Farzane از این پست تشکر کرده است.