میشه منو بذارید تو بازار تجریش و دیگه نیاید سراغم ؟ بعد از ۵ ماه بویاییمداره برمیگرده تو mri زانو معلوم شد نرمی مفصل دارم رفتم دکتر میگه بخاطر کرونا عضلاتت ضعیف شده بخاطر همین فشار بیشتری به مفصل اومده و باعث درد و التهاب شده! عجب از این کرونا امروز نشستیم به کتاب خوندن دارم کتاب مامان و معنی زندگی از یالوم رو میخونم نگارم گوش میده. سرمونو گرم کردیم فردا برمیگردم ... کاش ما آدما حرف زدنو بلد بودیم حرف که بزنی هیچ دلخوری ای نمیمونه هرچی سوء تفاهمه از سکوت میاد در قبال هر اعتراضی جواب شنیدم که: اینو که دیدی اخلاقش اینجوریه دیگه و با همین جمله قریب به ۳۰ سال از هر خوشی و علاقه زدم چون اون اخلاقش اینطور بوده چون اون خواسته همه چیز تحت کنترل خودش باشه و من همیشه بله قربان گو ! یاد دیالوگ فهیمه تو پایتخت افتادم دو شب پیش برای اولین بار گفتم زندگیِ منه و منم که براش تصمیم میگیرم. و همچنان عذاب وجدان دارم از گفتن این حرف با وجود اینکه صد دردصد اعتقاد دارم که گفتنش منطقی و درست بوده و حتی خیر دیر... + بهش میگم اینطور گفتم ، میگه نمیدونم چی بگم ! ادمِ حسابی بهم بگو کار خوبی کردی، بگو این حرفیه که باید چند سال پیش میزدی، بگو باهات موافقم، بگو من پشتتم. نه که مثل تموم سالهایی که گذشت بهم عذاب وجدان بدی بخاطر زدن حرف حق من به اسم مستقل بودن یاد نگرفتم از کسی کمک بخوام و همین باعث شده تو این سن هیچ انرژی ای برام نمونه چون تموم این سالها برام استقلال اینطور تعریف شده ولی الان دارم به این فکر میکنم که ادما با کمک خواستن از بقیه چقدر میتونن حس مفید بودن رو به اونها القا کنن و این ی معامله ی دو سر سود میشه عملا تا ۵ آبان میریم خونه خودمون. فقط خدا میدونه چی بهم گذشت تو این ۶ ماه. حتی آهن هم به اون مقاومی تو شرایط نامطلوب زنگ میزنه نمیدونم چرا انقدر احمقانه انتظار دارن که دم نزنی، شکایت نکنی، اظهار خستگی نکنی !
بعد مدت ها از دوستی خبر گرفتم با خوش حالی که الان سیسمونی بچه ۵ ماهش رو داره میچینه ولی فهمیدم که بچشو دو ماه پیش از دست داده .. صدای ترک خوردن قلبمو واقعا شنیدم من برای این بچه بیشتر از خودش ذوق داشتم این بچه میتونست نور باشه برای مامان باباش ولی افسوس که الان فقط اشک های دوستمه که بارون اون خونه شده ... یه دل میگه کاش خبر نمیگرفتی تو که چند ماه نبودی یه دل میگه چرا پیام ندادی بهش این مدت ازش خبر بگیری : (
به اینکه یه مدت از دنیای مجازی فاصله ای بگیرم, یه نفسی چاق کنم , خیلی پاییز دلگیره لعنتی واسم ,آدم دوس داره تو لاک خودش باشه همش فکرای غمگینطور کنه : ) بارون هم نمیدونم چرا اینجا نیومد اصلا امسال : |