1. مهمان گرامی، جهت ارسال پست، دانلود و سایر امکانات ویژه کاربران عضو، ثبت نام کنید.
    بستن اطلاعیه

ریشــــه ضرب المثل ها -

شروع موضوع توسط Am!R~Mr ‏5/10/11 در انجمن سایر رشته ها

  1. پاسخ : ریشــــه ضرب المثل ها -

    پا را به اندازه گليم بايد دراز كرد !


    پاي خروستو ببند، بمرغ همسايه هيز نگو !


    پايين پايين ها جاش نيست، بالا بالا ها راش نيست !


    پز عالي، جيب خالي !


    پس از چهل سال چارواداري، الاغ خودشو نميشناسه !


    پس از قرني شنبه به نوروز ميافته !


    پستان مادرش را گاز گرفته !


    پسر خاله دسته ديزي !


    پسر زائيدم براي رندان، دختر زائيدم براي مردان، موندم سفيل و سرگردان !


    پدر كو ندارد نشان از پدر --- تو بيگانه خوانش نخوانش پسر !


    پشت تاپو بزرگ شده !


    پنج انگشت برادرند، برابر نيستند !


    پوست خرس نزده ميفروشه !


    پول است نه جان است كه آسان بتوان داد !


    پول پيدا كردن آسونه، اما نگهداريش مشكله !


    پول حرام، يا خرج شراب شور ميشه يا شاهد كور !


    پولدارها به كباب، بي پولها به بوي كباب ،


    پول ما سكه عُمَر داره !


    پياده شو با هم راه بريم !


    پياز هم خودشو داخل ميوه ها كرده !


    پي خر مرده ميگرده كه نعلش را بكنه !


    پيراهن بعد از عروسي براي گل منار خوبه !


    پيرزنه دستش به درخت گوجه نميرسيد، مي گفت : ترشي بمن نميسازه !


    پيش از آخوند منبر نرو !


    پيش رو خاله، پشت سر چاله !


    پيش قاضي و معلق بازي !
     
  2. پاسخ : ریشــــه ضرب المثل ها -

    تا ابله در جهانه، مفلس در نميمانه !

    تابستون پدر يتيمونه !

    تا پريشان نشود كار بسامان نرسد !

    تا ترياق از عراق آرند، مار گزيده مرده باشد !

    تا تنور گرمه نون و بچسبون !

    تا چراغ روشنه جونورها از سوراخ ميان بيرون !

    تا شغال شده بود به چنين سوراخي گير نكرده بود !

    تا كركس بچه دارشد، مردار سير نخورد !

    تا گوساله گاو بشه ، دل مادرش آب ميشه !

    تا مار راست نشه توي سوراخ نميره !

    تا نازكش داري نازكن، نداري پاهاتو دراز كن !

    تا نباشد چيزكي مردم نگويند چيزها !

    تا هستم بريش تو بستم !

    تب تند عرقش زود در مياد !

    تخم دزد، شتر دزد ميشه !

    تخم نكرد نكرد وقتي هم كرد توي كاهدون كرد !

    تا تو فكر خر بكني ننه، منو در بدر ميكني ننه !

    ترب هم جزء مركبات شده !

    ترتيزك خريدم قاتق نونم بشه، قاتل جونم شد !

    تره به تخمش ميره، حسني به باباش !

    تعارف كم كن و بر مبلغ افزا !

    تغاري بشكنه ماستي بريزد --- جهان گردد به كام كاسه ليسان !

    تف سر بالا، بر ميگرده بريش صاحبش !

    تلافي غوره رو سر كوره در مياره !

    تنبان مرد كه دو تا شد بفكر زن دوم ميافته !

    تنبل مرو به سايه، سايه خودش ميآيه !

    تنها بقاضي رفته خوشحال برميگرده !

    تو از تو، من ازبيرون !

    تو بگو (( ف )) من ميگم فرحزاد !

    توبه گرگ مرگه !

    تو كه ني زن بودي چرا آقا دائيت از حصبه مرد !

    تومون خودمونو ميكشه، بيرونمون مردم را !

    توي دعوا نون و حلوا خير نميكنند ! ​
     
  3. پاسخ : ریشــــه ضرب المثل ها -

    جا تره و بچه نيست !

    جاده دزد زده تا چهل روز امنه !

    جايي نميخوابه كه آب زيرش بره !

    جايي كه ميوه نيست چغندر ، سلطان مركباته !

    جواب ابلهان خاموشيست !

    جواب هاي، هويه !

    جواني كجائي كه يادت بخير !

    جوجه را آخر پائيز ميشمرند !

    جوجه همسشه زير سبد نميمونه !

    جون بعزرائيل نميده !

    جهود، خون ديده !

    جهود، دعاش را آورده !

    جيبش تار عنكبوت بسته !

    جيگر جيگره ، ديگر ديگره ! ​
     
  4. پاسخ : ریشــــه ضرب المثل ها -

    " چ "


    چار ديواري اختياري !

    چاقو دسته خودشو نميبره !

    چاه كن هميشه ته چاهه !

    چاه مكن بهر كسي، اول خودت، دوم كسي !

    چاه نكنده منار دزديده !

    چرا توپچي نشدي !

    چراغي كه به خونه رواست، به مسجد حرام است !

    چشته خور بدتر از ميراث خوره !

    چشم داره نخودچي، ابرو نداره هيچي !

    چشمش آلبالو گيلاس مي چينه !

    چشمش هزار كار ميكنه كه ابروش نميدونه !

    چغندر گوشت نميشه، دشمنم دوست نميشه !

    چنار در خونه شونو نمي بينه !

    چوب خدا صدا نداره ، هر كي بخوره دوا نداره !

    چوب دو سر طلا ست !

    چوب را كه برداري، گربه دزده فرار ميكنه !

    چوب معلم گله، هر كي نخوره خله !

    چو به گشتي، طبيب از خود ميازار --- چراغ از بهر تاريكي نگه دار !

    چو دخلت نيست خرج آهسته تر كن --- كه گوهر فرو شست يا پيله ور!

    چه خوشست ميوه فروشي --- گر كس نخرد خودت بنوشي !

    چه عزائيست كه مرده شور هم گريه ميكنه !

    چه علي خواجه، چه خواجه علي !

    چه مردي بود كز زني كم بود !

    چيزي كه شده پاره، وصله ور نمي داره !

    چيزي كه عوض داره گله نداره ! ​
     
  5. پاسخ : ریشــــه ضرب المثل ها -

    " خ "



    خار را در چشم ديگران مي بينه و تير را در چشم خودش نمي بينه !

    خاشاك به گاله ارزونه، شنبه به جهود !

    خاك خور و نان بخيلان مخور ! (( ... خار نه اي زخم ذليلان مخور ))

    خاك كوچه براي باد سودا خوبه !

    خال مهرويان سياه و دانه فلفل سياه --- هر دو جانسوز است اما اين كجا و آن كجا ؟!

    خاله ام زائيده، خاله زام هو كشيده !

    خاله را ميخواهند براي درز ودوز و گرنه چه خاله چه يوز !

    خاله سوسكه به بچه اش ميگه : قربون دست و پاي بلوريت !

    خانه اي را كه دو كدبانوست، خاك تا زانوست !

    خانه اگر پر از دشمن باشه بهتره تا خالي باشه !

    خانه خرس و باديه مس ؟

    خانه داماد عروسيست، خانه عروس هيچ خبري نيست !

    خانه دوستان بروب و در دشمنان را مكوب !

    خانه قاضي گردو بسياره شماره هم داره !

    خانه كليمي نرفتم وقتي هم رفتم شنبه رفتم !

    خانه نشيني بي بي از بي چادريست !

    خانه همسايه آش ميپزند بمن چه ؟!

    خدا به آدم گدا، نه عزا بده نه عروسي !

    خدا برف را به اندازه بام ميده !

    خدا جامه ميدهد كو اندام ؟ نان ميدهد كو دندان ؟

    خدا خر را شناخت، شاخش نداد !

    خدا داده بما مالي، يك خر مانده سه تا نالي !

    خدا دير گيره، اما سخت گيره !

    خدا را بنده نيست !

    خدا روزي رسان است، امااِهني هم مي خواد !

    خدا سرما را بقدر بالا پوش ميده !

    خدا شاه ديواري خراب كنه كه اين چاله ها پر بشه !

    خدا گر ببندد ز حكمت دري --- ز رحمت گشايد در ديگري !

    خدا ميان دانه گندم خط گذاشته !

    خدا ميخواهد بار را بمنزل برساند من نه، يك خر ديگه !

    خدا نجار نيست اما در و تخته رو خوب بهم ميندازه !

    خدا وقتي بخواد بده، نميپرسه تو كي هستي ؟

    خدا وقتي ها ميده، ور ور جماران هم ، ها ميده !

    خدا همه چيز را به يك بنده نمي ده !

    خدا همونقدر كه بنده بد داره، بنده خوب هم داره !

    خدايا آنكه را عقل دادي چه ندادي و آنكه را عقل ندادي چه دادي ؟ ((خواجه عبدالله انصاري ))

    خدا يه عقل زياد بتو بده يه پول زياد بمن !

    خر، آخور خود را گم نميكنه !

    خراب بشه باغي كه كليدش چوب مو باشه !

    خر، ار جل ز اطلس بپوشد خر است !

    خر است و يك كيله جو !

    خر از لگد خر ناراحت نميشه !

    خر باربر، به كه شير مردم در !

    خر به بوسه و پيغام آب نمي خوره !

    خربزه شيرين مال شغاله !

    خربزه كه خوردي بايد پاي لرزش هم بشيني !

    خربزه ميخواهي يا هندوانه : هر دو دانه !

    خربيارو باقلا بار كن !

    خر، پايش يك بار به چاله ميره !

    خرج كه از كيسه مهمان بود --- حاتم طايي شدن آسان بود !

    خر چه داند قيمت نقل و نبات ؟

    خر خالي يرقه ميره !

    خر، خسته - صاحب خر، ناراضي !

    خر خفته جو نمي خوره !

    خر ديزه است، به مرگ خودش راضي است تا ضرر بصاحبش بزنه !

    خر را با آخورميخوره، مرده را با گور !

    خر را جايي مي بندند كه صاحب خر راضي باشه !

    خر را كه به عروسي ميبرند، براي خوشي نيست براي آبكشي است !

    خر را گم كرده پي نعلش ميگرده !

    خر، رو به طويله تند ميره !

    خرس، تخم ميكنه يا بچه ؟ از اين دم بريده هر چي بگي برمياد !

    خرس در كوه، بو علي سيناست !

    خرس شكار نكرده رو پوستشو نفروش !

    خر سواري را حساب نميكنه !

    خر، سي شاهي ، پالون دو زار !

    خر كريم را نعل كردن !

    خر كه جو ديد، كاه نميخوره !

    خر، كه علف ديد گردن دراز ميكنه !

    خر گچ كش روز جمعه از كوه سنگ مياره !

    خر لخت راپالانشو بر نميدارند!

    خر ما از كرگي دم نداشت !

    خر ناخنكي صاحب سليقه ميشود !

    خروار نمكه، مثقال هم نمكه !

    خر وامانده معطل چشه !

    خروسي را كه شغال صبح ميبره بگذار سر شب ببره !

    خر، همان خره پالانش عوض شده !

    خريت ارث نيست بهره خداداده س !

    خري كه از خري وابمونه بايد يال و دمشو بريد !

    خوشبخت آنكه خورد و كِشت، بدبخت آنكه مرد و هِشت !

    خواب پاسبان، چراغ دزده !

    خنده كردن دل خوش ميخواد و گريه كردن سر وچشم !

    خواهر شوهر، عقرب زير فرشه !

    خواست زير ابروشو برداره، چشماشو كور كرد !

    خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت شو !

    خوبي لر به آنست كه هر چه شب گويد روزنه انست !

    خودتو خسته ببين، رفيقتو مرده !

    خودشو نميتونه نگهداره چطور منو نگهميداره ؟

    خود گوئي و خود خندي، عجب مرد هنر مندي !

    خودم كردم كه لعنت بر خودم باد !

    خوردن خوبي داره ، پس دادن بدي !

    خوشا بحال كساني كه مردند و آواز ترا نشنيدند !

    خوشا چاهي كه آب از خود بر آرد !

    خوش بود گر محك تجربه آيد بميان --- تا سيه روي شود هر كه دراو غش باشد .

    خوش زبان باش در امان باش !

    خولي بكفم به كه كلنگي بهوا !

    يك ده آباد به از صد شهر خراب !

    خونسار است و يك خرس !

    خير در خانه صاحبش را ميشناسد !

    خيك بزرگ، روغنش خوب نميشه ! ​
     
  6. پاسخ : ریشــــه ضرب المثل ها -

    دادن بديوانگي گرفتن بعاقلي !

    دارندگيست و برازندگي !

    داري طرب كن، نداري طلب كن !

    داشتم داشتم حساب نيست، دارم دارم حسابه !

    دانا داند و پرسد نادان نداند و نپرسد !

    دانا گوشت ميخورد نادان چغندر !

    دانه فلفل سياه و خال مهرويان سياه --- هر دو جانسوز است اما اين كجا و آن كجا !

    دايه از مادر مهربانتر را بايد پستن بريد !

    دختر، تخم تر تيزك است !

    دختر تنبل، مادر كدبانو را دوست داره !

    دخترميخوهي ماماش را بين --- كرباس ميخواهي پهناش را ببين !

    دختر همسايه هر چه چل تر براي ما بهتر !

    دختري كه مادرش تعريف بكنه براي آقا دائيش خوبه !

    درازي شاه خانم به پهناي ماه خانم در !

    در بيابان گرسنه را شلغم پخته به ز نقره خام !

    در بيابان لنگه كفش، نعمت خداست !

    در پس هر گريه آخر خنده ايست !

    در جنگ، حلوا تقسيم نميكنند !

    در جواني مستي، در پيري سستي، پس كي خدا پرستي ؟!

    در جهان هر كس كه داره نان مفت، ميتواند حرفهاي خوب گفت !

    در جهنم عقربي هست كه از دستش به مار غاشيه پناه ميبرند !

    در جيبش را تار عنكبوت گرفته است !

    در چهل سالگي طنبور ميآموزد در گور استاد خواهد شد !

    در حوضي كه ماهي نيست ، قورباغه سپهسالاره !

    در خانه ات را ببند همسايه تو دزد نكن !

    در خانه اگر كس است يكحرف بس است !

    در خانه بيعاره ها نقاره ميزنند !

    در خانه مور، شبنمي طوفانست !

    در خانه هر چه، مهمان هر كه !

    درخت اگر متحرك شدي ز جاي بجاي --- نه جور اره كشيدي نه جفاي تبر !

    درخت پر بار، سنگ ميخوره !

    درخت پر بار، سنگ ميخوره !

    درخت كاهلي بارش گرسنگي است !

    درخت كج جز بآتش راست نميشه !

    درخت گردكان باين بلندي --- درخت خربزه الله اكبر !

    درخت هر چه بارش بيشتر بشه، سرش پائين تر مياد !

    درد دل خودم كم بود، اينهم قرقر همسايه !

    درد، كوه كوه مياد، مومو ميره !

    در دروازه را ميشه بست، اما در دهن مردم و نميشه بست !

    در دنيا هميشه بيك پاشنه نميچرخه !

    در دنيا يه خوبي ميمونه يه بدي !

    در ديزي وازه، حياي گربه كجا رفته !

    در زمستان، الو، به از پلوه !

    در زمستان يه جل بهتر از يه دسته گله !

    درزي در كوزه افتاد !

    در زير اين گنبد آبنوسي، يكجا عزاست يكجا عروسي !

    درس اديب اگر بود زمزمه محبتي --- جمعه به مكتب آورد طفل گريز پاي را . ((‌ نظيري نيشابوري ))

    در شهر كورها يه چشمي پادشاست !

    در شهر ني سواران بايد سوار ني شد !

    در عفو لذتيست كه در انتقام نيست !

    در كار خير حاجت هيچ استخاره نيست ! ((‌ حافظ شيرازي ))

    در كف شير نر خونخواره اي --- غير از تسليم و رضا كو چاره اي ؟

    در مجلس خود راه مده همچو مني را --- كافسرده دل افسرده كند انجمني را !

    درم داران عالم را كرم نيست --- كريمان را بدست اندر درم نيست !

    در مسجده، نه كند نيست نه سوزوندني !

    در نمك ريختن توي ديگ بايد به مرد پشت كرد !

    درويش از ده رانده، ادعاي كدخدائي كند !

    درويش موميائي، هي ميگي و نميائي !

    درويش را گفتند : در دكانتو ببند دهنشو هم گذاشت !

    در، هميشه بيك پاشنه نميگرده !

    درهفت آسمان يك ستاره نداره !

    دزد،آب گرون ميخوره !

    دزد بازار آشفته ميخواهد!

    دزد باش و مرد باش !

    دزد به يك راه ميرود، صاحب مال به هزار راه !

    دزد حاضر و بز حاضر !

    دزد ناشي به كاهدون ميزنه !

    دزدي آنهم شلغم ؟ !

    دزدي كه نسيم را بدزدد دزد است !

    دست بالاي دست بسيار است . (( در جهان پيل مست بسيار است ... ))

    دست به دنبك هر كي بزني صدا ميده !

    دست بريده قدر دست بريده را ميدونه !

    دست بشكند در آستين، سر بشكند دركلاه !

    دست بيچاره چون بجان نرسد --- چاره جز پيرهن دريدن نيست !

    دست بي هنر كفچه گدئيست !

    دست پشت سر نداره !

    دست پيش را گرفته كه پس نيفته !

    دستت چربه، بمال سرت !

    دستت چو نميرسد به خانم --- درياب كنيز مطبخي را !

    دستت چو نميرسد به كوكو، خشكه پلو را فرو كو !

    دست تنگي بدتر از دلتنگي است !

    دست خالي براي تو سر زدن خوبه !

    دست در كاسه و مشت در پيشاني !

    دست، دست را ميشناسه !

    دست دكاندار تلخ است !

    دست راست را از چپ نميشناسه !

    دستش به خر نميرسه پالان خر را بر ميدارد !

    دستش به دم گاو بند شده !

    دستش به عرب و عجم بند شده است !

    دستش بدهنش ميرسه !

    دستش در كيسه خليفه است !

    دستش را به كمرش گرفته كه از بيگي نيفته !

    دستش شيره ايست يا دستش چسبناك است !

    دستش را توي حنا گذاشت !

    دست شكسته بكار ميره، دل شكسته بكار نميره !

    دست شكسته وبال گردنه !

    دستش نمك نداره !

    دست كار دل و نميكنه و دل كار دست و نميكنه !

    دستش كجه !

    دست كه به چوب بردي گربه دزده حساب كار خودشو ميكنه !

    دست كه بسيار شد بركت كم مي شود !

    دست ما كوتاه و خرما بر نخيل . (( پاي ما لنگ است و منزل بس دراز )) ((‌ حافظ شيرازي ))

    دست ننت درد نكنه !

    دست و روت را بشور منم بخور !

    دست و رويش را با آب مرده شور خانه شسته است !

    دستي را كه حاكم ببره خون نداره يا ديه نداره !

    دستي را كه نميتوان بريد بايد بوسيد !

    دستي را كه از من بريد، خواه سگ بخورد خواه گربه !

    دشمنان در زندن با هم دوست شوند !

    دشمن دانا بلندت ميكند --- بر زمينت ميزند نادان دوست !

    دشمن دانا كه غم جان بود --- بهتر از دوست كه نادان بود . ((‌ نظامي ))

    دشمن نتوان حقير و بيچاره شمرد . (( داني كه چه گفت زال با رستم گرد )) ((‌ سعدي ))

    دعا خانه صاحبش را ميشناسد !

    دعا كن (( الف )) بميره يا دعا كن بابات بميره !

    دعوا سر لحاف ملا نصرالدين بود !

    دلاكها كه بيكار ميشوند سر هم را ميتراشند !

    دل بيغم دراين عالم نباشد --- اگر باشد بني آدم نباشد .

    دل سفره نيست كه آدم پيش هر كس باز كنه !

    دلش درو طاقچه نداره !

    دلم خوشه زن بگم اگر چه كمتر از سگم !

    دلو هميشه از چاه درست در نمياد !

    دماغش را بگيري جانش در مياد !

    دم خروس از جيبش پيداست !

    دمش را توي خمره زده است !

    دندن اسب پيشكشي را نميشمارند !

    دنده را شتر شكست، تاوانش را خر داد !

    دنيا پس از مرگ ما، چه دريا چه سراب !

    دنيا دمش درازه !

    دنيا جاي آزمايش است، نه جاي آسايش !

    دنيا، دار مكافاته !

    دنيا را آب ببره او راخواب ميبره !

    دنيا را هر طور بگيري ميگذره !

    دنيايش مثل آخرت يزيده !

    دنيا محل گذره !

    دو تا در را پهلوي هم ميگذارند براي اينست كه به درد هم برسند !

    دو خروس بچه از يك مرغ پيدا ميشوند، يكي تركي ميخونه يكي فارسي !

    دود از كنده بلند ميشه !

    دود، روزنه خودشو پيدا ميكنه !

    دو دستماله ميرقصه !

    دور اول و بد مستي ؟

    دور دور ميرزا جلاله ، يك زن به دو شوهر حلاله !

    دوري و دوستي !

    دوست آنست كه بگرياند. دشمن آنست كه بخنداند !

    دوست همه كس، دوست هيچكس نيست !

    دوستي بدوستي در، جو بيار زرد آلو ببر !

    دوستي دوستي از سرت ميكنند پوستي ؟!

    دوصد گفته چو نيم كردار نيست !

    دو صد من استخوان بايد كه صدمن بار بردارد !

    دوغ در خانه ترش است !

    دوغ و دوشاب در نظرش يكيست !

    دو قرت و نيمش باقيه !

    دو قرص نان اگر از گندم است و گر از جو --- دوتاي جامه اگر كهنه است و گر از نو .

    هزار مرتبه بهتر بنزد ابن يمين --- زفرمملكت كيقباد و كيخسرو .

    ده انگشت را خدا برابر نيافريده !

    ده، براي كدخدا خوبه و برادرش !

    ده درويش در گليمي بخسبند و دو پادشاه در اقليمي نگنجند .

    دهنش آستر داره !

    دهنش چاك و بست نداره !

    دهن مردم را نميشود بست !

    دهنه جيبش را تار عنكبوت گرفته !

    ديده مي بينه، دل ميخواد !

    دير آمده زود ميخواد بره !

    دير زائيده زود ميخواد بزرگ كنه !

    ديشب همه شب كمچه زدي كو حلوا ؟!

    ديگ به ديگ ميگه روت سياه ، سه پايه ميگه صل علي !

    ديگران كاشتند ما خورديم، ما ميكاريم ديگران بخورند !

    ديگ ملا نصرالدين است !

    ديوار حاشا بلنده !

    ديوار موش داره ، موش هم گوش داره !

    ديوانه چو ديوانه به بيند خوشش آيد ! ​
     
  7. پاسخ : ریشــــه ضرب المثل ها -

    راستي هيبت اللهي يا ميخواهي منو بترسوني ؟!

    راه دزد زده تا چهل روز امنه !

    راه دويده، كفش دريده !

    رحمت بكفن دزد اولي !

    رخت دو جاري را در يك طشت نميشه شست !

    رستم است و يكدست اسلحه !

    رستم در حمام است !

    رستم صولت و افندي پيزي !

    رسيده بود بلايي ولي به خير گذشت . (( نريخت درد مي و محتسبز دير گذشت ... )) (( آصفي هروي ))

    رطب خورده كي منع رطب چون كند !

    رفت زير ابروش را برداره چشمش را هم كور كرد !

    رفت به نان برسه بجان رسيد !

    رفتم ثواب كنم كباب شدم !

    رفتم خونه خاله دلم واشه ، خاله خسبيد دلم پوسيد !

    رفتم شهر كورها ، ديدم همه كور، منهم كور !

    رقاصه نميتونست برقصه ميگفت زمين كجه !

    رند را بند و قحبه را پند سود نكند !

    رنگم ببين و حالمو نپرس !

    روبرو خاله و پشت سر چاله !

    روده بزرگه روده كوچيكه رو خورد !

    روز از نو، روزي از نو !

    روز گار آئينه را محتاج خاكستر كند !

    روزگار است اينكه گه عزت دهد و گه خوار دارد --- چرخ بازيگر از اين بازيچه ها بسيار دارد .(( قائم مقام فراهاني ))

    روزه خوردنشو ديدم، ولي نماز كردنش را نديده ام !

    روزي به قدمه !

    روزي گريه دست زن شلخته است !

    روضه خوان پشمه چال است !

    روغن چراغ ريخته وقف امامزاده !

    روغن روي روغن ميره ، بلغور، خشك ميمونه !

    رو مسخرگي پيشه كن و مطربي آموز --- تا داد خود از كهتر و مهتر بستاني . (( عبيد زاكاني ))

    روي گدا سياهه ولي كيسه اش پره !

    ريسمان سوخت و كجيش بيرون نرفت !

    ريش و قيچي هر دو در دست شماست ! ​