آرامش امتحان در کودکان و راهکارهایی جهت درمان آن اضطراب امتحان در کودکان و راهکارهایی جهت درمان آناضطراب امتحان در کودکان و راهکارهایی جهت درمان آن عموماً اضطراب و ترس در سالهای اولیه زندگی رایج است اما اضطراب از مدرسه و خصوصاً امتحان، بین سنین 10 تا 11 سالگی شروع می شود و در 25% از دانشآموزان اضطراب امتحان آسیبزا بوده و با افزایش سن میزان آن افزایش مییابد و عملکرد تحصیلی دانشآموز را تحت تأثیر قرار میدهد. انجمن روانپزشکی کودک و نوجوان: عموماً اضطراب و ترس در سالهای اولیه زندگی رایج است اما اضطراب از مدرسه و خصوصاً امتحان، بین سنین 10 تا 11 سالگی شروع می شود و در 25% از دانشآموزان اضطراب امتحان آسیبزا بوده و با افزایش سن میزان آن افزایش مییابد و عملکرد تحصیلی دانشآموز را تحت تأثیر قرار میدهد. اصطلاح کلی اضطراب امتحان، به نوعی از اضطراب با هراس اجتماعی خاص اشاره دارد که فرد را درباره تواناییهایش دچار تردید میکند و نتیجه آن ناتوانی مقابله با موقعیتهای دشوار مانند امتحان است. موقعیتهایی که فرد را در معرض ارزشیابی قرار داده و نیازمند حل مشکل هستند. بنابراین میتوان گفت، فرد مضطرب، در امتحان، مواد درسی را میداند اما شدت اضطراب مانع از آن میشود که او معلومات خود را نشان دهد. به این ترتیب، اضطراب امتحان نوعی اشتغال ذهنی به خود است که به نگرانی یا تحقیر خود و ارزیابی شناختی منفی از خود (یادم نمیآید، باید بیشتر میخوندم، همیشه گیجم، چرا یادم نمیاد؟...)، عدمتمرکز حواس و واکنشهای فیزیولوژیک نامطلوب مثل تپش قلب؛ پریدگی رنگ، خشکی دهان، عرق کردن کفدست، لرزش دست و صدا و .... منجر میشود. انواع اضطراب امتحان الف) اضطراب تسهیل کننده یا تسریع کننده: (طبیعی) به اضطراب کم و یا در حد معقول که موجب تلاش بیشتر برای کسب موفقیت میشود و نتیجه بهتری را عاید فرد میکند، اضطراب تسهیل یا تسریع کننده اطلاق میشود. نشانهها یا علایم اضطراب تسهیل یا تسریع کننده: فرد به خاطر مرور کردن درسهایش دچار هیجان میشود. خودش را در اتاقش حبس میکند و مشغول درس خواندن میشود و به کوچکترین مزاحمت اعتراض میکند. به شیوهی خاصی درسهایش را مرور میکند، مثلاً با صدای بلند درس میخواند در اتاق راه میرود و یا دراز میکشد. به درخواستهای اطرافیان توجه نمیکند یا در مقابل خواستهها با اعتراض میگوید که درس دارد. کم غذا یا نسبت به غذایی بیمیل میشود. ب) اضطراب ناتوان کننده (غیر طبیعی) اضطراب ناتوان کننده دلهره و تشویق شدیدی است که یا خود فرد دارد و یا اطرافیان آن را در فرد تشدید میکنند. اضطراب شدید اثر منفی روی عملکرد فرد میگذارد، زیرا با متأثر و درگیر کردن ذهن، زمینه فراموشیهای زودگذر و خطاهای ادراکی را فراهم میکند. نشانههای اضطراب ناتوانکننده: فرد به خاطر مرور درسهایش دچار هیجان بیش از حد میشود. دارای دلشوره و دلبهم خوردگی (احساس پروانه در شکم) است. هنگام مرور درسهایش دستپاچه و عجول است. از اینکه هر چه میخواند، چیزی نمیفهمد نالان است. از گرفتن نمرهی کمترس و وحشت دارد. هنگام درس خواندن، ناخنهایش را میجود، پوست ل*ب را میکند یا با موی سرش بازی میکند. بیاشتهاست و نمیتواند غذا بخورد. حالت تهوع دارد. گریان است و بهانهگیریهای بیدلیل دارد. عوامل بوجود آورنده اضطراب امتحان عوامل فردی عوامل خانوادگی عوامل مربوط به مدرسه عوامل فردی: انتظاربیش از حد از خود و ضعف اعتماد به نفس: گاهی انتظارات فرد از خود، بیش از تواناییهای اوست. به عنوان مثال، یک دانش آموز متوسط، دائماً در پی کسب معدل 20 برای رقابت با دانشآموز ممتاز مدرسه است و چون به این هدف نمیرسد، دچار ضعف اعتماد به نفس و اضطراب میگردد. عدم باور مثبت نسبت به موفقیت: گاهی دانش آموزان علیرغم تلاش برای خواندن و یاد گرفتن، مرتب با خود و دیگران مطرح می کنند که چه فایده، انقدر سخته که می دونم موفق نمیشم! رقابت بیش از حد: زمانی است که دانشآموزان در مدرسه و یا فرزندان در خانه برای برتری یافتن بر یکدیگر و نه پیشرفت و موفقیت، به رقابت بپردازند. عدم آمادگی و برنامه ریزی لازم : هنگامی که فرد به علت نداشتن برنامهریزی درسی و مطالعه ی صحیح آمادگی لازم را برای امتحان کسب نکرده باشد. عدم تمرکز بر امتحان و درس خواندن: عدم دقت و تمرکز در انجام تکالیف یا درس خواندن در طول سال باعث میشود تا یادگیری سطحی باشد و در موقع امتحان یادآوری مطالب دشوار بوده و موجب اضطراب شود. شخصیت مضطرب و کمال گرا: بخشی از این عامل ژنتیکی و بخشی از آن حاصل یادگیری در محیط خانواده و زندگی است، والدین مضطرب و کمال گرا، بطور غیر مستقیم، اضطراب و کمالگرایی را به فرزندان خود الگو میدهند. کم بودن انگیزه و هوش متوسط : نداشتن انگیزه پیشرفت بالا بدلایل متعدد چون محیط خانوادگی، ضعف اعتماد به نفس و همچنین پاداش بیش از حد برای قبول شدن یا گرفتن نمره بالا (معمولاً بیست) از سوی والدین و اطرافیان.. عوامل خانوادگی: سخت گیری بیش از اندازه: زمانی که والدین با نزدیک شدن زمان امتحان، فشار مضاعفی برای آماده شدن و گرفتن نمره (معمولاً بیست) در مورد فرزند خود به کار میبرند و یا پی در پی دربارهی امتحان به او هشدار میدهند. عدم حمایت و تشویق کودک: مواردی که والدین و خانواده، اهمیتی برای زمان امتحانات کودک و کنترل آرامش در خانه و پرهیز از سر و صدا و رفت و آمد قایل نمی شوند، دانش آموز احساس تنهایی و بیپشتوانگی نموده و مضطرب میگردد. در ضمن نباید به بهانه امتحان، کودک یا نوجوان درخانه تنها گذاشته شود. والدین مضطرب وتوجه بیش از حد به مسایل تحصیلی فرزند: وجود اضطراب در والدین موجب انتقال آن به فرزند و تشدید اضطراب او میشود (مخصوصاً در ایام امتحان). برخی از والدین، هنگام امتحانات، بیش از فرزندانشان درگیر درس میشوند و حتی به مزاح میگویند که امتحان دارند!!! این امر به اضطراب بیشتر دانش آموز دامن میزند. اختلافات خانوادگی: جو متشنج در خانواده، اختلافات والدین، تولد فرزند تازه در خانواده و .... رقابت غیرمنطقی: وقتی ناتوانیها ی دانش آموز با تواناییهای دیگری سنجیده شود و این امر با سرزنش همراه باشد، اعتماد به نفس او کم و بر اضطراب او افزوده میشود. مثلا: پسر دوستم المپیاد ریاضی مدال آورده، اونوقت پسر من هنوز تقسیم سه رقمی رو بلد نیست! تهدیدهای بیمورد: وقتی اطرافیان و مخصوصاً والدین، شرایط ویژه و سخت در ایام امتحان برقرار میکنند و فرزند خود را از گرفتن نمره کم یا عدم قبول شدن میترسانند و تهدید میکنند. الگوهای خشک فرزندپروری: برخی والدین ارتباط مناسب و دوستانه ای با فرزند خود برقرار نمی کنند و از سیاست چوب تر! استفاده میکنند که این امر، فاصله آنها را از نظر عاطفی با فرزندشان بیشتر کرده و او را دچار مشکل میکند. سرزنش و تنبیه: وقتی اطرافیان فردی را با القابی مانند بیاستعداد، بیعرضه و ... مورد خطاب قرار میدهند، تصویر ذهنی ناتوانی یا تفکر منفی را در فرد بوجود میآورند. این امر اضطراب امتحان را در فرد تشدید میکند. وضعیت اقتصادی پایین و عدم تشویق: در برخی خانواده ها، بدلیل شرایط اقتصادی پایین، والدین آنقدر درگیر مسائل اقتصادی و رتق و فتق امور میشوند که حتی نمیدانند فرزند آنها کلاس چندم است! تا تشویقی در کار باشد. عوامل مربوط به مدرسه انتظارات غیرواقعی آموزگاران: علیرغم تلاش معلمان زحمتکش، برخی انتظارات غیر واقعی از دانشآموزان، آنها را در وضعیت بدی قرار میدهد. در حالی که توجه به تفاوتهای فردی آنها از این انتظارات میکاهد. محیط نامناسب امتحان و مقررات خشک: گاهی قوانین خشک، رسمی و انعطافناپذیری که بر مبنای عدماعتماد به دانشآموز از سوی مدرسه و عوامل اجرایی امتحانات وضع گردیده، میتواند بر شدت اضطراب بیفزاید. نوع پرسشهای امتحان: گاه بر اساس توافق قبلی امتحان از بخشی از کتاب است و سر امتحان مشخص میشود که از جاهای دیگر هم سوال آمده است، این امر نیز اضطراب زیادی در دانش آموز ایجاد میکند. ایجاد رقابتهای ناسالم: بهتر است هر دانش آموز تنها با خودش مقایسه شود و مسیر پیشرفت او مشخص گردد. عوامل مزاحم مثل سر و صدا و نور و تهویه نامناسب: نور کم یا خیلی زیاد، سروصدای بیرون از مدرسه و ... بیش از حد مهم جلوه دادن برخی درسها: وقتی معلم یا والدین بعضی از درسها را به هر دلیلی خیلی مهم تلقی میکنند، در فرد ترس یا نگرش منفی نسبت به آن درسها بهوجود میآید. نشانهها و علایم اضطراب امتحان ناراحتیهای گوارشی، آشفتگی معده، سرگیجه، بیاشتهایی، حالت تهوع تپش قلب، بیخوابی، تنگی و کوتاهی نفس لرزش در صدا، ضعف، عرق کردن کف دست لکنت زبان، خشکی دهان عدم تمرکز، آشفتگی ذهن، ارزیابی غلط از توانایی های خود، افت تحصیلی، بیزاری از مدرسه، خطاهای ادراکی، حواس پرتی، هیجانات افراطی، کاهش سیستم ایمنی بدن نقش خانواده در کاهش اضطراب امتحان ایجاد جو عاطفی دور از تنش و مشاجره در خانه محدود نمودن میهمانی و رفت و آمدهای مکرر توجه به خواب، استراحت و تفریح دانشآموز کاهش یا حذف وظایف محوله خانگی به دانشآموز در زمان امتحانات حمایت عاطفی و اطمینان بخشی در دوران امتحانات به دانش آموز کاهش زمان تماشای تلویزیون تا حد امکان در زمان امتحانات خودداری از ایجاد ترس ودلهره در دانش آموز خودداری از فشار و توقع بیش از حد برای مطالعه از دانش آموز خودداری از سرزنش دانش آموز به واسطه ی امتحان ناموفق خودداری از حبس نمودن دانش آموز جهت مطالعه پیش بینی تغذیه مناسب و قوی ویژه دانش آموز در ایام امتحانات و عدم مصرف مواد کافئین دار مانند: نوشابه، قهوه و غذاهای ادویه دار در برنامه غذایی عدم بروز انتظار بالا و کمال گرایی از فرزندان از سوی خانواده نسبت به نمرات بالا عدم مقایسه فرزندان با یکدیگر و با دیگران عدم تأکید مکرر به درس خواندن ایجاد انگیزه، تقویت روحیه با ارایه پاداش و تقویت های مطلوب مرور برگه های امتحانی فرزندان به منظور شناسایی و رفع نقاط ضعف درسی آنان توصیه هایی برای والدین: توجه داشته باشیم که: فرد مضطرب از آینده میهراسد و این ترس بر فعالیت او تاثیر دارد و اغلب باعث حملههای عصبی میشود. شخص مضطرب همیشه در شک و تردید به سر میبرد و نمیتواند در هیچ موردی بسرعت تصمیم بگیرد؛ زیرا از اشتباه کردن میترسد و عدم تصمیم را به تصمیم غلط ترجیح میدهد. اجازه دهیم دانشآموزان بدانند که امتحان، ارزیابی از میزان پیشرفت تحصیلی آنان است. به وسیله امتحان مشخص میشود دانشآموز چه مطالبی را آموخته است و از ترکیب آموختههای خود چه مسائلی را میتواند حل کند یا به کشف چه مطالب تازهای میتواند برسد.
به کودک خود در کم کردن اضطراب امتحان کمک کنید برای کودکان، احساس ترس از امتحانی بزرگ و سخت، عادی است ولی برخی از کودکان بیش از اندازه دچار اضطراب میشوند، که بر سلامتی، رفتار و نمرهٔ کودکان اثر میگذارد. اضطراب امتحان از زمانی که مدارس تاکید زیادی بر استاندارد کردن امتحانات کردهاند، شایع شده است. همهٔ شاگردان دچار این فشار میشوند، حتی شاگردانی که نمرات خوبی میگیرند گاهی این فشار را تجربه میکنند. در زیر به شماری از نشانههایی که نمایانگر استرس بیش از حد کودکان است، اشاره شده است: کودک به ویژه در روزهای امتحان از رفتن به مدرسه سرباز می زند روزهای نزدیک امتحان، برای هر چیز کوچکی گریه میکند؛ رفتار خورد و خواب کودک روزهای قبل از امتحان تغییر پیدا میکند؛ حتی سادهترین تکالیفش را انجام نمیدهد؛ دچار حواس پرتی شده و توانایی تمرکز کردن را ندارد؛ خودش را دست کم گرفته و لقب "احمق" به خود میدهد؛ در روزهای قبل از امتحان، دچار حالت تهوع و سر درد تنشی میشود؛ در خانه تمرینها را خوب انجام میدهد، ولی در امتحان واقعی عملکردش فرق میکند؛ روی ورقهها و پروژهها خوب عمل میکند، ولی در امتحان نه. جوسف کاسبارو، مدیر پیشین مدرسهای در نیویورک میگوید: «مدرسهها، نظامها، معلمها و اجتماع، بیش از پیش بر اساس نمرهٔ آزمونهایشان داوری میشوند، و سبب میشوند همه درگیر اضطراب شوند». او مشاهده کرد هنگامی که نمرهٔ آزمونهای استاندارد، ارقام قدرتمند میشوند، یعنی شاگردان نمرهٔ قبولی را دریافت میکنند، به سطح بالاترارتقاء پیدا کرده و بر اعتبار و شهرت مدرسه افزوده میشود، در آن هنگام بیشتر دانش آموزان به گونهای، اضطراب را تجربه کردهاند. کاسبارو که هم اکنون مشاور تحصیلی است، میگوید: «به نظر میرسد که اضطراب به مشکلی غیر قابل کنترل تبدیل میشود» و «نمرهٔ آزمون، تک تک لحظههای بیداری را اشغال کرده است.» کاسبارو برای کمک به کودکان، والدین و آموزگاران در درک این که اضطراب از کجا پدیدار میشود، کتابی با عنوان «اضطراب امتحان و کارهایی که میتوانید برایش انجام دهید» نوشته است. او میگوید: « کم کردن اضطراب بچهها، مورد علاقهٔ همه است». پیشنهادهای کاسبارو برای کم کردن اضطراب امتحان در بچهها، به شرح زیر است: در آینه نگاه کن والدین باید از خود بپرسند، آیا من عامل عمدهٔ اضطراب هستم؟، بعضی از والدین ناآگاهانه کودکان را مضطرب بار میآورند، مثلاً پیوسته دربارهٔ امتحان صحبت میکنند و طوری القا میکنند که انگار ارزش بچههایشان را با نمره و امتیاز آزمونها اندازه میگیرند. کاسبارو میگوید: «والدین به شدت فکر میکنند آیندهٔ بچههایشان وابسته به آزمونها و نحوی اجرای آنهاست». «و آنها فکر میکنند اگر به بچهها فشار وارد نکنند، وظیفهٔ خود را به خوبی انجام ندادهاند.» تعادل را پیدا کن پیشرفت کودکتان را ستایش کنید، نه نمره آزموناش را. با این کار به او میفهمانید که چیزهای دیگری چون: هنر، ورزش و ارتباطات هم، اهمیت ویژه خودشان را دارند. روی کسانی تاکید کنید که امتحانهای خود را با نمرههای عالی نگذراندند. هیچ کس از روی عملکرد ضعیفهای وارنر وان بران در آزمونهای ریاضی دبیرستان، نمیتوانست این نتیجه را بگیرد که روزی او یکی از دانشمندان موشک خواهد شد!. دنبال نمونههایی از این دست در خانواده و اجتماع خود باشید و آنها را به کودکتان معرفی کنید. درباره حرفههای گوناگون صحبت کنید تاکید روی پزشکها، وکیلها و دانشمندان و دیگر رشتههایی که پرستیژ و درآمد بالا دارند، وسوسه انگیز است. مطمئن شوید کودکان شما میدانند که گزینههای رضایت بخش شغلی دیگری هم وجود دارد و نکتهٔ مهم این است که آنها از شغلی برگزیدهاند خوشحال و راضی باشند. انتظار نداشته باشید که همهٔ بچهها در یک سطح و یکسان باشند ممکن است کودکانتان را زیر یک سقف بزرگ کرده باشید ولی آنها کاملاً متفاوت از یکدیگر به بار آیند. یکی از کودکانتان ممکن است بدون آمادگی زیاد، به خوبی از عهدهٔ آزمون برآید، در حالی که دیگری ممکن است برای گرفتن نمرهٔ متوسط تلاش زیادی بکند. از تحسین زیاد و مکرر کسانی که خوب امتحان میدهند، پرهیز کنید. گاهی کودکانی که در امتحان ضعیف عمل میکنند در شغلشان موفقیت بیشتری بدست میآورند. کاسبارو میگوید: «دربارهٔ علاقهٔ کودک خود واقع بین بوده و آن را تقویت کنید.» شیوهٔ یادگیری کودک خود را بشناسید بعضی از بچهها مداخلهٔ زیاد والدین را نیاز دارند، بیشتر به این سبب که برای آنها تمرکز بر روی مطلب بیشتر از چند دقیقه سخت است. و درحالی که برای گروهی از کودکان گرفتن نمرهٔ خوب انگیزهای قوی برای مطالعه است و گروهی دیگر از کودکان را با کمک جایزهای فوری مانند تماشای تلویزیون میتوان به مطالعه تشویق کرد. درکسب مهارتهای مطالعه به کودکان خود کمک کنید شما نمیتوانید از بچهها امتحان بگیرید ولی میتوانید به آنها یاد دهید چگونه برای امتحان آماده شوند. کاسبارو میگوید: «اگر روز پیش از امتحان خوب شروع شود، نتیجهٔ امتحان هم خوب میشود». به او یاد دهید عوامل مزاحمی را که تمرکز او را کاهش میدهند کاهش دهد و از پرخوانی در شب امتحان خود داری کند. اگر کودکان تلاش میکنند تا راهی برای یادگیری واژگان یا حقایق علمی بیابد کمکش کنید تا فلش کارت درست کند یا یک شیوهٔ بازی ارائه دهد. به کودک خود فن امتحان دادن را یاد دهید این فن وقتی مؤثر است که او جواب پرسش را نمیداند. درباره شیوهٔ انجام تکالیف کودکانتان بازنگری کنی بیشتروالدین اصرار دارند کودکان تکالیف را درست پس از مدرسه انجام دهند ولی بیشتر بچهها به گفتهٔ کاسبارو در آن زمان خسته و از پا درآمده هستند و زمان مناسبی برای انجام تکالیف درسی نیست. عادتهای سالم را تقویت کنید بچهها نیاز دارند غذاهای سالم بخورند، پیوسته ورزش کنند و خواب مناسبی داشته باشند، والدین میتوانند الگوی این عادتهای سالم باشند و مطمئن شوند که کودکان فرصت گزینش سالم را دارند. مثلاً والدین میتوانند یخچال را از خوراک سالم پر کنند. اضطراب امتحان بخشی از زندگی دانش آموزی است اما اگر کودک شما بیش از حد از استرس امتحان رنج میبرد، ممکن است نیازمند کمکهای جدی باشد. اضطراب زیاد میتواند مانع دستیابی کودکان به استعداد درونی خود در مدرسه شود و در سلامتی فیزیکی آنها تأثیر بگذارد. شما میتوانید با آموزش بعضی از فنون سازش با اضطراب امتحان، به کودک خود کمک کنید. شما نه تنها به آنها کمک خواهید کرد از عهدهٔ امتحانها برآیند بلکه آنها را با فنونی مجهز میکنید که به که بدانند چگونه با هر مشکلی که در زندگی با آن رو به رو میشوند، رفتار کنند.
بدون تردید ترس از امتحان بین دانش آموزان و دانشجویان تقریبا همه گیر و رایج است. می توان گفت مهمترین علت این موضوع نتیجه ای است که از امتحان بدست می آید. نتیجه ای که مدرک قبولی یا مردودی محسوب گردیده و باعث ارتقاء، تهدید، تشویق و یا تنبیه می گردد. گاهی اوقات این نتیجه می تواند سرنوشت را نیز رقم زند. به همین علت هر چه نتیجه، حساسیت و اهمیت بیشتری داشته باشد، به همان نسبت می تواند موجب اضطراب و ترس از امتحان گردد که برخی از آنها عبارتند از: ترس از فراموش کردن مطالب خوانده شده؛ سختگیری مدرسین در طی سال تحصیلی؛ انتظار بیش از حد والدین؛ عدم وجود خود باوری در فرد؛ نامشخص بودن سوالات. انواع استرس و ترس از امتحان اضطراب ناتوان کننده (غير طبيعي) اضطراب ناتوان کننده، دلهره و تشویق شدیدی است که یا خود فرد دارد و یا اطرافیان آنرا در فرد تشدید می کنند. اضطراب شدید، اثر منفی روی عملکرد فرد می گذارد. زیرا با متأثر و درگیر کردن ذهن، زمینه فراموشی های زودگذر و خطاهای ادراکی را فراهم می کند. اضطراب تسهیل کننده یا تسریع کننده (طبيعي) به اضطراب کم و یا در حد معقول که موجب تلاش بیشتر برای کسب موفقیت می شود و نتیجه بهتری را عاید فرد می کند، اضطراب تسهیل یا تسریع کننده اطلاق می شود. نشانه های اضطراب ناتوان کننده فرد به خاطر مرور درس هایش دچار هیجان بیش از حد می شود. دارای دلشوره و دل بهم خوردگی (احساس پروانه در شکم) است. هنگام مرور درس هایش دستپاچه و عجول است. از اینکه هر چه می خواند، چیزی نمی فهمد نالان است. از گرفتن نمره ی کم ترس و وحشت دارد. هنگام درس خواندن، ناخن هایش را می جود، پوست ل*ب را می کند یا با موی سرش بازی می کند. بی اشتهاست و نمی تواند غذا بخورد. حالت تهوع دارد. گریان است و بهانه گیری هی بی دلیل دارد. عوامل بوجود آورنده اضطراب امتحان عوامل فردي عوامل خانوادگي عوامل مربوط به مدرسه
شکست و عدم قبولی در دانش آموزانی رشد می کند که فکر موفقیت و اول شدن، ذهن آنها را بیش از حد به خود مشغول کرده است. با فرا رسیدن ایام امتحانات، دلهره دانش آموزان هم شروع می شود. آنان در هر سن و سالی که باشند بازهم چون نگرانی های مختلف مربوط به درس خواندن در ذهن شان شکل می گیرد دچار اضطراب و ترس از امتحان می شوند. گروهی از دانش آموزان عصبانی، افسرده، پریشان، ناراحت و مضطرب می شوند و گروهی دیگر، چنان آشفته و نگران می شوند که پاسخ سوالات ساده را هم از یاد می برند. داشتن کمی اضطراب و دلهره در ایام امتـحانات امری طبیعی و معقـول است چرا که مـوجب حرکت و انگیـزه بچه ها برای یادگیری و موفقیت می شود. اما اگر این نگرانی به حدی برسد که تاثیر منفی بر روند آموزش روزانه آنان بگذارد و مانعی برای پیشرفت آنها شود، غیرطبیعی و نامعقول است. علت تشویش بیش از اندازه گروهی از دانش آموزان، عدم استفاده درست آنها از نیروی فکری - ذهنی شان است. آنها می توانند با کمی تلاش، برنامه ریزی و به کارگیری روش های گوناگون کاهش اضطراب موفقیت خود را در امتحان ها تضمین کنند. اضطراب امتحان اضطراب امتحان، حالت تشویش، نگرانی و هیجان ناخوشایندی است که اغلب دانش آموزان و دانشجـویان در ایام امتحانات بدان مبتلا می شوند. گاهی این اضطراب با سردرد، سرگیجه، دل درد، حالت تهوع، تپش قلب و تنگی نفس نیز همراه می شود. اضطراب امتحان، اضطرابی است که با خودپنداره ضعیف دانش آموز درباره توانایی های ذهنی اش شناخته می شود و موجب کاهش عملکرد او در روزهای پایانی سال تحصیلی می شود. میزان قابل قبولی از تنش و دلهره در زمان امتحان می تواند سیستم عصبی خودکار انسان را فعال کند و موجب هوشیاری بیشتر او برای کسب موفقیت در امتحان شود. دلیل اصلی این اضطراب همیشه کم کاری، تنبلی و یا عدم تسلط بر محتوای درس ها نیست، بلکه گاهی دانش آموزان موفق، با انگیزه و درس خوان نیز دچار آثار منفی اضطراب ناشی از امتحان می شوند. بسیاری از دانش آموزان قبول دارند زمانی که دقیق تر و عمیق تر مطالعه می کنند اضطراب امتحان در آنها به حداقل کاهش می یابد. این امر نیز بدان دلیل است که هر چه درباره موضوعی بیشتر بدانند مهارت و اعتماد بیشتری نسبت به دانسته های خود پیدا می کنند. داشتن اعتماد به نفس در زمان گذراندن امتحانات به منزله امید برای موفقیت است. به طور حتم، این گروه از دانش آموزان با اتکا به تلاش و کوشش خود می توانند با آرامـش و آسـودگی سـر جلسـه امتحان بروند و آزمون شان را با کمترین دلهره و تشویش بدهند. باورهایی که موجب اضطراب دانش آموزان از امتحان می شود اغلب تصورها و نگرش های منفی و کاهش دهنده قوای ذهنی و انگیزشی هستند. برای مثال: ▪ اگر در امتحان قبول نشوم تمام اعتبارم را از دست خواهم داد. ▪ کاش اول سال درس ها را به طور کامل می خواندم. ▪ من یک بدشانس واقعی هستم و تمام سوالاتی که بلد نیستم، سر امتحان خواهند آمد. ▪ به طور حتم کمترین نمره کلاس نصیب من خواهد شد. برای مقابله با چنین طرز فکرها و باورهایی، دانش آموز باید بلافاصله مداد و کاغذ به دست بگیرد و به نوشتن و خواندن درس هایش ادامه دهد. او نباید اجازه دهد که چنین تفکراتی مانع مطالعه و تلاش او برای یادگیری شود. به طور حتم، همین که دانش آموز مطلبی را بخواند یا مساله یی را حل کند، علائم نگرانی و اضطراب او کاهش خواهد یافت. او حتی می تواند به مقابله با این افکار برخیزد و در مقابل به خود بگوید، «من اکنون فقط باید به درس و تکلیفم توجه کنم و جایی برای منفی نگری و رشد افکار مخرب در ذهن ندارم». والدین و مربیان هم می توانند با به کار بردن روش های زیر اضطراب امتحان را در کودکان و نوجوانان کاهش دهند: 1 - انجام تکالیف درسی، تمرین حل کردن،... باید از ابتدای سال تحصیلی با نظم و جدیت دنبال شود. اگر دانش آموزی در طول تـرم تحصیـلی خـود عمـلکرد ضعیفی داشته باشد، تذکرهای پشت سرهم پدر و مادر در ایام امتحان نه تنها هیچ کمکی به کودک یا نوجوان نمی کند، بلکه موجب ترس و آشفتگی بیشتر او است 2 - هر گونه سخت گیری بی مورد و تنبیه دانش آموز به دلیل نگرفتن نمره های عالی، باعث تشدید اضطراب درونی دانش آموز از درس و مدرسه و امتحان می شود. راه حل نمرات پایین بچه ها در تنبیه کردن آنها نیست، بلکه در یافتن راهی برای رفع علت اصلی آن است که همانا ضعف یادگیری کودک است. 3 - ترس از شکست و عدم قبولی در دانش آموزانی رشد می کند که فکر موفقیت و اول شدن، ذهن آنها را بیش از حد به خود مشغول کرده است. اگر پدر و مادر خواسته ها و معیارهایی دور از توان و استعداد کودکانشان داشته باشند، آنان را چنان نگران و پریشان می کنند که راه دستیابی به موفقیت برایشان غیرممکن و سخت جلوه می کند. 4 - هیچ گاه تفاوت های فردی بین کودکان را نادیده نگیرید و مرتب نمره های آنها را با هم مقایسه نکنید؛ زیرا همین امر موجب ناراحتی، فشار روانی و بدبینی نسبت به یکدیگر در آنها می شود. برای تشویق بچه ها به درس خواندن می توان به آنها دلگرمی داد و با حمایت های کلامی مثبت خود آنها را نسبت به استـعدادهای بالقوه شان آگاه کرد تا بدین ترتیب، ریشه های ترس و اضطراب را - که عامل بسیاری از مشکلات روانی است - در آنها از بین برد. 5 - ایجاد آمادگی در بچه ها و فراهم آوردن شرایط و امکاناتی که آنها بتوانند با آرامش و راحتی به مطالعه و درس بپردازند، می تواند ترس و اضطراب ناشی از امتحان را کاهش دهد. روش های صحیح مطالعه قبل از امتحان گام اول تنظیم برنامه درسی مناسب برای گذراندن موفقیت آمیز امتحان هاست. برنامه ریزی درست به دانش آموز کمک می کند تا وقتش را با دقت بین درس های مختلف تقسیم کند و از انرژی ذهنی خود بهترین استفاده را ببرد. برای مثال، می تواند برنامه ریزی خود را براساس وقت بیشتر برای درس های مهم تر و یا وقت بیشتر برای درس هایی که در آن ضعیف است، مشخص کند. بدیهی است بیشتر خواندن و تمرین کردن، علاقه و انگیزه دانش آموز را برای یادگیری بیشتر خواهد کرد. هنگام برنامه ریزی برای مطالعه درس ها باید توجه داشت که از شیوه تک درسی استفاده نشود، زیرا نه تنها دانش آموز را زود خسته و بی حوصله می کند، بلکه سطح یادگیری او را نیز کاهش می دهد. به جای این شیوه بهتر است مطالعه سه، چهار درس را در برنامه روزانه خود بگنجاند. هر چه تنوع در زمان بندی درس ها بیشتر باشد، نتیجه بهتری نیز دریافت خواهد کرد. همچنین دانش آموز باید به تناسب بین درس های انتخابی نیز توجه کند. تمرین حل کردن ممتد و مطالعه کردن درس هایی که با عدد و فرمول سر و کار دارند یا درس های حفظ کردنی، روش موثری برای یادگیری نیست. ترکیب درس هایی مثل فیزیک، ریاضی، هندسه با درس های حفظ کردنی مثل تاریخ، جغرافی و ادبیات بهترین روش برای مطالعه محسوب می شود. هنگام مطالعه درس های حفظ کردنی، برای اینکه ذهن دانش آموز از موضوع اصلی دور نشود، بهتر است: ▪ موضوع درس را برای خود خلاصه کند. ▪ ضمن خواندن، پرسش هایی از متن درس درآورد. ▪ محورهای اصلی درس و نکات کلیدی آن را فهرست وار یادداشت کند. ▪ را*بطه یی بین قسمت های مختلف درس در ذهن خود برقرار کند. به طور معمول، بعد از هر یک ساعت مطالعه، ۱۵ دقیقه استراحت و تنفس نیاز است. قدم زدن در حیاط، نوشیدن یک لیوان آب میوه یا خو*ردن مقداری گردو و بادام تاثیری مثبت بر عملکرد مغز دانش آموز می گذارد. دیدن یک برنامه تلویزیونی مفرح بعد از دو ساعت تمرین ریاضی حل کردن می تواند موجب افزایش تمرکز و توجه دانش آموز بر مفاد درسی اش شود. روش های کاهش استرس قبل از امتحان ▪ توجه به تغییرات فیزیکی بدن (مثل عرق کردن کف دست، افزایش ضربان قلب، برافروختگی صورت، تنگی نفس) و تغییرات روانی حاصل از اضطراب (مثل کاهش توجه و تمرکز، حواس پرتی و احساس تشویش و نگرانی) می تواند دانش آموز را نسبت به پاسخ های روانی - جسمانی خود هوشیار کند. او می تواند با توجه به حالت های عاطفی - هیجانی خود د رصدد کنترل آنها برآید و آن را به استرس مثبت (انرژی زا) تبدیل کند. برای مثال، توانایی های خود را باور داشته باشد، خود را با دیگری مقایسه نکند، سعی نکند نفر اول باشد (نفر اول، همیشه یک نفر است)، نسبت به خود قضاوت مثبت داشته باشد، مشکلات را درونی ▪ خواب کافی می تواند از شدت اضطراب امتحان بکاهد. اغلب دانش آموزان به حداقل ۶ و ۷ ساعت خواب در طول شبانه روز احتیاج دارند و اگر آنها کمتر از این میزان بخوابند، بدنشان مستعد و آماده آسیب های روحی - جسمی خواهد شد. هر گونه بی نظمی در برنامه خواب یا کم خوابی موجب کاهش کارایی مغز و افزایش استرس می شود. ▪ تغذیه مناسب نیز تاثیری مستقیم بر عملکرد تحصیلی دانش آموز می گذارد. تحقیقات و پژوهش های مختلف نشان می دهند رژیم های غذایی ناسالم و ناکافی تاثیری منفی بر قابلیت فراگیری دانش آموزان، تمرکز حواس و هوشیاری آنان می گذارد. همان طور که می دانید برخی از غذاها آرامش بخش تر از سایر غذاها هستند. شیر گرم، موز، حبوبات پخته، نان، کاهو، سبزی ها، ویتامین ها و املاح مختلف از جمله موادی هستند که مصرف آنها در شرایط استرس آور بالا می رود و نیاز بدن به آنها بیشتر می شود. دانه های مغزدار (بادام، نخودچی، کشمش، فندق، پسته، گردو) سرشار از منیزیم است و کمبود آن منجر به ناتوانی یادگیری می شود. از میان میوه ها هم سیب، آناناس و خرما به علت داشتن انواع ویتامین ها و مواد قندی تاثیری مثبت بر فعالیت های مغزی می گذارند. موادی که باید از مصرف افراطی آنها در روزهای امتحان پرهیز کرد، عبارتند از قهوه، شکر، شیرینی، گوشت های پرچرب (مثل سوسیس، کالباس) و نوشابه های کافئین دار. ▪ ورزش موجب کاهش تنش های عصبی و استرس می شود. ورزش منظم و سبک موجب افزایش گردش خون در بدن (به ویژه در مغز) و کاهش هورمون های استرس زا می شود. پیاده روی، دویدن، دوچرخه سواری، شنا و هر ورزش دیگری که موجب فعالیت بدنی و تحرک جسمانی دانش آموز شود می تواند همین تاثیر را داشته باشد. روش های رفع استرس در روز امتحان ▪ سعی کنید زودتر از ساعت تعیین شده امتحان، در محل باشید. ▪ وسایل مورد نیازتان را به همراه داشته باشید. ▪ در صورت نیاز یک بطری کوچک آب به همراه داشته باشید. ▪ یادداشت های خود را که شامل نکات مهم درس، فرمول ها، تاریخ ها، نام های خاص و... است با خود همراه داشته باشید تا بتوانید پیش از امتحان مروری بر آنها بکنید. ▪ ساعت مچی خود را همراه ببرید تا متوجه مرور زمان بشوید. ▪ زمانی که آموزگار درباره نحوه چگونگی امتحان صحبت می کند، خوب گوش کنید. وقتی ورقه سوال ها را گرفتید، ابتدا نفس عمیقی بکشید و آن گاه تمام سوالات را بخوانید و سپس با در نظر گرفتن زمان امتحان، شروع به نوشتن پاسخ ها - از آسان به سخت - کنید. این کار به شما کمک می کند تا برآوردی از زمان و بخش های مختلف سوالات امتحانی داشته باشید. اگر نکته یی را نمی فهمید، نگران نشوید، همان ابتدای امتحان - قبل از آنکه شروع به پاسخگویی کنید - از آموزگار خود بپرسید. ▪ اگر آن قدر عصبی و مضطرب هستید که احساس می کنید هیچ چیز را به خاطر نمی آورید، بهتر است یکی دو دقیقه کاملاً آرام بنشینید و به موضوعات آرامش بخش فکر کنید. پس از چند دقیقه که توانستید به حالت عادی برگردید، مطمئناً تمرکز و توجه بهتری برای پاسخگویی به سوالات خواهید داشت. در مورد پرسش های تشریحی ▪ ابتدا تمام سوالات را به دقت بخوانید. ▪ پاسخگویی به سوالات را از آسان به سخت شروع کنید. ▪ جواب پرسش ها را با توجه به دانسته ها و معلومات تان بدهید نه بر پایه حدسیات. ▪ سعی کنید از حاشیه روی پرهیز کنید و تنها اصل پاسخ را بنویسید. ▪ توجه به زمان داشته باشید و بیش از حد برای یک سوال وقت نگذارید. ▪ سوالاتی را که پاسخی برای آنها ندارید، کنار بگذارید و به بقیه پرسش ها بپردازید. در صورتی که وقت اضافه داشتید، می توانید با تمرکز بر سوال، پاسخ آن را پیدا کنید. ▪ پاسخ هر سوال را در جای خودش بنویسید. ▪ بعد از پایان پاسخگویی به سوالات، در صورت داشتن وقت، حتماً ورقه تان را یک بار مرور کنید. در مورد سوالات چهار گزینه یی: ▪ ابتدا تمام جواب ها را به دقت بخوانید و سپس جواب درست را علامت بزنید، شاید پاسخ صحیح، گزینه چهارم باشد ▪ دقت داشته باشید، هیچ گاه سعی نکنید ارتباطی بین پاسخ های صحیح پیدا کنید. ▪ تنها زمانی که اطمینان دارید پاسخی که اول داده اید اشتباه است، آن را تغییر دهید.
استرس امتحان : در این گونه مواقع چه باید کرد؟ آیا فرزندتان از امتحانهای مدرسه میترسد؟ برخی از کودکان، در سنین هفت یا هشت سالگی چنین هستند. اگر متوجه این ترس شدهاید، از او علت آن را بپرسید، اکثر اوقات چنین جوابی خواهید شنید: نمیدانم. لازم نیست نگران شوید. او متوجه این مسئله خواهد شد، اما نسبت بهترس او بیاعتنایی نکنید. لطف کنید از این جملات نیز، استفاده نکنید: برای چی مینرسی، اینکه ترس نداره. اینحرفها چیزی از اضطراب کودکان را کاهش نخواهد داد، زیرا آنها نسبت بهبروز احساسات خویش نگران هستند. اجتناب از بروز حس ناامیدی در برابر کسب نمره بد، برای کودکان مسئلۀ مهمی است. در عوض بهاو از احساسات خویش در این خصوص بگویید و اجازه دهید او هم احساسات خود را بیان کند. گام بعدی این است که، مشکل اصلی را شناسایی کنید. این که چرا او ترسیده است. در اینجا تست اضطراب میتواند منبع مشکل را پیدا کند. البته اگر کودک موفق بهانجام دادن آن شود. در ارتباط با امتحانهای مدرسه چند احتمال وجود دارد. اینکه، کودک پاسخهای صحیح را میداند اما مطمئن نیست و از کسب نمرۀ پایین میترسد. سعی کنید مشکل، مشخص شود. اگر فرزندتان پرسشها را سریع میخواند و یا از درک آنان عاجز میماند، بهاو کمک کنید. برخی از بچهها نیز بر اثر بیدقتی و بد فهمیدن، نمرۀ کمی در آزمونها میگیرند. اگر با این مسائل مواجه شدید، بهدقت خواندن را با او تمرین کنید. برخی از کودکان، ترس ناشناختهای از آزمونها دارند و از اشتباهات خود میترسند. در این صورت، با او صحبت کرده و یادآوری کنید که هر انسانی مرتکب اشتباه میشود. احتمال دیگر، نگرانی فرزندتان از این مسئله است که، مایه نگرانی شما شود. او تصور میکند باید جایگاه خوبی در این خصوص کسب کند و گرنه مورد تحسین قرار نمیگیرد. خانوادهای را میشناسیم که دختر خود را بهخاطر نمره هجده در ریاضی مورد انتقاد و نکوهش قرار دادند. بهجای تمرکز بر کسب نمرات خوب، سعی کنید اشکالات او را پیدا کرده و آنها را رفع کنید. اما مشکل حادتر از این حرفهاست. فرزند شما گیج و آشفته است زیرا، کارهای زیادی را باید انجام دهد. اکثر کودکان این روزها دچار سردرگمی شدهاند و میخواهند کارها و تکالیف خویش را خیلی زود و سریع انجام دهند: تکالیف مدرسه، تمرینات ورزشی، کلاس موسیقی، کلاس رق*ص و ... ، آخر چگونه میتوان این همه کار را انجام داد؟ یونانیهای قدیم، یک باور بسیار مهمی داشتند، این که: در هر کاری باید اعتدال را رعایت کنید و میانهرو باشید. امروزه، این خواستهها برای کودکان خیلی زیاد است. البته با کمک شما کودکان میتوانند برنامهریزی صحیحی داشته باشند و بهکارهایشان برسند. میتوانید از فهرست ذیل نیز، جهت کمک بهفرزندتان استفاده کنید: ار فعالیتهای فرزندتان لیست یا فهرستی تهیه کنید. میتوانید این فهرست را با توجه بهعلاقهمندی او اولویت بندی کنید. از او بخواهید فعالیتها یا تکالیفی را که نمیتواند ادامه دهد، حذف کند. از او بخواهید که کنار دیگر فعالیتهایی که باید در زندگی انجام دهد، یک ستاره بگذارد. از او بپرسید که آیا فکر میکند برای تمام فعالیتهایی که میخواهد انجام دهد زمان کافی دارد یا خیر. بعد از بهاتمام رساندن این مرحله، کودکان ملاحظه خواهند کرد، انتخابهای مهمی را در زندگی باید اتخاذ کنند. مثلاً این که کدام یک از فعالیتها برای آنها مهمتر است. اگر دخترتان تصور میکند یک فعالیت متفاوت در هفته برای یک ساعت کافی است و او را راضی میکند، بهاو اجازه دهید تا بهخواستهاش برسد. اگر پسرتان ترجیح میدهد بیشتر وقتش را برای کامل کردن مهارتی در یک زمینه صرف کند، با او موافقت کنید. تصمیمگیری آنان در مورد کار و فعالیت خودشان مهم میباشد. بنابراین با این روشها، کودکان یاد میگیرند چگونه برای آنچه که باید انجام دهند و آنچه که میخواهند انجام دهند، برنامهریزی کنند. آنها زمانی پایبند بهبرنامۀ خویش هستند که خودشان این برنامهریزی را انجام داده باشند، نه یکی از والدین برنامهریزی کند. تعادل، توازن و اعتدال در برنامهریزی که توسط کودکان طراحی شده است موجب شده تا آنها احساسات خود را کنترل کرده، برای امتحانات آمادگی بهتری داشته باشند و همینطور استرس کمی را تجربه کنند.
بررسی مفهوم استرس و عواملی که در کودکان ایجاد اضطراب و استرس می نمایند به خصوص اضطراب ناشی از امتحان پرداخته است. در مقاله ی حاضرکه از نوع مروری است یافته ها به طریق اسنادی و بررسی متون کتابخانه ای و جست وجو در پایگاه های اینترنتی جمع آوری شده است. طبق پژوهش های صورت گرفته عواملی نظیر تنبیه کودک به واسطه ی نمره ی کم، انتظارات معلم، مهارت های تحصیلی و روش های مطالعه، دشواری امتحان، شرایط برگزاری امتحان، هوش، طبقه اقتصادی، اجتماعی، انگیزه پیشرفت، نوع شخصیت و عواملی از این قبیل در ایجاد اضطراب امتحان در کودکان تاثیرگذار هستند. که با انجام تدابیر و روش هایی باید به کودکان در برطرف کردن این استرس یاری ر ساند. از جمله روش های کاهش ا ضطراب می توان به این موارد اشاره کرد: یاد خدا،تقویت اعتماد به نفس، روی آوردن به خود گویی مثبت، مطالعه ی کافی و به شیوه ی مناسب، استراحت کافی، تغذیه ی مناسب، ایجاد اوقات فراغت ذهنی و مواردی از این دست. كودكان معمولاً هنگام امتحان و آزمايش به اضطراب و استرس خاص دچار ميشوند. همه ما كه چند كلاس درس خواندهايم اين تجربه را از مقطع اول ابتدايي به شكلي به دست آورديم: گاه با تجربهاي تلخ و گاه با تجربهاي شيرين. با فرارسيدن زمان امتحان بسياري از كودكان دبستاني گويي با غولي هولناك، دست و پنجه نرم خواهند كرد؛ اگر وارد دنياي شيرين آنها شويم همه از امتحان سخن ميگويند، بدون آنكه از آن چندان اطلاعي داشته باشند. امتحان، تصويري خشن و گاه ناخوشايندي است كه كودكان را ميآزارد. نگاهي به نقش امتحان و ويژگيهاي آن اين مزيت را دارد كه خانوادهها با اين بخش از زندگي كودكان خود به شكلي واقعي برخورد كنند. وقتي كه معلم اول ابتدايي ورقههاي امتحان را به دانشآموزان ميدهد، از آنها ميخواهد «بدون آنكه» به دست يكديگر نگاه كنند، «بدون آنكه» حرف بزنند، «بدون آنكه» سر خود را برگردانند و «بدون آنكه» از كسي چيزي بگيرند و يا چيزي بپرسند بايد به سئوالات پاسخ بگويند تا نمره خوبي بگيرند. وقتي كه جملات فوق بر فضاي شيرين كلاس كودكان جاري ميشود، يكباره سايهاي از ترس و وهم جاي آن شيريني و خندههاي كودكانه را ميگيرد، معلم لبخند بر ل*ب ندارد و در حال نظارت بركار بچههاست. تصوير فوق بارها و بارها در بسياري از كلاسها نقش بسته و چه بسا كودكان زيادي را دچار تنش روحي ساخته است و نطفه نوعي تيكهاي عصبي را در جان آنها منعقد ميكند. حال آنكه در هنگام امتحان، اولين چيزي كه معلم براي هر مقطعي بايد در نظر بگيرد، دادن اعتماد به نفس و اميدواري به بچهها است. كودكان از وقتي كه پا به كلاس درس ميگذارند، اگر از همان اول از واقعهاي به نام امتحان هراس داشته باشند، تا هنگام وقوع آن نوعي اضطراب و تشويش خواهند داشت و در زمان وقوع امتحان نيز گاهي از پس آن چندان بايسته و اميدوار بيرون نخواهند آمد. معلم مقطع ابتدايي بايد از آغاز ورود دانشآموز به كلاس هيولاي امتحان را از بين ببرد و حتي اگر كودكاني از قبل با مقوله امتحان آگاهي دارند، اما از آن ميترسند، آنها را متقاعد كند كه امتحان و سر جلسه امتحان حاضرشدن چيزي نيست جز همين سركلاس نشستنهاي هميشگي و پاسخ دادن به درسهاي هرروزه. بسياري از كارشناسان امور تربيتي معتقدند كه كودكان بيشترين تأثير و آموزش را در سالهاي اول تحصيلي كسب ميكنند و هرچه را كه در اين مقطع آموختند در واقع به عنوان سنگ بناي مقاطع ديگر استفاده ميكنند، حال اگر سنگ بنايي چنين مهم و حياتي، پوك، تهي و خالي از محتوا باشد و در ساختار آن وسواس و دقتي انجام نشود ترديدي نيست ديواري كه بر روي آن فراز ميآيد هر آن احتمال ريزش و فروريختن آن ميرود. اما واقعيت اين است كه هنوز بسياري از معلمان اصلاً از وضعيت روحي كودكان آگاهي ندارند. كودكان حساسترين و لطيفترين روح بشري را دارا هستند و كمترين بياعتنايي، سختگيري، آموزش غلط و ترس، آنها را از لحاظ روحي و حتي از لحاظ فيزيكي آسيب ميرساند. روح حساس كودك چون به اصطلاح از سنسورها و يا عصبهاي نازكتر و ضعيفتري برخوردار است، واكنش نشان ميدهد و زودتر تخريب ميشود، به اين معني كه روح كودكان چون نرمافزارهايي هستند كه بايد به گونهاي آرام و با طمأنينه و لطايفالحيل با آن برخورد كرد. معلمان مقطع ابتدايي بايد ذهن ، روح و جسم كودكان را در مقابل مشكلات آبديده و محكم كنند و بي جهت آنها را دچار واكنشهاي عصبي نسازند. يكي از اين موارد توجه دادن كودكان به مقوله امتحان است. متاسفانه بسياري از معلمان در اين مقطع از امتحان به عنوان حربه و اهرم فشار استفاده ميكنند، نه به عنوان بهرهبرداري درست از داشتهها و يادگرفتهها در طول ماه وسال. اساساً نگاه اهرموار به امتحان باعث ميشود كه دانشآموزان نيز از آن به عنوان محل تلاقي معلم و شاگرد تصور كنند و حتي با امتحان ندادن به زعم خود، معلم را در مواردي متنبه سازند و گاهي اين معادله برعكس عمل ميكند و معلمان از امتحان به عنوان روز تسويهحساب بهره ميگيرند، اين شيوه خصوصاً در سالهاي آغازين تحصيل چون زهري است كه بر اراده و افكار دانشآموز ريخته ميشود و گاه در اندك زماني عمل ميكند و گاه به طور فرسايشي در دراز مدت دانشآموز را از پاي در ميآورد. بارها شاهد بوديم كه بسياري از دانشآموزان صرفاً به دليل سختگيري برخي معلمان در سر جلسه و استفاده اهرمي از امتحان، ترك تحصيل كرده كه هم براي خود و هم براي خانواده مشكلات عديدهاي را فراهم آوردند. با توجه به آمار دانشآموزان ترك تحصيلكرده ميتوان ادعاي فوق را بدون هيچ ترديدي باور كرد، گرچه مسئولان آموزشي مدعياند هر سال بر تعداد دانشآموزاني كه ترك تحصيل ميكنند كم ميشود، اما اگر اين ادعا مقرون به واقعيت باشد در عين حال هر تعداد دانشآموزي كه از تحصيل دست بكشد، باري بر مشكلات جامعه و خانوادهها افزوده ميشود. در هر حال فاكتور سختگيري امتحان و هيولا ساختن آن يكي از عوامل مهم ترك تحصيل دانشآموزان بوده است كه اين امر در مقاطع تحصيلي، خصوصاً در دوران ابتدايي و راهنمايي بيشتر مشهود است. اگر معلمان دروسي را كه خواندهاند مرتبط با آموزش صحيح و اصولي بوده باشد و از لحاظ رواني و ذهني نيز با تدريس آشنا باشند، يقيناً هر چيز را به جاي خود به كار خواهند برد و امتحان را نه چندان مهم تلقي ميكنند كه دانشآموزان را بترسانند، نه آنقدر سهل ميگيرند كه دانشآموز نسبت به آن بيتفاوت باشد. متأسفانه نظام آموزشي ما چنان نمرهمحور است كه گويي هيچ آموخته و داشته دانشآموزان غير از متون درسي كتاب بيفايده است. در حالي كه اگر در نظام آموزشي با مقوله امتحان معقولانه و درست برخورد كنند و معلمان را ملزم به آموختن صرف متون دروس به دانش آموزان نسازند و از معلمان هم نخواهند كه دانشآموز بايد «واو» به «واو» كتاب را در ورقه امتحان بنويسد، شايد خودبهخود هيولاي امتحان ابهت و قدرت خود را از دست بدهد. بسياري از دانشآموزان گاه در نوشتن لغت به لغت كتاب دچار مشكل ميشوند ولي ميتوانند پاسخ پرسشها را در حدي كه فهم كردند روي ورقه امتحان بنويسند، اما چون نظام آموزشي پاسخ لغت به لغت را ميخواهد در نتيجه به جوابهاي داده شده نمرهاي تعلق نميگيرد و خودبهخود موجبات ترس و نااميدي دانشآموزان از امتحان را پديد ميآورد. اين در حالي است كه در برخي از كشورها، امتحان به شكلي كه در كشور ما انجام ميشود منسوخ شده و يا در بعضي مقاطع اصلاَ از دانشآموز امتحان نميگيرند. بسياري از دانشآموزان هنگام امتحان به دلايلي دچار دلهره و ترس ميشوند، گاهي ترس، منشأ خانوادگي دارد و به سختگيريهاي بيمورد پدران و مادران مرتبط است و گاه اين ترس از مدرسه سرچشمه ميگيرد. برخي از والدين هميشه دوست دارند كه فرزندان آنها نمرات خوبي در حد 20 بگيرند و اگر فرزندشان نمره دلخواه آنان را نگيرد او را مورد شماتت و سرزنش قرار ميدهند و زمينه ترس و وحشت از امتحان را فراهم ميكنند. ترس كودكان از گرفتن نمرة كم گاهي نه تنها باعث پيشرفت و موفقيت آنها نميشود بلكه نقش بسزايي در يأس و ترس آنها و افت تحصيلي دارد. نقشي كه نمره در زندگي آموزشي كودكان بازي ميكند بسيار مهم و جدي است. بسياري از معلمان براي نمرههاي بالا خيلي اهميت قائل ميشوند و همين امر باعث ميشود كه ورقههاي امتحاني را با وسواس خاصي تصحيح كرده و به دنبال نمرههاي بالا باشند و در آن صورت شاگرداني را كه نمره بالا آوردند مورد ستايش قرار ميدهند و كساني كه نمره پايين آوردند سرزنش ميشوند. اما اگر دانش آموزي در مدرسه معلومات عمومي خوب و سطح آگاهيهاي او بالا باشد چندان مورد توجه معلم يا معلمان قرار نميگيرد و اين احتمال هم وجود دارد كه آن دانش آموز به دلايلي نمرات مطلوب نگيرد و همين امر سبب ميشود كه چندان مورد توجه نباشد. موارد فوق هميشه و هر روزه در بسياري از مدارس اتفاق ميافتد، ولي كسي به آنها توجه نميكند. انگار كه معلمان وظيفهاي جز درس دادن و درس خواستن از دانشآموزان را ندارند. معلمان بايد بدانند كه نمرههاي امتحاني هر دانشآموز در حقيقت شاخص عملكرد و نوع تدريس آنها در كلاس است. شكي نيست هر چه كه دانشآموزان از نمرههاي بالاتري برخوردار باشند، در وهله اول نتيجه تلاش معلم مشخص ميشود و بعد نتيجه يادگيري دانشآموز. اما در عين حال بايد توجه داشت كه نتايج شكلي و صوري را نبايد فداي كيفيت آموزشي كنند. ترديدي نيست كه نظام آموزشي هم در پايان سال براساس دادههاي آماري كه نشاندهنده قبولي بيشتر دانشآموزان و نمرات بالا باشد، مدارس موفق را اعلام ميكند، اما اين كار در حقيقت سم مهلكي است كه نظام آموزشي را در درازمدت دچار چالش و مشكلات خاصي ميكند؛ همانگونه كه در حال حاضر بسياري از فارغالتحصيلان آموزشگاهها از كمترين آگاهي و اطلاعات عمومي برخوردار هستند و گاه براي نوشتن حتي چند سطر چه از لحاظ املايي و چه انشايي دچار مشكل ميشوند و اين آفت در حقيقت از كلاسهاي مدارس در جان بچهها رسوخ ميكند كه نمرهمحوري، نه نخبهمحوري، را سر لوحه كارهاي خود قرار دادند. اگر معلمان امتحان ثلث را خيلي جدي بگيرند ولي به دانشآموزان آگاهيهاي لازم را ندهند، در واقع ضعف و سستي نظام آموزشي را اشاعه ميدهند. به همان صورت كه امتحان مهم است حفظ روحيات و احساسات كودكان نيز اهميت دارد. معلم بايد مانند روانشناس در برخورد با دانشآموز به مسايل پيراموني توجه كند و مشكلات و نگرانيهاي روحي و رواني او را درك كند. بسياري از تحقيقات انجام شده نشان ميدهد كه در زندگي تحصيلي دانشآموزان مهمترين روزهاي زندگي آنان روز امتحان است. گاهي بسياري از دانشآموزان تمامي دورههاي امتحاني را به خاطر دارند و معمولاً هم از سختيها و اضطراب و استرس آن سخن ميگويند. اين مقوله نشان ميدهد كه معلم بايد به ياد داشته باشد كه مهمترين روزهاي زندگي پدران و مادران آينده را با سختگيريهاي بيمورد مواجه نسازد. معلم در واقع مانند مربي فوتبالي است كه نتيجهاي كه تيم او ميگيرد نشانه اقتدار و علم آن مربي است و همين مولفه سبب ميشود كه هم دانش آموز و هم معلم نوعي ارتباط دوسويه با هم داشته باشند. واقعيت اين است وقتي كه زمان امتحان فرا ميرسد در حقيقت زمان امتحان معلم نيز هست، نه اينكه فقط زمان امتحان دانشآموز باشد. اين دو به نوعي ميتوان گفت كه نتيجه يك سال كوشش مشترك را به چشم ميبينند. براي آنكه دانش آموزان خصوصاً در مقاطع ابتدايي با نوع امتحان آشنا شوند درسهايي را كه معمولاً مهم و جدي هستند بايد هر روزه در كلاس درس مرور كنند و ذهن آنها براي پاسخگويي آماده شود و هم آنكه هيچ وحشتي از امتحان نداشته باشند. امتحان دادن و نمره خوب گرفتن اگر چه شيوهاي مناسب و پسنديده است، اما بايد دانست كه فتح هفتخوان رستم نيست؛ ولي متأسفانه در كشور ما به گونهاي عمل ميشود كه از هفتخوان رستم هم مهمتر و هم سختتر است. بسياري از والدين نيز امتحان ثلث را چنان مهم و جدي ميگيرند و اصرار دارند كه بچههايشان حتماً بايد نمرات خوبي بگيرند تا آنها را خوشحال سازند. و يا اينكه در نشستهاي فاميلي نمرات بچههاي خود را به رخ ديگران بكشند، آنها در واقع براي ارضاي روحيات خود به هر قيمتي بچهها را قرباني ميكنند در حالي كه براي پدر و مادر واقعبين نمرة ايدهآل نمرهاي است كه فرزندانشان به شكل مطلوب از كتاب آموختند و طوطيوار به حفظ درسي مبادرت نورزيدند، بلكه آنان مفاهيم دروس را درك كردند و حتي توان بازپس دادن آن را در ديگر مجامع دارند. اگر والدين از نقش خود آگاه باشند و فرزندان خود را با توان علمي بالا به مدرسه بفرستند، يقيناً نه بچههاي خود را از امتحان ميترسانند و نه از آنها انتظار بيجايي دارند. معلمان و والدين در قبال دانشآموزان يك وظيفة مشترك دارند و آن دادن اميدواري بهدانشآموزان و اعتماد بهنفس بخشيدن به آنان است. برخورد دوگانه و يا سخت والدين و معلمان در گمراهي دانشآموزان نقش مهمي دارد. تنها راه، تشريك مساعي و همكاري و همفكري مشترك با دانش آموزان است. معلمان و والدين قبل از امتحان اگر راهكارهاي ذيل را عملي كنند، ترديدي نيست كه در پيشرفت درسي و روحي دانشآموزان موثر واقع ميشود: • معلمان از آغاز سال تحصيلي در فراگيري دروس به دانشآموزان كمك و با تلاش و جديت آنها را در يادگيري درسهاي مشكل و ديرفهم ترغيب كنند. • معلم به هيچ وجه دانش آموز را از امتحان نترساند و از لحاظ روحي وي را براي امتحان آماده كند. • والدين در منزل، فرزند خود را مورد آزمون قرار دهند و دروس لازمه را از آنها بپرسند، تا او را براي امتحان آماده كنند. • قبل از آنكه دانشآموزان، خصوصاً در مقاطع تحصيلي ابتدايي و راهنمايي، با امتحان ثلث مواجه شوند، والدين آنها ورقههاي امتحاني مشابه را به دانشآموزان داده و از آنها در منزل آزمون بگيرند. • والدين نبايد همه مسئوليت آموزشي را به دوش مدرسه و معلمان بگذارند، بلكه خود بايد در مقاطعي وارد عمل شده و به نوعي به كمك معلمان بيايند و باري از دوش معلم بردارند. • معلمان بايد در دفعات زياد بعد از هر درس از دانشآموز امتحان بگيرند و ترس و وحشت بيمورد آنها را از بين ببرند، معلم بايد توجه داشته باشد ترس عامل اصلي افت تحصيلي دانشآموزان است و آنها را نبايد از امتحان ترساند. • اگر قبل از شروع امتحان معلم يا مدير مدرسه با بچهها صحبت كنند و به آنان دلگرمي بدهند چه بسا دانشآموز با خاطر آسودهتري امتحان بدهند. • هر مدرسهاي اگر در ايام امتحان از كساني كه به مسائل روانشناسي كودك آگاهي دارند، كمك بگيرد، يقيناً در كارها و رفتار كودكان موثر واقع ميشود. • دانش آموزان قبل از امتحان بايد به مقدار كافي غذا بخورند تا قند خون آنها پايين نيايد و موجب سستي و كسالت آنها نشود. گاهي گرسنگي و تشنگي سبب ميشود كه دانشآموز نتواند چنان كه شايسته است در سر جلسه آماده باشد. • هنگام امتحان مسئولان آموزشگاه لازم است فلاكسهاي آب را در دسترس دانشآموزان قرار داده و يا به هر كدام ليوان يك بار مصرف داده تا دانش آموز هنگام خو*ردن آب دچار مشكل نشود. آب از لحاظ رواني سبب آرامش كودكان ميشود و آنها را در صورت اضطراب و استرس آرام ميسازد. • باور به دانش آموز و داشتههاي آن سبب ميشود كه دانشآموز هم خود را باور كند.