هر حيوان که از دور ديدی و ندانستی سگ و گرگ است يا آهو، ببين رو به سمت مرغزار و سبزينه است يا لاشه و استخوان؛ آدمی را نيز چون نشناسی، ببين به كدام سوی می رود... از کتاب مجالس سبعه | نوشته ى مولوی
نمیخواهم بمیرم تا محبت را به انسان ها بیاموزم بمانم تا عدالت را برافرازم، بیفروزم خرد را، مهر را تا جاودان بر تخت بنشانم به پیش ِ پای فرداهای بهتر گل برافشانم چه فردایی، چه دنیایی! جهان سرشار از عشق و گل و موسیقی و نور است… فریدون_مشیری
پاییز کوچک من دنیای سازش همهی رنگهاست با یکدیگر تا من نگاه شیفتهام را در خوشترین زمینه به گردش برم... حسین_منزوی :)