فیلم beyaz melek (فرشته سفید) محصول 2007 در وصف این فیلم فقط میتونم بگم با وجود اینکه هیچ موضوع عجیب غریب و خاصی نداشت ولی در عین حال خیلی جذاب بود :)
a quiet palce + American Crime Story دوس دارم جفتشونو اولی که راجب حمله یسری موجوداته که به صدا حساسن و حمله میکنن و داستان روایت یه خانوادس در مواجه با این موجودات عجیب دومی هم سریال در رابطه با بیل کلینتون رییس جمهور وقت آمریکا و فساد اخلاقی ایشون هستش مسیر داستان و دوس دارم و نحوه تلاش برای ماستمالی رو و خب جالبه برام که این رسوایی تبدیل به فیلم شده و این اجازه رو دارن تو سیستمشون: ))
Tune in for love . . فیلمش شیرین بود. دوستش داشتم. عاشقانهی آروم و قشنگی داشت♡. یکی دو ساعتی قلبم رو اکلیکی کرد. +پ ن: دیشب نتم داشت تموم میشد. همینطور رندوم چند تا فیلم دانلود کردم نتم هدر نره. یکیش این بود. برخلاف انتظارم فیلم خوبی بود.
Soul mate . . فیلمش چینی هست. داستان دو تا دوست صمیمیکه از بچگی با هم بزرگ شدن و تو جوونی هر کدومشون درگیر مسائلی میشن که بینشون فاصله میفته... + نظر شخصی: فیلم رو دوست داشتم. قشنگ و غم انگیز بود...
Günesi Gördüm محصول سال 2009 در مورد سختیایی که انسانهای زیادی تو جای جای دنیا فقط و فقط به خاطر سیاست هایی که دولت ها اتخاذ میکنن گرفتارشون می شن خانواده ای که برای زنده موندن مجبور به ترک ریشه هاشون میشن و یه موضوع دیگه هم اینکه در کنار موضوع اصلی فیلم کاملا هنرمندانه و در قالب مشکل یکی از اعضای خانواده، به مشکلات اقلیتای جنسی و جنسیتی می پردازه
. . some thing in the rain . . اسلایس آو لایف هست ژانرش. اتفاقات روزمره ی زوجی رو روایت میکنه که با اختلاف سنی وارد رابطه میشن و بالغ شدن هر دو طرف رو میبینیم در ادامه. سریال خوبی بود. شاهد یک رابطه ی سالم و غیرسمی در طول این سریال هستیم که برای من لذت بخش بود. . . . . our beloved summer . . این سریال هم ژانرش مثل همون بالایی هست. روابط یک زوج رو طی چند سال نشون میده. این رو هم دوست داشتم.
. . . leon the professional . . عالی بود. . . . . my paparotti . . انگیزشی بود. من دوستش داشتم. هم باهاش خندیدم هم اشک ریختم. . . . . remember you . . چرت بود. ارزش دیدن نداره.
Shameless . . . . داستان در مورد خانوادهی فقیر گلگرهاست که توی یک محله خطرناک و پایین شهر زندگی میکنن. با پدری که دائم الخمره و ابدا وظایف پدریش رو انجام نمیده و در عوض باری روی دوش بچههاشه. که حاضره بخاطر چیزهای بی ارزش و ناچیز حتی بچههاش رو دور بزنه. و مادری که ترکشون کرده و ۶ فرزندی که سعی میکنن تو این اوضاع زندگیشون رو پیش ببرن. ۱۱ سال با این خانواده همراهیم و شاهد بالا و پایینهای زندگیشون. بزرگ شدنشون و .... . . + اصلا فکر نمیکردم دوستش داشته باشم. گمون میکردم مثل فرندز برام بیمزه باشه و در نهایت با دیدن همون فصل اول ولش کنم. اما ادامه دادم. هر فصل رو با اشتیاق دیدم و در نهایت با پایان فصل ۱۱ مجبور به خداحافظی با شیملس و خانوادهی گلگرها شدم. تقریبا تمام خانوادهی گلگرها دو دوست داشتم. یکی بیشتر و یکی کمتر. اما مورد علاقهترینشون برام شخصیت لیپ بود. پسرکی که هوش فوق العادهای داشت اما به دلیل فقر نتونست اونجور که باید ازش استفاده کنه. احساساتی و ساپورتیو بود تقریبا و به نظرم شخصیت امنی داشت در کنار کمبودها و ایراداتش. به نظرم شخصیت مثبت مطلقی وجود نداشت توی این سریال. اما تا دلتون بخواد شخصیت خاکستری داشت که گاهی از صمیم قلبدوستشون داشتین و گاهی هم نه. یه جوری بود که نمیشد از گلگرها متنفر شد واقعا. تجربهی شیرینی بود برای من دیدن این سریال و حتما پیشنهاد میکنم دیدنش رو.