1. مهمان گرامی، جهت ارسال پست، دانلود و سایر امکانات ویژه کاربران عضو، ثبت نام کنید.
    بستن اطلاعیه

شاعرانه ها * مشاعره با شاعران منتخب *

شروع موضوع توسط مرهم ‏21/1/21 در انجمن اشعار

  1. کاربر فوق حرفه ای

    تاریخ عضویت:
    ‏23/5/20
    ارسال ها:
    3,152
    تشکر شده:
    14,852
    امتیاز دستاورد:
    116
    جنسیت:
    مرد
    در شب کوچک من افسوس
    باد با برگ درختان میعادی دارد
    در شب کوچک من دلهرهء ویرانیست
    گوش کن
    وزش ظلمت را می شنوی
    من غریبانه به این خوشبختی می نگرم
    من به نومیدی خود معتادم

    لطفا از شادروان ابتهاج
     
    asbesefid، مَـأوا، M @ H @ K و 3 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  2. مدیر بخش سرگرمی عضو کادر مدیریت ❂مدیر انجمن❂ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏3/12/21
    ارسال ها:
    487
    تشکر شده:
    7,195
    امتیاز دستاورد:
    127
    جنسیت:
    زن
    من آن ابرم که می خواهد ببارد
    دل تنگم هوای گریه دارد
    دل تنگم غریب این در و دشت
    نمی داند کجا سر می گذارد
    شبی بود و بهاری ، در من آویخت
    چه آتش ها ، چه آتش ها برانگیخت
    فرو خواندم به گوشش قصه ی خویش
    چو باران بهاری اشک می ریخت

    +

    نفر بعدی لطفا از استاد قیصر امین پور
     
    asbesefid، f@rid69، مَـأوا و 3 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  3. مدیر تالار شعر و ادب عضو کادر مدیریت ❂مدیر انجمن❂

    تاریخ عضویت:
    ‏19/10/20
    ارسال ها:
    2,244
    تشکر شده:
    9,261
    امتیاز دستاورد:
    126
    جنسیت:
    مرد
    با تیشه ی خیال تراشیده ام تو را
    در هر بتی كه ساخته ام دیده ام تو را

    از آسمان به دامنم افتاده آفتاب؟
    یا چون گل از بهشت خدا چیده ام تو را

    هر گل به رنگ و بوی خودش می دمد به باغ
    من از تمام گلها بوییده ام تو را

    رویای آشنای شب و روز عمر من!
    در خوابهای كودكی ام دیده ام تو را

    از هر نظر تو عین پسند دل منی
    هم دیده، هم ندیده، پسندیده ام تو را

    زیباپرستی دل من بی دلیل نیست
    زیرا به این دلیل پرستیده ام تو را

    با آنكه جز سكوت جوابم نمی دهی
    در هر سؤال از همه پرسیده ام تو را

    از شعر و استعاره و تشبیه برتری
    با هیچكس بجز تو نسنجیده ام تو را

    به قلم
    زنده یاد قیصر امین پور

    حسین بن حسن خوارزمی لطفا
     
    asbesefid، Delane، f@rid69 و 2 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  4. مدیر ارشد عضو کادر مدیریت ✪مدیر ارشد✪ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏21/10/15
    ارسال ها:
    16,491
    تشکر شده:
    75,210
    امتیاز دستاورد:
    149
    جنسیت:
    زن
    آیینه را ز آه بود تیرگی ولیک
    از آه صبح آینه دل برد صفا

    کبر و ریا گذار و قدم در طریق نه
    تا راه باشدت بسر کوی کبریا

    بیگانه شو ز خویش بگرد تنت متن
    تا جان شود بحضرت جانانت آشنا

    تا کی ضلال تفرقه جویای جمع شو
    کز نور جمع ظلمت فرقت شود هبا

    در راه دوست هستی موهوم تو بلاست
    هان نفی کن بلای وجود خودت بلا

    از حسین منزوی لطفا
     
    SiavashBaran، asbesefid، Farzane و 3 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  5. داره خودمونی میشه!

    تاریخ عضویت:
    ‏30/3/21
    ارسال ها:
    125
    تشکر شده:
    4,458
    امتیاز دستاورد:
    93
    با آسمان مفاخره کردیم تا سحر
    او از ستاره دم زد و من از تو دم زدم

    از شاملو لطفاً
     
    SiavashBaran، Farzane، Delane و 3 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  6. مدیر ارشد عضو کادر مدیریت ✪مدیر ارشد✪ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏21/10/15
    ارسال ها:
    16,491
    تشکر شده:
    75,210
    امتیاز دستاورد:
    149
    جنسیت:
    زن
    من باهارم تو زمین
    من زمینم تو درخت
    من درختم تو باهار ــ
    نازِ انگشتای بارونِ تو باغم می‌کنه
    میونِ جنگلا تاقم می‌کنه.
    تو بزرگی مثِ شب.
    اگه مهتاب باشه یا نه
    تو بزرگی
    مثِ شب.
    خودِ مهتابی تو اصلاً، خودِ مهتابی تو.
    تازه، وقتی بره مهتاب و
    هنوز
    شبِ تنها
    باید
    راهِ دوری‌رو بره تا دَمِ دروازه‌ی روز ــ

    از هوشنگ ابتهاج
     
    SiavashBaran، asbesefid، Farzane و 3 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  7. کاربر فوق حرفه ای

    تاریخ عضویت:
    ‏23/5/20
    ارسال ها:
    3,152
    تشکر شده:
    14,852
    امتیاز دستاورد:
    116
    جنسیت:
    مرد
    هر چه گفتم جملگی از عشق خاست
    جز حدیثِ عشق گفتن دل نخواست

    حشمتِ این عشق از فرزانگی ست
    عشقِ بی فرزانگی دیوانگی ست

    دل چو با عشق و خرد همره شود
    دستِ نومیدی ازو کوته شود

    گر درین راه طلب دستم تهی ست
    عشقِ من پیشِ خرد شرمنده نیست

    از شاملو لطفا
     
    SiavashBaran، asbesefid، Farzane و یک نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  8. مدیر بخش سرگرمی عضو کادر مدیریت ❂مدیر انجمن❂ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏3/12/21
    ارسال ها:
    487
    تشکر شده:
    7,195
    امتیاز دستاورد:
    127
    جنسیت:
    زن
    کیستی که من این گونه
    به اعتماد
    نام خود را با تو می گویم
    کلید خانه ام را در دستت می گذارم
    نان شادی هایم را با تو قسمت می کنم
    کیستی که من، اینگونه به جد
    در دیار رؤیاهای خویش
    با تو درنگ می‌کنم؟
    کیستی که من جز او
    نمی بینم و نمی یابم
    دریای پشت کدام پنجره ای؟
    که اینگونه شایدهایم را گرفته ای
    زندگی را دوباره جاری نموده ای
    پر شور، زیبا و روان
    دنیای با تو بودن در اوج همیشه هایم
    جان می گیرد
    و هر لحظه تعبیری می گردد از
    فردایی بی پایان
    در تبلور طلوع ماهتاب
    باعبور ازتاریکی های سپری شده…
    کیستی ای مهربان ترین؟

    بعدی لطفا از " ناصر خسرو "
     
    SiavashBaran، asbesefid، f@rid69 و یک نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  9. کاربر فوق حرفه ای

    تاریخ عضویت:
    ‏23/5/20
    ارسال ها:
    3,152
    تشکر شده:
    14,852
    امتیاز دستاورد:
    116
    جنسیت:
    مرد
    از گردش گیتی گله روا نیست
    هر چند که نیکیش را بقا نیست

    خوشتر ز بقا چیز نیست ایرا
    ما را ز جهان جز بقا هوا نیست

    چون تو ز جهان یافتی بقا را
    چون کز تو جهان در خور ثنا نیست؟

    گیتی به مثل مادر است، مادر
    از مرد سزاوار ناسزا نیست

    از شهریار لطفا
     
    SiavashBaran و asbesefid از این پست تشکر کرده اند.
  10. کاربر حرفه ای

    تاریخ عضویت:
    ‏31/10/22
    ارسال ها:
    1,037
    تشکر شده:
    3,457
    امتیاز دستاورد:
    113
    جنسیت:
    مرد
    از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران

    رفتم از کوی تو لیکن عقب سرنگران

    ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی

    تو بمان و دگران وای به حال دگران

    رفته چون مه به محاقم که نشانم ندهند

    هر چه آفاق بجویند کران تا به کران

    میروم تا که به صاحبنظری بازرسم

    محرم ما نبود دیده کوته نظران

    دل چون آینه اهل صفا می شکنند

    که ز خود بی خبرند این ز خدا بیخبران

    دل من دار که در زلف شکن در شکنت

    یادگاریست ز سر حلقه شوریده سران

    گل این باغ بجز حسرت و داغم نفزود

    لاله رویا تو ببخشای به خونین جگران

    ره بیداد گران بخت من آموخت ترا

    ورنه دانم تو کجا و ره بیداد گران

    سهل باشد همه بگذاشتن و بگذشتن

    کاین بود عاقبت کار جهان گذران

    شهریارا غم آوارگی و دربدری

    شورها در دلم انگیخته چون نوسفران

    بعدی فردوسی
     
    M @ H @ K و SiavashBaran از این پست تشکر کرده اند.