ما فات مضی و ما سیاتیك فاین ؟ قم فاغتنم فرصت بین العدمین آنچه گذشته ، گذشته است و آینده كجاست ؟ پس یرخیز غنیمت شمر فرصت بین این دو نیستی را شعر عربی فوق منصوب به مولا علی(ع) است. سعدیا دی رفت و فردا همچنان موجود نیست در میان این و آن فرصت شمار امروز را
و فی غیابه ، أکید لسه الأمل موجود ... و در نبودش ، قطعاً هنوز امید به دیدار وجود دارد ... #قصاد_عینی
«بارد من دونك البيت كثيرا.» خانه بدونِ تو بسیار سرد است. - سعاد الصباح؛ فارسیِ اسماء خواجهزاده.
لیش الزمن ظالم والیحب مظلوم؟ حبک ابگلبی دم بس من شوفتک محروم چرا دنیا ظالمه و اونی که کسیو دوست داره مظلوم؟ عشقت تو دلم دائمیه ولی از دیدنت محرومم
کلاً ما تعنيه الرومانسية، ان الاحبة يتلاقون في النهاية فقط در داستانهای عاشقانه، عشاق در انتهای قصه از آنِ هم میشوند.
لاتذهب فی طریق لاتعرف نهایته الحیاه لا تعطی دروسا مجانیه لاحد نحن لا نعشق الوحده ولکن اصبحنا نرتاح فیها سخنی از جنس طلا در راهی که پایانش را نمی شناسی نرو زندگی به هیچ کس درس مجانی نمی دهد ما عاشق تنهایی نیستیم ولی اینگونه شدیم که با آن راحتیم
انك عطول فيي مشغول كتير بتشتاق لي و بتموت عليي تو گرفتار من هستي و هميشه به من فکر مي کني و دلت بسيار براي من تنگ مي شود و جانت را براي من فدا مي کني