سکوت می کنم و عشق، در دلم جاری است که این شگفت ترین نوع خویشتن داری است تمام روز، اگر بی تفاوتم؛ اما شبم قرین شکنجه، دچار بیداری است رها کن آنچه شنیدی و دیده ای، هر چیز به جز من و تو و عشق من و تو، تکراری است مرا ببخش! بدی کرده ام به تو، گاهی کمال عشق، جنون است ودیگرآزاری است مرا ببخش اگر لحظه هایم آبی نیست ببخش اگر نفسم، سرد و زرد و زنگاری است بهشت من! به نسیم تبسمی دریاب جهانِ جهنم ما را، که غرق بیزاری است