ارادتمندان مقام معظم رهبری تشریف بیارن :)

رهبري دارم ز جنس آسمان
رهبري از جنس خوبان زمان
لب چو بگشايد،گشايد بغض من
صد هزار ياقوت ريزد زآن دهان
يک نگاه نافذش کافي بود
تار و مار گشته عدو در هر مکان
سينه اش با وسعت درياها
صد هزار راز مگو در آن نهان
گر بگويد عالمي رسوا کند
پستي اهريمنان گردد عيان
در قنوتش مست ليلا ميشود
عشقبازست نائب صاحب زمان
وارث مهر نبي خشم علي
کار آرش ميکند او بي کمان
در ميان اين همه ذات پليد
معني گل گشته در فصل خزان
من نگويم بيش از اين از آن عزيز
بهر مدحش الکن باشد زبان
يا علي

 

به نام خالق دنیآ​

اَبر انسانی کــِ با روشنایی دلش​

[ آتشـی مقدس در قلبش ، با بیرون کشِدن از تنش، و بــِ دست گرفتنش،مشعلی ساختِ تا راه روشن بشــِ *]​

مسیر حق رِ برای ما روشن نگه داشتــِ ، تا مجدد تاریکی بر این سرزمین سایه نندازه.​

با شخصیت فولادینش،
یکـتـنــِ جلوی نفوذِ رگــه هایِ ارتجاع را به آن نهال باریک کــِ حال یک درخت تناور و مقتدر شده وآستآدِ​

--------------------​

شاید بعضی فرک شوند کــِ بنده مـنفـعـتــِ(نوع مادی) دارم یا بردم کــِ اِنطور نوشتم،
ولی بنده دوربَــرِ سی هستم و شغلی کــِ درآمدی داشتِ باشد هنوز ندارم ،
در منزل سلطان پدر سکونت دارم
(گر مرا از خونه بیرون بزند شاید پِنج روزم دووم نیارم )
ذخیرم بــِ دو مـِلـیونم نمِــرســِ
شاید هـِچ داغی بزرگ‌تر از این نِـست
من دارم بـــِ قـــَــقَـــرا مِــرم
فــقـــطــ بـــذارِد بـــِــــــرَمــــــ مـن.

اِن از اِن​

--------------------​

دو وجود هستن کــِ دلم براشون یجور دِگرِ و بهـِ شان توجه خاصّی دارد
( کــِ شاید میشــود نوشت، مرتبه ی علاقه ی بنده به اون ها بالاتر از خونوادِ و اون افراد مهم زندگِم و مردمـِ )
و حتی از خودم برام مهم ترن.​

یکــِ او کــِ دلم میخواست هم نفسش باشم
و همسرش..
هرچند ولی شایستش نبودم و نشد
و فلآن..​

​

و یکــِ او اَبـَـر شخصــیــتـــی مقتدر و مظلوم،​

تمامیــِ جان و وجودم​

فدایــَ ش و آن مـسیری کــِ برای حق یابی روشن نگه داشتی​

(مرا ببخش، می دانم هِــچ اَسد)​

از الله جآن لیاقت و توفیقش را طلب میزنم..​

-------​

الله جآن ،نگه دار همشون باشــِ..​

_________________________​

* _ برداشتی از یــِ کتاب / افسانه ق ف د