1. مهمان گرامی، جهت ارسال پست، دانلود و سایر امکانات ویژه کاربران عضو، ثبت نام کنید.
    بستن اطلاعیه

خیلی خیلی زنونه

شروع موضوع توسط NILAY ‏1/7/22 در انجمن سبک زندگی

  1. کاربر حرفه ای

    تاریخ عضویت:
    ‏12/11/14
    ارسال ها:
    1,497
    تشکر شده:
    3,569
    امتیاز دستاورد:
    113
    جنسیت:
    زن
    این نوشته زنونه است. خیلی خیلی هم زنونه است. قطعا آقایون دوست داشته باشن و حس کنجکاوی (زنونه) هم داشته باشند می خونندش. منتها…نه به درد دنیاشون میخوره و نه به درد آخرتشون و نه مطلب جدیدی که ندونند توش داره. خلاصه….آقایون می تونن بخونن. می تونن بی خیال شن و نخونن. راستا حسینی من راحت ترم آقایون نخوننش. اگه هم خوندنش… اشکالی نداره

    جونم براتون بگه این تغییرات هورمونی ماهیانه ی خانوم ها عوارض جنبی و غیر جنبی جسمی و روحی داره.
    آدم جسما خسته ی خسته می شه. روحا خسته تر!
    این دخترک همکار من می گه خانوم ها در دوره ی پریود قوی تر می شند. خداییش فکر نمی کنم.
    بامزه این که شخصا از بی حالی جسمی اش لذت وافر می برم اگه زمان برای استراحت داشته باشم. اما این که به شدت منفی باف می شم و خودم رو ریز می بینم (!!! کلمه ی بهتر براش پیدا نکردم.!) اذیت می کنه. اگه مواقع عادی فکر کنم ملکه ی زیبایی هستم در اون دوره قطعا فکر می کنم از زشتی یه چیزی به فرانکشتن بدهکارم. اگه در مواقع عادی فکر کنم از ذکاوت و نوآوری دست ادیسون رو از پشت بسته ام در اون دوره فکر می کنم از شدت حماقت یه چیزی به زیر خط منگولیسم بدهکارم. اگه مواقع عادی فکر کنم تا ابدیت برای کارهایی که دوست دارم انجام بدم وقت دارم در اون دوره فکر می کنم زندگی من چند دقیقه است که تموم شده و خودم نفهمیده ام. اگه مواقع عادی فکر کنم از بذله گویی دست راسل پیترز رو از پشت بسته ام در اون دوره فکر می کنم یخ تر و بی نمک تر از من در کره ی زمین راه نرفته. اگه مواقع عادی فکر کنم همه ی ملت دنیا دوست دارند با من معاشرت کنند در اون دوره فکر می کنم عامه ی خلق ملت دلشون از قیافه ی من به هم می خوره. اگه در مواقع عادی دنیا و ملتش و این که سکنه ی دنیا چی می گند و چی فکر می کنند برام مهم نباشه در اون دوره حساسیت ام به ملت و گفتار و کردارشون یک به صد میلیون بالا میره. یک کلام اگه در مواقع عادی سرشار از شور شیرین زندگی باشم در اون دوره به نظرم میاد بهترین زندگی برای کره ی ارض و سکنه اش بدون وجود ذیجود من میسر باشه!!!!!! (یعنی…همچی مهم ام در به هم زدن زار و زندگی کلیه ی سکنه ی ارض و سماوات!!!!)
    خلاصه همچین که پنداری زیر یه بار سنگین سنگین روحی مونده باشی واسه ی هر نصفه قدم روحی تلاش مضاعف باید بکنی تا هورمون ها کارشون با بدنت تموم بشه و طبیعت چیزی که بهت داده بوده رو باز بعد از اتمام هرج و مرج هورمون ها بهت برگردونه.

    این دختره امروز می گفت به جای این که با تمام این تغییر حالت های روحی مبارزه کنی -هر بار سعی می کنم یادم بیفته که تمام این تغییر حالت ها و گذرها از حال خوب به حال بد ریشه دار نیست و فقط و فقط به خاطر هورمون هاست و بس- سعی کن بپذیری و خودت رو بدی دستشون.
    فکر کردم ایده ی بدی هم نیست. اگه طبیعته خوب همینه که هست. لابد باید پذیرفت و دل به دلش داد.


    حالا منتها روش خودم اینه که قبل از شروع تلاطمات هورمونی اون دوره ای که حالم خوبه و بشکن می زنم حداقل یه کار بزرگ قابل ذکر انجام بدم که در تمام دوره ی تلاطمات هورمونی یادم بیفته و فکر کنم عجب دمم گرمه!!!!


    روش سوم این که با توجه به این که دیگر تصمیم در مورد بچه دار شدن ندارم یه روش برای یایسه شدن پیدا کنم. به دکتر محترم بگم می خوام هورمون هام یه جوری بشن که همیشه شاد و شنگول و بشکن زنون باشم و خلاصه یه بارکی اش کنم!
    قطعا یایسه یا غیر یایسه..مرد یا زن یا خنثی یا بچه یا بزرگ قصد و مراد اصلی زندگی شادی است و خوشحالی و موفقیت و احساس خوب نسبت به خود.
    اگه همه ی اینها بدون رحم یا بدون هورمون یا به شرط یایسگی یا به شرط چاقو یا هر جور دیگه میسره خوب تکلیف روشنه دیگه!
     
    Bahman22 از این پست تشکر کرده است.
  2. کاربر حرفه ای

    تاریخ عضویت:
    ‏12/11/14
    ارسال ها:
    1,497
    تشکر شده:
    3,569
    امتیاز دستاورد:
    113
    جنسیت:
    زن
    خاطرات زمان حاملگی
    کودک انقلابی درون من در حال جنبش است. به گمونم یا جاش تنگ شده یا خلقش.
    انرژی ام کمی بیشتر شده. کمی نگران روزهای بعد از سزارین و خود سزارین هستم. به هر حال اتفاقی است که افتاده
    به نظر میاد بچه به هر حال یه یک راهی رو برای تولد انتخاب میکنه تا بیاد بیرون. حالا در حال حاضر انتخاب با مادر محترم است که سزارین بشه یا زایمان طبیعی!!!
    اینجور که من دیده ام در هر دو مورد تجربه ی خوب بوده و تجربه ی بد هم بوده. لااقل از ده پونزده نفر (مادر یا همسرش) برای هر مدل مصاحبه کرده ام. در نهایت به نتیجه رسیده ام که قابل پیش بینی نیست. با هر کدوم که از نظر فکری راحت تری جلو بری بهتره.
    بنابراین بر خلاف بسیاری از مردم طرفدار سرسخت هیچ کدوم نیستم. بلکه فقط و فقط می گم با هر کدوم حس راحتی بیشتر می کنید همون رو انتخاب کنید.

    رفته بودیم رستوران. خانوم گارسن اومد بالای سر میز که سفارش غذا بگیره. دید که حامله هستم. بهم گفت تا قبل از زایمانش هرگز فکر نمی کرده که زن یا یه انسان می تونه اونقدر درد زیاد رو تحمل کنه. می گفت دردش فرای تصور آدمه. بهش گفتم سزارین می کنم. گفت وای…من بچه ی اولم طبیعی بود. دومی سزارین. برای سزارین باید بخیه ها رو بکشی آخر سر و تازه چهار هفته هم طول می کشه تا برسی سر جای اولت.
    کلا بعضی ها خداوند روحیه دادن هستند!!!

    در کلِ طول حاملگی دنبال تقدس زن حامله گشتم یا قسمت enjoy your pregnancy .
    اگر می خوان بگن بچه دار شدن خوبه یه حرف دیگه است. اما آخه زن حامله که یا توی سوراخ دستشویی داره (گلاب به روتون) استفراغ می کنه یا عق می زنه یا عین نون تافتون ولو می شه اینور و اونور یا باد می کنه و صورتش لک میاره یا بواسیر می گیره و نمی تونه با خیال راحت بشینه یا حتی غش می کنه یا به نفس نفس می افته و آخر سر هم از درد زایمان اونقدر نعره می کشه تا بچه سرک بکشه بیرون….دیگه تقدسش به چیه؟!! یا بخش لذت بردنش چیه؟!
    قبول که جهت ادامه ی بقا ملت باید بچه دار بشند و عاشق بچه بشند. مسلما من هم می شم. همین الانش هم اگه تکونش کم و زیاد بشه نگران می شم که چه اتفاقی اون تو افتاده. ولی تو رو به تمام مقدسات عالم و به همون تقدس زن حامله قسم ، اینقدر احساسی محض با جریان برخورد نکنید. کمی هم واقع بین باشید.

    پیشنهاد می کنم به خداوندگار عالم که یه بخش ترانسپارنت در شکم مادر بگذاره که بشه راحت و بی هیچ دم و دستگاهی بچه رو رصد کرد نگرانی های آدم کمتره.

    اصولا در دوران حاملگی چیزهایی رو یاد گرفتم و متوجه شدم, که به اندازه ی یک عمر تجربه ارزش داشت. مهم تر از همه این که فهمیدم آدم اگه مواظب خودش نباشه چه به سرش میاد وقتی به پنجاه سال و شصت سال و هفتاد سال و بالاتر می رسه. مسلما یکی از اهداف زندگی ام این خواهد بود که خیلی خیلی از خودم مراقبت کنم. تن سالم رو برای بیست و پنج سال سی سال آینده و ترجیحا تا زمانی که زنده هستم نیاز دارم.


    تجربه ی شخصی من از حاملگی…نه تقدسی درش دیدم و نه لذت بردنی. اما تجربه ای است بسیار جالب. می شه ازش در مورد طبیعت و راز بقا و غریزه و پدیده ی رشد و یک تحول و تحلیل رفتن و (انشالله) دوباره احیا شدن بسیار یاد گرفت.

    می شه به بهانه بچه بسیاری کارها رو کرد یا نکرد. اصولا به نظر میاد گاهی اوقات آدم ها کارهایی که می خواسته اند بکنند یا نمی خواسته اند بکنند را به شکلی به بهانه ی بچه توجیه می کنند.
    کاندیداهای بنده لیست زیر است:
    چون بچه به آینده ی تضمین شده نیاز دارد و مادر موفق و تحصیلکرده همیشه الگوی کودک است بنده از همین الان اعلام می کنم بسیار سختکوشانه در جهت تمام کردن درسم و مطالعاتم و موفقیت های کاری خودم و همسرم تلاش خستگی ناپذیر خواهم کرد!
    و چون دوست دارم بچه دنیا رو بگرده وقتی کمی بزرگتر شد می خوام ببرمش اطراف و اکناف این کره خاکی جهت گشت و گذار!
    نه که فکر کنین حتی یه ذره هم به خاطر خودمه ها…فقط به خاطر بچه!!!

    از شوخی گذشته نمی دونم قدرت ریسکی که پیدا کرده ام نتیجه ی بچه دار شدنه یا اصولا به هر حال به وجود می اومده!
    مهم هم نیست البته. مهم فقط تمام چیزهایی هست که طی این پروسه یاد گرفتم و فهمیدم. همین و بس.
     
    Bahman22 از این پست تشکر کرده است.
  3. کاربر حرفه ای

    تاریخ عضویت:
    ‏12/11/14
    ارسال ها:
    1,497
    تشکر شده:
    3,569
    امتیاز دستاورد:
    113
    جنسیت:
    زن
    زنانه راه رفتن روی اعصاب مردان
    شما به عنوان یک زن می‌دانید چه چیزهایی بیشتر از همه یک مرد را آزار می‌دهد؟ تا به حال شده با خود فکر کنید که شاید بعضی رفتارهای زنانه شما به‌شدت شوهر یا نامزدتان را آزرده خاطر کند و حتی موجب دور شدن او از شما شود؟درباره این رفتارها مردها بیشتر می‌توانند حرف بزنند. در این مقاله مردان به چندین خصوصیت زنان اشاره کرده اند که از نظر مردان آزار دهنده و غیر قابل تحمل جلوه می کنند.
    از جنسیت خود به عنوان یک سلاح استفاده کردن : زنان در هنگام مبارزه و جبهه گرفتن در برابر مردان مایلند از جنسیت خود به عنوان یک سلاح استفاده کنند که این باعث خرد شدن اعصاب مردان می شود.
    حرف زدن مداوم و پشت سر هم : وقتی مردی حال زنش را می پرسد، فقط مایل است پاسخی کوتاه بشنود، نه یک سخنرانی یک ساعته! بیشتر زنان عاشق حرف زدن هستند و اگر سوژه ای پیدا کنند، دیگر حاضر نیستند از حرف زدن دست بکشند.
    مردان از شنیدن سخنان زنان لذت می برند، ولی اصلاً حاضر نیستند ساعت ها پای سخنان پرشاخ و برگ و پر جزییات زنان بنشینند!
    ساعت‌ها صرف خرید کردن: زمانی که صحبت از خرید کردن به میان می آید، حتی واژه های چند ساعت یا یک شبانه روز صرف خرید کردن برای زنان کم به نظر می رسد. زنان دوست دارند ساعت ها پشت ویترین مغازه ها بایستند و حتی از تماشای اجناس داخل آن ها لذت می برند، بدون آنکه در آن زمان به فکر دیگر مسئولیت ها و وظایفشان بیفتند! ولی بدتر این است که زنان دوست دارند مردان را هم همراه خود کنند، از این مغازه به آن مغازه و در حین جست و جوی دقیق و موشکافانه در لابه لای البسه و توجه به برچسب قیمت ها.
    بیش از حد احساساتی شدن: زنان بر سر هر موضوعی گاهی به گریه می افتند: در حین تماشای یک فیلم سوزناک (یا حتی یک فیلم شاد!)، شکستن یک ناخن یا حالت نگرفتن موها و غیره. بدتر اینکه در این مواقع از مردان توقع دارند که حال آنان درک شود و آن ها پا به پایشان پیش بروند. باید حقیقت را بیان کرد: هیچ منظره ای بدتر از منظره زنی نیست که گریه کنان مقابل شوهرش بنشیند و هیچ حرفی هم نزند! مردان نسبت به گریه زنان بی تفاوت و بی توجه نیستند، ولی به جز بیان واژه هایی مثل: «عزیزم، گریه نکن یا عزیزم چرا گریه می کنی و غیره» راه دیگری برای دلداری دادن زنان بلد نیستند! مردان قبول دارند که زنان موجوداتی حساس، زودرنج و دل نازک هستند، ولی تحمل مشاهده اشک های آنان بر سر هر موضوع جزیی و پیش پا افتاده ای را ندارند.
    حس نیازمندی: بعضی از خانمها همیشه چند خط مشی بسیار سری را دنبال می کنند. آنها از همسرانشان انتظار دارند که تمام توجهشان را به آنها معطوف کنند، آنها را تر و خشک کنند و به آنها بگویند که تا چه حد وجودشان استثنایی و ویژه است. آنها می خواهند مردها را به یک صندوقچه احساسات تبدیل کنند و از آنها انتظار پشتیبانی اخلاقی، ذهنی و عاطفی دارند. در این قسمت یک تضاد جدی بین آن دسته از خانم ها که ذکر شد و دسته دیگری که به بیرون از خانه رفته، کار می کنند و خود را مستقل نشان می دهند وجود دارد.دسته دوم جزء گروهی هستند که هنگام عاشقی واقعا متزلزل می شوند. البته شاید دانستن این مطلب برای شما خالی از لطف هم نباشد که آقایون خانم های سرسخت را ترجیح می دهند زیرا حداقل در این حالت می توانند اندکی آرامش ذهنی خود را حفظ کنند.
    زنان به خاطر وجود حس کنجکاوی شدید مایلند تمام مدت به دلایل مختلف به حریم خصوصی مردان تجاوز کنند تا به قول خودشان آنان را آموزش دهند!
    زنانی که تمام مدت حالت یک جاسوس را در قبال شوهرانشان ایفا می کنند، مورد تنفر آنان قرار می گیرند!
    کم صبر و تحمل بودن : مردان از مشاهده کم صبر و تحمل بودن زنان آزرده خاطر می شوند. آنان مایلند زنان را به عنوان همراهانی صبور، شکیبا، پر طاقت و مستحکم در نظر بگیرند.
    از احساس عدم امنیت شکوه و شکایت کردن : زنان مایلند به مردان تکیه کنند و آنان را ستون ایمن زندگیشان در نظر بگیرند. آنان دوست دارند از سوی مردان مورد حمایت قرار بگیرند و تعریف و تمجید بشنوند تا احساس امنیت پیدا کنند.زنان به محض دل باختن به یک مرد، دچار احساس عدم امنیت شدید می شوند و آن مرد را تکیه گاه عاطفی خود تلقی می کنند. ولی، مردان معمولاً از زنانی خوششان می آید که مقاوم و سرسخت هستند و استقلال ویژه ای در زندگی برای خود دارند.
    سوالات پی درپی برای رخنه در عمق ذهن مردان : سوال تکراری و قدیمی: «عزیزم، به چه فکر می کنی؟» نمونه سوالی است که زنان طی قرن ها آن را مطرح کرده اند تا از طریق آن مردان را محک بزنند و نسبت به احساسات واقعی شان مطلع گردند. ولی، مردان اصلاً دوست ندارند چنین سوالاتی را بشنوند، چه برسد به اینکه پاسخی به آن بدهند. آنان معتقدند که اگر زنی از عشق و علاقه آنان نسبت به خود اطمینان دارد، دیگر نباید چنین سوالی را به عمل آورد.
    تجاوز به حریم خصوصی مردان: زنان به خاطر وجود حس کنجکاوی شدید مایلند تمام مدت به دلایل مختلف به حریم خصوصی مردان تجاوز کنند تا به قول خودشان آنان را آموزش دهند! زنانی که تمام مدت حالت یک جاسوس را در قبال شوهرانشان ایفا می کنند، مورد تنفر آنان قرار می گیرند!
    بدگویی در جمع : مردها دوست ندارند جلوی جمع از آنها بد بگویید به‌خصوص در میان اعضای خانواده و دوستان خودشان. اگر شما شروع کنید در مقابل دیگران از همسر یا نامزدتان بد بگویید اولین چیزی که به ذهن آنها می‌رسد این است که شما چقدر نادانید که با مردی زندگی می‌کنید که رفتارهایش را نمی‌پسندید. یادتان باشد تنها چیزی که دیگران باید از شما و زندگی شخصی‌تان بشنوند این است که چقدر همسر خوبی دارید و در کنار هم خوشبختید. مردتان را تحسین کنید و مطمئن باشید که او همیشه قدردان خواهد بود.
    حسادت ورزی : خیلی از مواقع، حتی زمانی که مردی نام زن دیگری را به زبان می آورد، با حسادت های شدیدی از سوی همسرش مواجه می گردد. متأسفانه بسیاری از زنان با شنیدن نام یک زن دیگر از دهان مردان، دچار هزار و یک فکر و خیال و سوء تفاهم می شوند و همین باعث می شود که مردا به دروغگویی متوسل گردند. زنان معمولاً نسبت به صداقت و وفاداری مردان دچار عدم اطمینان هستند که این باعث رنجیده خاطر شدن مردها می شود.
    انتقاد کردن از زنان دیگر : چرا حتی یک تعریف و تمجید ساده از زنی دیگر باید باعث ناراحتی و دلخوری یک زن شود؟ زنان مایلند تمام مدت از زنان دیگری انتقاد کنند که در اطرافشان وجود دارند، دامنه این انتقادها از وزن و تناسب اندام شروع می شود و به مدل مو و لباس و دیگر جزییات می رسد. در حالی که مردان ممکن است فقط زمانی به یک زن دیگر توجه نشان دهند که متوجه موضوع غیر عادی خاصی در او شوند، مثلاً اگر زنی کفش لنگه به لنگه پوشیده باشد!
    ادای مداوم جمله تکراری «من بهتر و با قابلیت تر از بقیه زن ها هستم!» : زنان مایلند تمام مدت خود را برتر از دیگر همجنسان خود نشان دهند و هرگز حاضر نیستند به عیوب و نقاط ضعف خویش اقرار کنند. این باعث جرقه های شک و تردید در اذهان مردان می شود. پس بهتر است بگذارید محاسن و نقاط قوت تان به خودی خود بر مردان آشکار گردند
     
    Bahman22 از این پست تشکر کرده است.
  4. کاربر حرفه ای

    تاریخ عضویت:
    ‏12/11/14
    ارسال ها:
    1,497
    تشکر شده:
    3,569
    امتیاز دستاورد:
    113
    جنسیت:
    زن
    زن !‌‌
    ‌واژه ایست دو حرفی ، اما به اندازه جـﻫانی حرف دارد برای گفتن ...
    ‌عمق دریای احساسش بہ کیلومترها میرسد ، ‌
    ‌کافیست خنکای احساسش را حس کنی ،
    ‌‌تو را غرق می ڪند در اقیانوس بےانتـﻫاے مہربانی و عشقش ...‌
    ‌سیرابت میکند از شوق بہ زندگی ... زندگی را باید در زن دید ،‌
    ‌آنجا کہ پیش‌بند گل گلی می بندد و زیر لب آهنگی را کہ خاطره ساز بوده برایش ، آرام زمزمـہ میکند و با عشق غذا را هم میزند ...‌
    ‌زندگے را باید در زن دید ،‌ آنجا کہ تمام پاییزش را وقف بافتن لباس گرم میکند براے زمستانِ سردِ تو ...
    ‌ زندگی را باید در زن دید ، ‌
    ‌آنجا کہ تمام خستگی های روزش را در پس سرخاب سفید هایش پنـﻫان می کند و لبخند پرمہرش را برای چـﻫره خستہ تو آشکار ...‌
    ‌زندگی را باید در زن دید ...
     
    Bahman22 و asbesefid از این پست تشکر کرده اند.
  5. کاربر حرفه ای

    تاریخ عضویت:
    ‏31/10/22
    ارسال ها:
    1,037
    تشکر شده:
    3,457
    امتیاز دستاورد:
    113
    جنسیت:
    مرد
    آیا شنا و رفتن به استخر در زمان پریود خطرناک است؟

    بیشتر افراد زمانی که در دوران قاعدگی خود به سر می برند دوست دارند بدانند می توانند شنا کنند یا نه. با شنا کردن گرفتگی های شدید شکمی، عفونت یا مشکلات دیگری برایتان ایجاد می شود؟ احتمالا خیر. اگر در باقی روزهای زندگیتان از شنا کردن لذت می برید دلیلی ندارد که به خاطر پریود بودن آن را متوقف کنید. این جمله را که خواندید مربوط به یکی از تبلیغات شرکت های تولید کننده تامپون بود. اما زندگی تبلیغ نیست. در ادامه همراه ما باشید تا به سوالاتی که در ذهن دارید پاسخ دهیم و شما را از نگرانی خارج کنیم.

    شنا در پریودی (دریا واستخر)؟!
    در سال ۲۰۱۶ مرکز تناسب اندام کشور گرجستان بخشنامه ای صادر کرد که می گفت: خانم های عزیز اگر در دوران قاعدگی تان به سر می برید به استخر وارد نشوید. آن ها ادعا می کردند که می خواهند از آلوده شدن سایر شناکاران پیشگیری کنند. اما افرادی که در دوران قاعدگی خود به سر می برند هم می توانند شنا کنند و این موضوع هیچ جنبه غیر بهداشتی ندارد. اگر از تامپون یا کاپ های قاعدگی استفاده می کنید خونریزی و وارد شدن آن به اب در حال شنا کردن غیر محتمل خواهد بود.

    حتی اگر دوره قاعدگی تان به هنگام شنا کردن شروع شود و مقداری از خون به آب وارد گردد با آب رقیق می شود و مشکل چندانی ایجاد نمی گردد. استخرهای شنا در برگیرنده مقادیر اندکی از مایعات بدن همچون ادرار و عرق افراد هستند اما معمولا با کلر ضد عفونی می شوند تا از توسعه بیماری ها جلوگیری شود. به عبارت دیگر با شنا کردن در دوران قاعدگی ، سلامت هیچ کس را به خطر نمی اندازید.

    آیا در آب خونریزی خواهم اشت؟
    فشار آب می تواند به طور موقت خونریزی شما را در حال شنا کردن کاهش دهد اما اگر بخندید، سرفه کنید یا عطسه کنید این فشار می تواند مقداری از خون را به خارج از بدن هدایت کند و آن را وارد آب نماید. خوشبختانه همین مقدار خون قابل مشاهده نخواهد بود. وقتی از آب خارج می شوید دوران قاعدگی تان به طور معمول ادامه می یابد و شما می توانید از تامپون یا کاپ به هنگام شنا کردن استفاده کنید. استفاده از پد یا نوار بهداشتی گزینه خوبی نیست چون آب را جذب می کند و اثرش را از دست می دهد. کاپ های قاعدگی می توانند ۱۲ ساعت دوام بیاورند و به همین خاطر جایگزین خوبی برای تامپون ها هستند اما قبل از کاربرد کاپ های قاعدگی با پزشک تان مشورت کنید.

    شنا کردن در آب های آزاد خطر حمله نهنگ ها را در پی خواهد داشت؟
    گزارشی مبنی بر اینکه فردی در دوران قاعدگیش تحت حمله نهنگ ها قرار گرفته وجود ندارد. بر اساس تحقیقات و گزارش های موجود، بیشتر افراد می توانند در دوران قاعدگیشان هم با خیال راحت شنا کنند. اگرچه برای تایید این موضوع به تحقیقات بیشتری نیاز هست اما به نظر می رسد دوره قاعدگی خطر حمله نهنگ ها را بیشتر نمی کند.

    حتی زمانی که پریود هستید هم می توانید در آب های ازاد شنا کنید. نهنگ ها به خاطر این موضوع به سمت شما نمی آیند. پس می توانید شنا کنید و شیرجه بزنید. اگر هنوز نگران این موضوع هستید بهتر است به استخر بروید و رفتن به آب های آزاد را فراموش کنید.

    اگر در دوره پریودم شنا کنم عفونت می گیرم؟
    معمولا مبتلا شدن به بیماری های واژینال به هنگام شنا کردن زیاد محتمل نیست. عفونت های پوستی و بیماری های شکمی به خاطر شنا در آب های آلوده بیشتر محتمل است. قبل از هر چیزی از سالم بودن آبی که می خواهید در آن شنا کنید مطمئن شوید. آب های کلردار می توانند به واژن شما اسیب بزنند ، آن را تحریک کنند و خطر توسعه عفونت های مخمری یا واژینور باکتریال را به همراه داشته باشند. بعد از شنا کردن دوش بگیرید تا در معرض کلر قرار نداشته باشید. از نشستن با مایوی خیس خودداری کنید. اگر متوجه خارش، سوزش یا ترشحات غیر عادی بعد از شنا کردن شدید با یک پزشک مشورت نمایید.

    باید به هنگام شنا کردن از تامپون استفاده کنم؟
    اگر تامپون استفاده نمی کنید یا نمی توانید از آن استفاده نمایید، گزینه های دیگری هم پیش رویتان قرار دارد. اگر جریان خونریزیتان اندک است می توانید از مایوهای جاذب استفاده کنید یا مایوی تیره بپوشید تا لکه های خون دیده نشود. مایوهای جاذب و ضد آب می توانند خونریزی دوران قاعدگی را در صورت کم بودن بپوشانند و پنهان نمایند.بعد از شنا و قبل از شنا هم می توانید از پد استفاده کنید.

    ایا شنا کردن گرفتگی های شکمی مرا بدتر می کند؟
    تمرینات ورزشی با شدت اندک همچون شنا کردن می تواند به تسکین دردهای قاعدگی کمک کند. در طول این تمرینات بدن شما اندورفین ازاد می کند که همانند مسکن طبیعی عمل می نماید و باعث بهبود شرایط تان می شود. تحقیقات انجام شده هم نشان می دهد تمرینات ورزشی منظم می تواند در پیشگیری از سندرم دردهای قبل از قاعدگی موثر باشد. البته باید به قدرت و سرعت تان قبل و بعد از دوره قاعدگی توجه کنید. اگر فکر می کنید سطح انرژیتان اندک است چند روزی استراحت کنید و از مسکن بهره ببرید. شما می توانید در طول این دوره فعالیت های فکری انجام دهید.

    [​IMG]


    شنا در پریودی (دریا واستخر)؟!
    می توانم دوره پریودم را به بعد از شنا کردن موکول کنم؟
    اگر از قرص های ضد بارداری هورمونی استفاده می کنید ممکن است بعد از شروع کردن بسته بعدی قرص دوره قاعدگی تان به تاخیر بیفند. برخی از قرص های ضد بارداری هورمونی به گونه ای طراحی شده اند که هر سه ماه یکبار باعث بروز این دوره ها می شوند. اگر عاشق شنا کردن هستید و دوست ندارید از تامپون استفاده کنید می توانید از پزشک بخواهید این قرص ها را برایتان تجویز کند.

    همه متوجه قاعدگی من خواهند شد؟ لباسم لکه دار خواهد شد؟

    قاعدگی یک فرآیند طبیعی است. اگر درباره لکه شدن لباس هایتان نگران هستید، می توانید از مایوی سیاه رنگ استفاده کنید یا لایه دیگری زیر آن بپوشید. از دوست تان بخواهید در صورت بروز مشکل به شما هشدار دهد. زیاد خودتان را نگران نکنید. اگر می خواهید شنا کنید اجازه ندهید دوره قاعدگی مانعی برای اینکار باشد.

    آیا می توانم عفونت را از شنا در دوران قایدگی بگیرم؟

    بعید است که شما عفونت واژن را از شنا کردن بگیرید.شایع ترین شکایات شنا در آب های آلوده اغلب شامل عفونت های پوستی و بیماری های معده (اگر آب را فرو برد). در بعضی موارد، کلر در استخرهای شنا می تواند باعث ورم و واژن شود ، که می تواند شما را در معرض خطر ابتلا به عفونت مخمر یا واژینوز باکتریایی (BV) قرار دهد . اگر این اتفاق می افتد، نگران نباشید، بلافاصله پس از شنا کردن در استخر های کلر، دوش بگیرید و در لباس شنا خیس نمانید. اگر متوجه سوزش، خارش یا ترشح غیرعادی می شوید پس از شنا عاقلانه است که آن را توسط مامای خود بررسی کنید.

    می توانم شنا کنم که گرفتگی عضلاتم بدتر می شود؟

    ورزش شدید (مانند شنا، به عنوان مثال) می توانددر کاهش درد های قاعدگی کمک کند ، زیرا بدن شما هنگامی که ورزش می کند، اندورفین ها را آزاد می کند و به عنوان مواد آرایشی طبیعی عمل می کند. در واقع، تحقیقات نشان داده است که تمرینات جسمانی منظم حتی ممکن است در جلوگیری از سندرم پیش از قاعدگی (PMS) موثر باشد
     
  6. داره خودمونی میشه!

    تاریخ عضویت:
    ‏7/11/12
    ارسال ها:
    175
    تشکر شده:
    394
    امتیاز دستاورد:
    63
    در ستایش واژۀ «ماهینگی» به جای «قاعدگی» و «پریود»
    [​IMG]
    باورتان می‌شود وقتی فرهنگستان واژه‌های دانشگاه، ارتش، پدافند و دادگستری و خود واژۀ واژه را ساخت (‌5 واژه که اکنون بسیار رایج است) 5 شخصیت بسیار مشهور و بسیار معتبر از درِ مخالفت وارد شدند و حتی به ریشخند گرفتند؟

    فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ابلاغیه‌ یا اصلاحیه‌ای به رئیس انجمن علمی پزشکی حقوقی ایران خواسته است به جای کلمات «پریود» و «قاعدگی» از واژۀ «ماهینگی» استفاده شود. فرهنگستان البته واژۀ «دشتان» را نیز مناسب دانسته است. (نامه جنبه دستوری ندارد و به بحث‌های تخصصی هم توجه نشان داده است).
    [​IMG]

    «دشتان» را اول بار خانم شهلا زرلکی پژوهش‌گر ادبیات و واژه‌شناس به کار برده و در توضیح آن گفته بود دشتان را در «اَوِستا» یافته اما پیداست که ماهینگی در دهان بهتر می‌چرخد و فهمِ معنیِ آن آسان‌تر است.

    با این حال برخی رسانه‌ها و فعالان فرهنگی به جای استقبال به تمسخر روی آورده یا در عنوان خبر علامت تعجب گذاشته‌اند. در نگاه این اشخاص هر معادل‌سازی لطیفۀ «کش‌لقمه» به جای «پیتزا» را فرایاد می‌آورد. در حالی که ساختۀ فرهنگستا‌ن نبود بلکه تراوش ذهن خلاق نویسنده یک فیلم‌نامه بود و تازه آن هم قشنگ است. مگر نمی‌گوییم کش‌مکش یا کشاکش. چرا نگوییم کش‌لقمه؟!

    مخالفت‌ها یا تمسخرها یا جدی نگرفتن‌ها دلایل مختلفی دارد:

    1. در هر اتفاقی عده‌ای می‌گویند مگر مشکل اصلی ما این است؟ با این نگاه هر کاری عبث و هجو است. چه مسابقۀ فوتبال باشد چه واژه‌گزینی. در حالی که زندگی متنوع است. بله. در تخصیص بودجه باید اولویت قایل شد و مثلا ارز دارو ارجح است. اما از بام تا شام نمی‌توان تنها به قیمت مرغ و تخم‌مرغ و سررسید وعده‌های آقای رییسی اندیشید چون موج سنگین گذر زمان می‌گذرد.

    2. برخی تصور می‌کنند این واژه‌ها را شخص غلامعلی حداد عادل رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی می‌سازد و چون به لحاظ سیاسی با او مشکل دارند قضاوت درباره واژه‌ها را هم با نگاه سیاسی درمی‌آمیزند.

    این در حالی است که آقای حداد لیسانس فیزیک و دکتر فلسفه است و اگرچه اهل قلم و نوشتن است اما واژه‌گزینی کاری بسیار تخصصی است. مصوبه اخیر را هم خانم نسرین پرویزی ابلاغ کرده نه حداد عادل. پس این بهانه باطل است. بهترین گواه نیز همین متن از نویسنده این سطور که منتقد رویکرد سیاسی آقای حداد است اما فرهنگستان را نیکو می‌داند.

    3. بعضی از اهل رسانه می‌گویند چون کلمه جا افتاده است واژۀ تازه به ارتباطات لطمه می‌زند. اما خودشان کلماتی مانند "یارانه" را به وفور به کار می‌برند. در حالی که قبل‌تر گفته می شد "سوبسید" و حتی "سوبسیت"! در فوتبال نسل‌های پیش از کلماتی چون گلر استفاده می‌کردند اما بچه‌های امروز می‌گویند دروازه‌بان. قدیمی‌ها هموز می‌گویند "بک" و امروزی‌ها مدافع.

    اینها همه واژه‌های تازه است و اتفاقا رسانه است که جا می‌اندازد یا باید جا بیندازد. کما این که اگر قرار بر توزیع "کالابرگ" باشد هم این اصطلاح جا می‌افتد. در دهه 60 اما می‌گفتند "کوپِن" یا "کوپُن".

    4.از فرهنگستان انتقاد می‌شد چرا نسبت به واژه‌های عربی حساس نیست و تنها فرنگی‌ها را تغییر می‌دهند. در حالی که فرهنگستان به قصد پارسی‌سازی ایجاد شده و شهرداری به جای بلدیه/ دادگستری به جای عدلیه/ شهربانی به جای نظمیه حاصل همین فرهنگستان است. (جالب است بدانید وقتی واژۀ پرونده ساخته شد تمسخر می‌کردند که به دوسیه بگوییم پرونده؟ چند نفر امروز معنی دوسیه را می‌دانند؟!) قاعدگی اما فرنگی نیست و معادل آن هم پارسی است. این را دیگر چرا نباید برتافت؟

    5. این که فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ایران معادل مثبتی برای قاعدگی می‌سازد در‌خور ستایش است نه سرزنش. چون قاعدگی زن در فرهنگ سنتی بار مثبت ندارد ونگاه طبیعی به آن از دستاوردهای جهان مدرن است.

    [​IMG]

    6. باورتان می‌شود وقتی فرهنگستان واژه‌های دانشگاه، ارتش، پدافند و دادگستری و خود واژۀ واژه را ساخت (‌5 واژه‌ای که اکنون بسیار رایج و مفهوم و آشناست) 5 شخصیت بسیار مشهور و بسیار معتبر از درِ مخالفت وارد شدند و حتی به ریشخند گرفتند؟ آن 5 شخصیت ادبی و فرهنگی و تاریخی اکنون درگذشته‌اند اما 5 واژه و یکی خودِ واژۀ واژه بر زبان همگان است.

    آن 5 نفر اینها بودند: عباس اقبال (‌دربارۀ دانشگاه)، سید حسن تقی‌زاده ( دربارۀ واژۀ واژه)، دکتر خسرو فرشید‌ورد ( ارتش)، دکتر سید‌جعفر شهیدی (‌پدافند) و عبدالله مستوفی هم دربارۀ دادگستری. پس مخالفت‌های اولیه مسبوق به سابقه است و تازگی ندارد.

    نویسنده این سطور هم بر ساخت برخی کلمات مانند پیام کوتاه به جای اس‌ام‌اس نقد داشت و دیدیم آنچه دکتر کزازی به تنهایی ساخت (‌پیامک) رایج شد و این گزاره هم که قبل از رواج بهتر است ساخته شود درست است مانند ماهواره. اما در مورد «قاعدگی» تنها بحث کلمه نیست. یک فرهنگ است و از این منظر هم باید ستود.

    کما این‌که در جوامع امروز نگاه به «یائسگی» هم تغییر کرده زیرا زن تنها با باروری، داوری نمی‌شود تا از 50 یا پنجاه‌و‌چند سال به بالا که احتمال باروری او کمتر و کمتر و منتفی می‌شود انگ یأس و نومیدی بر زنانی بنشیند که بر خلاف گذشته پیر به حساب نمی‌آیند و به عکس اتفاقا یکی از هراس‌های لذت از رابطۀ سالم و مشروع که فرزند ناخواسته است زدوده شده و به خاطر همین به جای یائسگی هم کلمه فرنگی مونوپوز به کار می‌رود و حالا به سادگی می‌شود گفت بی‌ماهینگی.

    بله. کلمه در رمان و شعر می‌شکوفد. واژه‌ای که در شعر احمد‌رضا احمدیِ تازه از دست رفته یا شاملو بنشیند (‌کلماتی چون سم‌ضربه) طبیعی‌تر است تا با بخشنامه‌های دستوری اما "قاعدگی" به دلایل پیش‌گفته حکایت جدایی دارد و ابتکار فرهنگستان، ستودنی است.