اگر به کوی تو باشد مرا مجال وصول رسد به دولت وصل تو کار من به اصول قرار برده ز من آن دو نرگس رعنا فراغ برده ز من آن دو جادوی مکحول حافظ
لالهی لبخند من پرپر شد و بر باد رفت شعلهی امّید من خاکسترِ نسیان گرفت مشت میکوبد به دل، اندوهِ بیپایان من یاد باد آن شب که چون بازآمدی پایان گرفت نادر_نادرپور
ترک یاران کرده ای ای بیوفا ، یار این کند دل ز پیمان برگرفتی ، هیچ دلدار این کند ترک ما کردی و کردی دشمنی با دوستان شرم بادت زین عملها ، یار با یار این کند صائب تبریزی
تا ظن نبری که مشکلی نیست مرا در هر نفسی درد دلی نیست مرا مشکلتر ازین چیست؟ که ایام شباب ضایع شد و هیچ منزلی نیست مرا فخرالدین_عراقی