1. مهمان گرامی، جهت ارسال پست، دانلود و سایر امکانات ویژه کاربران عضو، ثبت نام کنید.
    بستن اطلاعیه

[ نجوای درون .. ]

شروع موضوع توسط حــنا ‏25/6/20 در انجمن زمزمه های آشنا

  1. کاربر حرفه ای

    تاریخ عضویت:
    ‏31/10/22
    ارسال ها:
    1,037
    تشکر شده:
    3,457
    امتیاز دستاورد:
    113
    جنسیت:
    مرد
    ابولولو
    فیروز.
    غلام مغیرةبن شعبه
     
    آخرین بار توسط مدیر ویرایش شد: ‏11/12/22
    Bahman22 و fateme11 از این پست تشکر کرده اند.
  2. کاربر حرفه ای

    تاریخ عضویت:
    ‏31/10/22
    ارسال ها:
    1,037
    تشکر شده:
    3,457
    امتیاز دستاورد:
    113
    جنسیت:
    مرد
    ادرار
    لغت‌نامه دهخدا
    ادرار. [ اَ ]
    جمع دار
    سرای ها : و بناهای مساجد و انشای مدارس و رباطات و قناطرو ادرار و انظار و اوقاف بر علما و سادات و زهاد و ابرار. ( جمع دار) (تاریخ سیستان ).
    ادرار. = گردانیدن تیر بر ناخن . || بسیارشیر شدن .
    - ادرار ناقه ؛بسیار شیر دادن بچه شتر
    . || ادرار مغزل ؛ سخت برگردانیدن دوک را.
    || ادرار شیئی ؛ حرکت دادن آن .
    || ادرار ریح سحاب را؛ بباریدن داشتن . دوشیدن باد ابر را. بیرون آوردن باد ، باران از ابر
    بول، پیشاب، جیش، شاش، میز،
    راتب، راتبه، شهریه، مستمری، مشاهره، مواجب، وظیف
     
    Anoosh، Bahman22 و mahsa22 از این ارسال تشکر کرده اند.
  3. کاربر فعال

    تاریخ عضویت:
    ‏10/4/18
    ارسال ها:
    444
    تشکر شده:
    1,473
    امتیاز دستاورد:
    113
    جنسیت:
    مرد
    طاس
    tās
    معنی


    ۱. مکعب کوچکی که در شش طرف آن نقطه‌هایی از یک تا شش دارد.در بازی تخته نرد
    ۲. نوعی کاسۀ مسی.
    ۳. لگن.
    ۴. کاسه.
    ۵. جام شراب.
    ۶. آویزی پیاله‌مانند بر نیزه یا علم.
    ۷. نوعی آویز زینتی شبیه گردن‌بند؛ طاسک.
    ۸. نوعی پارچۀ گران‌بها.
    طاس آبگون: آسمان.
    طاس افلاک: طاس آبگون
    طاس چهل‌کلید: طاسی که بر آن دسته‌کلیدی آویخته و دعاهایی نقش کرده‌اند و بعضی از زنان برای رسیدن به مراد یا دفع سِحر و جادو آن‌ را پر آب کرده و بر سر خود می‌ریزند.
    طاس زر: آفتاب.
    طاس لغزنده:
    ۱. سوراخ کوچک قیف‌مانندی در زمین که مورچه‌خوار برای به دام انداختن مورچه می‌سازد: ◻︎ چو در طاس لغزنده افتاد مور / رهاننده را چاره باید نه زور (نظامی: لغت‌نامه: لغزنده).
    ۲. مهلکه.
    طاس نگون: طاس آبگون

    مترادف
    ۱. بیمو، کچل
    ۲. تشت، طشت
    ۳. کعب، نرد
    ۴. پیاله، پیمانه، ساغر، قدح
    ۵. تاس، کاسه
    ۶. لگن
     
    Anoosh، hossein2، Bahman22 و 3 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  4. داره خودمونی میشه!

    تاریخ عضویت:
    ‏7/11/12
    ارسال ها:
    175
    تشکر شده:
    394
    امتیاز دستاورد:
    63
    کودتا

    کلمه ی کودتا فرانسویه، فقط فرقش اینه که کودتا خودش تو فرانسه سه تا کلمه ی جدا از همه، یعنی اینطوری نیست که یه کلمه باشه اومده باشه تو فارسی coup d'etat ( در واقع coup و de و etat )
    coup یعنی ضریه etat یعنی دولت ==> کودتا : ضربه به دولت
    تلفظ درستش هم دقیقا همینه که میگیم / koodeta /
     
    Anoosh و hossein2 از این پست تشکر کرده اند.
  5. کاربر مفید

    تاریخ عضویت:
    ‏29/8/12
    ارسال ها:
    835
    تشکر شده:
    2,776
    امتیاز دستاورد:
    113
    ثمنِ بَخس:

    بهای کم
     
    Anoosh از این پست تشکر کرده است.
  6. کاربر ویژه ゚・*.✿کاربر فعال✿.*・゚ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏18/4/19
    ارسال ها:
    8,828
    تشکر شده:
    27,803
    امتیاز دستاورد:
    118
    جنسیت:
    مرد
    حجرالاحمر
    سنگی است به رنگ مرجان و از جمله ٔ سموم قتاله است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). و در نسخه ٔ دیگر همان کتاب آورده است ؛ نوعی از الماس است برنگ بیخ مرجان و یک دانک او سم قاتل است .
    حمداﷲ مستوفی در نزهة القلوب میگوید، نوعی سنگ که رنگ سرخ دارد. و نوعی از الماس است - ابوعلی سینا در کتاب قانون آورده است که : گویند سنگی بنام حجرالاحمر است که سمی است شبیه به مرجان و کمی از آن قاتل است و سودمندترین دوائی در علاج آن پادزهرهاست .​
     
    m naizar از این پست تشکر کرده است.
  7. کاربر ویژه ゚・*.✿کاربر فعال✿.*・゚ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏18/4/19
    ارسال ها:
    8,828
    تشکر شده:
    27,803
    امتیاز دستاورد:
    118
    جنسیت:
    مرد
    ناقه
    ۱. [جمع: نوق و اَنواق] شتر ماده.
    ۲. (نجوم) صورت فلکی مشترکی در ذات‌الکرسی، حامل رٲس‌المغول، و امراةالمسلسله؛.
    ۳- از بیماری به شده . آن باشد که از بیماری بیرون آمده باشد و هنوز تندرست نگشته و آن حال را نقاهت گویند.