1. مهمان گرامی، جهت ارسال پست، دانلود و سایر امکانات ویژه کاربران عضو، ثبت نام کنید.
    بستن اطلاعیه

انچه یک جوان باید بداند

شروع موضوع توسط Anoosh ‏3/5/21 در انجمن کودک و نوجوان

  1. کاربر ویژه ゚・*.✿کاربر فعال✿.*・゚ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏18/4/19
    ارسال ها:
    8,818
    تشکر شده:
    27,782
    امتیاز دستاورد:
    118
    جنسیت:
    مرد
    ترس در جوان

    تجربه ها و تحقيقات نشان داده است كه اغلب ترسهاى موهوم و بى پايه دوران كودكى (مانند: ترس از تاريكى و تنهايى و حيوانات و) در دوره جوانى از بين رفته و جاى خود را به ترسهاى جديدى كه مخصوص اين دوره است مى دهند.ترسهاى دوره جوانى و نوجوانى معمولا به عدم انجام كارهاى مدرسه اى , احساس نقص و ناتوانى و زياده روى در اثبات مقام و موقعيت اجتماعى ,مربوط مى شوند.
    مـمـكن است گفتگوى ميان دوستان و يا خويشاوندان و يا مطالعه بعضى از موضوعات يا شنيدن خبرهايى از رسانه ها, اضطراب و پريشانى نوجوان راتحريك كند.او در هـراس است كه مبادا در امتحانها موفق نشود و يا در آينده با شكست روبه رو شود و از عهده انجام تكاليف مدرسه به خوبى بر نيايد و موردتحقير و سرزنش قرار گيرد.مى ترسد موقعيت او در كلاس درس , متزلزل شده و مورد تمسخر آموزگار و همكلاسيهايش قرار گيرد و در آن هنگام , قادر به پاسخگويى نباشد.
    از طـرفـى نوجوان به همان اندازه كه دوست دارد مستقل و دور از والدين زندگى كند, به همان مـيزان به آنان علاقه مند ووابسته است , مثلا, ترس ووحشتى او را فرا مى گيرد كه مبادا والدين او بـيـمـار شـده و يا مصيبتى برايشان پيش آيد و يا يكى از آنان را ازدست بدهد, همچنين گاهى به لـحـاظوضـعيت اقتصادى و مالى خانواده در نگرانى بسر مى برد, كه مبادا فقر و بى چيزى به آنان روى آورد و نـيـز گاهى از وضعيت سلامتى خود و بيمارشدن , بيمناك است
    و يا از اين كه نتواند شـغـلـى بـه دسـت آورد, يا عهده دار مسووليت و كارى در آينده بشود, هراس دارد و نيز از جهت اجـتـمـاعـى مـواظـب اسـت كه به حيثيت اجتماعى و اخلاقى اش لطمه اى وارد نشود, درچنين شرايطى از روبه رو شدن با واقعيتها, دورى مى جويد و از كفايت خود, نگران ب .
    بنابر اين , ترس و اضطراب از آينده اى مجهول , كمرويى و گريز از موقعيتهاى زندگى , پريشانى و افـسـردگـى بـه خـاطر غوطه ور شدن در ناراحتيهاى گذشته , همه و همه , شخصيت نوجوان را متزلزل و او را دچار نگرانيهاى روحى و روانى مى كند.
    در ايـن زمان و موقعيت است كه جوان نيازمند يك پايگاه امن فكرى و محل اتكاى روحى مطمئن مى باشد, تا اين كه قلب او را از دلهره و اضطراب درباره آينده و هراس و نگرانى در مورد زمان حال , باز داشته و براى ادامه زندگى به او آرامش ببخشد.
    در چـنين شرايطى ياد خدا مايه آرامش دل جوان مى گردد و با صفاى باطنى كه دارد و گرايش مذهبى كه در فطرتش نهفته است , نقطه اميد را درقلبش روشن مى سازد و اضطراب روانى اش را كاهش مى دهد.



    تجربه نشان داده است , جوانانى كه به خدا ايمان داشته و در حوادث زندگى به او توكل مى كنند, تـرس و اضطراب به دلشان راه نمى يابد و همواره در صحنه هاى زندگى با عزمى راسخ و اراده اى پـولاديـن در بـرابـر حـوادث , پـايدارى نشان مى دهند, بطورى كه اطرافيان را شيفته شجاعت و ابتكارخود كرده و به شگفتى وامى دارند.
    صـحـنـه هـاى جـنـگ در سالهاى اخير, ذخيره ذيقيمتى از اين تجربه ها است , كه چگونه جوانان , روحـيـه سـلـحشورى را در خانه و خانواده تقويت مى كردند, بطورى كه يك نوجوان تازه بالغ در جـبـهـه نـبـرد, بـدون سـلاح , چـنـدين نفر از افراد دشمن را به اسارت در آورده و آنان را تا مرز اردوگاه خود, يك تنه آورده و تحويل نيروهاى خودى مى داد.
     
    M @ H @ K، m naizar و mj12 از این ارسال تشکر کرده اند.
  2. کاربر حرفه ای

    تاریخ عضویت:
    ‏11/12/10
    ارسال ها:
    1,922
    تشکر شده:
    4,161
    امتیاز دستاورد:
    113
    می دونی، من عادت دارم جایی که می نویسن تحقیقات نشان داده اند بعدش یه رفرنس به اون تحقیقاتی ببینم که گفته شده. اگه ممکنه تو هم این کار رو بکن. البته این موضوع که ترسهای دوره کودکی جای خودشون رو به دغدغه های نوجوانی میدن درسته ولی خوب، نوشتن این که تحقیقات نشان داده بدون گفتن این که کدوم تحقیقات منظوره یه نکته ی منفیه.
    یه موضوع دیگه: اگه به تئوری های رشد مراجعه کنیم حتی تئوری های قدیمی تر مثل تئوری اریک اریکسون اثری از نقش خدا در اون ها نمی بینیم. یعنی اصل موضوع ایمان داشتن یا نداشتن به خدا نیست بلکه چیزهای دیگه ایه که با توجه به علاقت به مطالعه فکر میکنم بتونی به راحتی پیدا کنی. برای شروع شاید کتاب روانشناسی رشد لورا برک خوب باشه.
    یه موضوع دیگه ی دیگه: همون جوونا و نوجوونایی که جنگ رفتن یه عده ی زیادیشون هم برگشتن و الان دارن مملکت رو میگردونن. مشکل مملکت ما این نیست که توش آدمای با ایمان نیستن.
     
    mj12 از این پست تشکر کرده است.
  3. کاربر ویژه ゚・*.✿کاربر فعال✿.*・゚ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏18/4/19
    ارسال ها:
    8,818
    تشکر شده:
    27,782
    امتیاز دستاورد:
    118
    جنسیت:
    مرد
    خشم در جوان

    در جـوان , خشم يك حالت تهاجمى و دفاعى است كه هرگاه منافع و مصالح شخصى اش به خطر افتد, يا مانعى در رسيدنش به هدف پيش آيد و يادر انجام كارى ناتوان باشد, در او ظاهر مى گردد.
    واكـنشهاى خشم در نوجوان بسيار متفاوت است , به خصوص در اوايل بلوغ , در عده اى به صورت تـمـرد و سـرپـيچى و در برخى به صورت داد وفرياد كشيدن و در عده اى ديگر به صورت سكوت هـمـراه بـا اخـم و گـوشه گيرى و افسردگى نمايان مى شود, زمانى به صورت عكس العملهاى تكرارى از قبيل : كوبيدن پا به زمين ويادر را به ديوار زدن , ظاهر مى گردد.
    مـدت زمـان خـشـم در نـوجـوان بيش از كودكان است و عوامل محرك خشم در نوجوان گاهى چـيـزهـايى است كه از آن محروم مى شود و بين او وآرزوهايش فاصله مى افتد و يا از خواسته هاى آنـى اش جـلوگيرى مى شود, مثلا, مى خواهد بخوابد, مانع خوابيدن او مى شوند و يا او را از خواب بـيـدارمـى كـنـنـد و يـا دسـت بـه كارى مى زند, اما از انجام آن ناتوان است و يا زمانى كه خود و خانواده اش مظلوم واقع مى شوند و يا وقتى كه اطرافيان به اشيا ووسايل او دست درازى مى كنند.
    گـاهـى خـشـم متاثر از عوامل طبيعى است , مثل (تغيير) هواى خيلى سرد و يا حرارت سوزان و طوفان , گاهى هم خشم در مقابل رفتار والدين , پديدمى آيد.جـوان در تـمـام اين حالتها بايد خونسردى خود را حفظ كند و سعى نمايد تعادل خود را از دست نـدهـد و قبل از هر عمل يا عكس العملى كه مى خواهد انجام دهد, عاقلانه بينديشد, چرا كه ميدان دادن به غضب , انسان را در زندگى كم كم به يك حالت حساسيت عصبى مى كشاند, در اين هنگام , عقل رو به ضعف مى گرايد.
    افـراط در خشم و غضب موجب مى شود كه شخص , مبتلا به نوعى جنون گردد و هر عملى را كه عقل , مجاز نمى داند از او صادر شود.پيامبر اكرمر فرمود: غضب , ايمان را فاسد مى گرداند, همچنانكه سركه , عسل را.و نـيـز از امـام صـادق (ع ) نـقل گرديده است كه درباره غضب فرمود: كليد هر شر و بدى , خشم است .
    جـوان در رابـطه با والدين و دوستان و زيردستان خود, بايد خشم خود را كنترل كند, اما هنگامى كـه مـى بـيـند حقى ناحق مى شود, ديگر نبايد دم فروبندد, بلكه در اين صورت بايد خشم خود را بطور طبيعى و معقول اظهار نمايد و از حق دفاع كند, ولى از جاده عدالت و اعتدال خارج نشود.در مـورد پيامبر بزرگ اسلام نقل گرديده است كه او به خاطر دنيا خشمگين نمى شد, اما هرگاه پاى حق به ميان مى آمد و حقى ناحق مى شد,غضبناك مى گرديد و احدى را نمى شناخت و آرام و قرار نمى گرفت تا اين كه حق را به حقدار برگرداند و ستم را از ستمديده برطرف نمايد.
     
    M @ H @ K، m naizar و mj12 از این ارسال تشکر کرده اند.
  4. کاربر ویژه ゚・*.✿کاربر فعال✿.*・゚ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏18/4/19
    ارسال ها:
    8,818
    تشکر شده:
    27,782
    امتیاز دستاورد:
    118
    جنسیت:
    مرد
    محبت

    مـحـبـت و دوستى يكى از عواطف بسيار مهم و با ارزش در جوان است , به خصوص كه در دوران بلوغ شديد بوده و مى توان آن را يكى از ويژگيهاى اين دوران دانست .احـسـاس دوسـتـى و ابراز محبت به ديگران , همسالان و بزرگترها, نشانگر يكى ديگر از نيازهاى طبيعى اوست .هنگام بلوغ , محبت و دوستى در جوان به جنس مخالف هم پديدمى آيد.اين كشش نشانه اى از رحمت الهى است كه خداوند براى استوارى نظام خانواده و گزينش همسر در آينده براى او تدارك ديده است .
    در حقيقت اين احساس محبت يكى از اساسى ترين شالوده هاى نظام خانواده در روابط اجتماعى او در آينده به شمار خواهد آمد و بناى استوارزندگى خانوادگى او را در آتيه تشكيل خواهد داد.
    خـداونـد در قرآن مى فرمايد: و از نشانه هاى قدرت الهى , اين است كه براى شما از جنس خودتان همسرى بيافريد تا اين كه در كنار او آرامش يابيد وبين شما رحمت و محبت , جارى كرد.
     
    M @ H @ K، m naizar و mj12 از این ارسال تشکر کرده اند.
  5. کاربر ویژه ゚・*.✿کاربر فعال✿.*・゚ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏18/4/19
    ارسال ها:
    8,818
    تشکر شده:
    27,782
    امتیاز دستاورد:
    118
    جنسیت:
    مرد
    اهميت دوران بلوغ

    اين قسمت از زندگى انسان , بسيار اهميت دارد.در اين دوران است كه بناى اساسى شخصيت فردى و اجتماعى جوان پايه ريزى مى شود.
    روش تـربـيـتـى اسـلام بر اين امر تاكيد دارد كه جوان اين دوران را با معرفت و پاكى سپرى كند, چـكراكـه : در جـوانـى پاك بودن شيوه پيغمبرى است ورنه هرگبرى به پيرى مى شود پرهيزگار.در اين دوران حساس , جوان واقعا نمى داند چه كند و چه چيزى در وجود او دارد اتفاق مى افتد.تـغييرات عمومى بدن و تاثيرات روانى , آن چنان سريع و همه جانبه است كه او را دچار تشويش و نگرانى مى كند و برخوردها و ارتباطهاى او را بااطرافيان و خانواده اش دچار مشكل مى سازد.
    از اين رو در اين زمان است كه او شديدا نياز به محبت دارد و در پى يافتن يك نقطه اتكاى روانى و روحـى است و دوست دارد, ديگران به شخصيتش احترام بگذارند و او را مورد توجه قرار داده و به حساب آورند.بـه هـمـيـن مـنـاسبت است كه پيامبر اسلامر ضمن بيان مراحل تربيت , هفت سال سوم زندگى مـقـدمـاتـى انـسـان كـه هـمان دوران بلوغ و جوانى است كه والدين و مربيان را سفارش مـى فـرمـايـند كه , در اين سنين به جوان به عنوان يك شخصيت بزرگسال بنگرند و به او اعتماد نموده و دركارها با وى مشورت كنند, در زندگى , نظر او را دخالت داده و به او مسووليت بدهند تا شخصيتش شكوفا گردد.جـوان در اين مرحله خود را همرديف با ساير اعضاى خانواده مى پندارد و انتظار دارد كه از احترام متقابل , برخوردار باشد, از اين رو پيامبر اكرمرفرمود: من به تمام شما مسلمانان , توصيه مى كنم كه نسبت به جوانان با نيكى و نيكوكارى رفتار كنيد و به شخصيت آنان احترام بگذاريد.
    در اسلام به جوان شخصيت داده شده و تاريخ اسلام , گوياى اين مطلب است .پيامبر بزرگوار اسلام در آخرين لحظه هاى عمر خويش فرماندهى سپاه عظيمى را كه مى خواست به كشور روم اعزام كند, به عهده جوانى به نام اسامه بن زيد قرار مى دهد.

    در گـذشـتـه بـعـضى از علماى بزرگ ما, فرا رسيدن دوران بلوغ و تكليف را براى نوجوانان خود جشن مى گرفتند و بزرگان را دعوت نموده و درمراسم با شكوهى از او به عنوان يك فرد بالغ نام بـرده و حضار مجلس نيز به او تبريك مى گفتند و بدين طريق به او مى فهمانيدند
    كه اين مرحله اززنـدگـى شـما سر آغاز حيات با ارزش و جديدى است , كه همانند ساير بزرگسالان رشد يافته , مورد خطاب خداوند قرار مى گيرى و مسووليت پيدامى كنى و بايد خود تصميم بگيرى , تو داراى شـخـصـيـت مستقل شده اى و در رفت و آمدها, در نشست و برخاستها و در ارتباط با ديگران بايد حـريـم وحـدود الـهـى را رعايت كنى ب و بدين سان با او به عنوان يك شخصيت رشد يافته , رفتار مى كردند.
    هـمـين امر به پرورش و رشد روحى و روانى او كمك مى كرد وكم كم او را براى پذيرفتن وظايف پرمسووليت زندگى آينده خود آماده مى ساخت .حال بد نيست در اين جا اشاره اى به سفارشهاى سيد بن طاووس ـيكى از برجسته ترين علماى قرن شـشـم كـه تـوفـيق تشرف به خدمت حضرت ولى عصر (عجل اللّه تعالى فرجه الشريف ) را داشت ـ بنمايم .
    او در كتابى به نام كشف المحجه در قسمتى از گفتارش در خصوص دوران بلوغ و تكليف , خطاب به فرزندش چنين مى گويد: اگر من با مراحم وعناياتى كه خداوند, مرحمت فرموده , زنده بمانم , روز تشرف تو را به سن تكليف (بلوغ ) عيد قرار مى دهم و يكصد و پنجاه دينار صدقه خواهم داد.
    اگر بـلوغ تـو فـرا رسد با اين كار قيام به خدمت حضرتش خواهم كرد, زيرا مال از اوست و من وتو بنده او هستيم .پس اى فرزندم , محمد, به ياد عظمت مقام و كمال و بخشندگى حضرتش باش كه در اين هنگام به تو اهميت داده و فرشتگانش را به سوى توفرستادهتااعمال عبادى تو راحفظ نمايند و در روز حساب گواه بر تو باشند.
    پس در دوران بلوغ و رشد خود, حق آنان را ادا كن و طاعت الهى را به جاى آور! در اوقات زندگى خـود بـا ايـشان به خوبى و نيكى مصاحبت وهمنشينى كن , بطورى كه غير از خوبى و زيبايى از تو چيزى نبينند و نشنوند.
    اگرگاهى غفلتى از تو سرزند و از ياد خدا غافل شوى , فورا توبه كن و بدون تاخير, در مقام جبران آن بـرآى و صـدقـه بـده , كـه صـدقه آتش گناه راخاموش مى گرداند,و چون به سن و سالى كه خـداونـد جل جلاله تو را به كمال عقل مشرف فرمايد,برسى وصلاحيت وشايستگى سخن گفتن وروبـه رو شـدن (در نـماز) با حضرتش به تو عطا كند و شايستگى ورود به ساحت قدسى اش را به اطاعت و بندگى به تو مرحمت فرمايد, آن روز را درنظر بگير و تاريخ آن را يادداشت كن و آن را از بـهـترين و بزرگترين اعياد خود قرار بده و هر ساله در آن روز تجديد شكر خدا بنما و صدقه بده وبيش از پيش به طاعت خداوند بپرداز .
     
    M @ H @ K، m naizar و mj12 از این ارسال تشکر کرده اند.
  6. کاربر ویژه ゚・*.✿کاربر فعال✿.*・゚ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏18/4/19
    ارسال ها:
    8,818
    تشکر شده:
    27,782
    امتیاز دستاورد:
    118
    جنسیت:
    مرد
    كشمكشهاى درونى وعوامل مهيج بيرونى

    در انسان كششها و تمايلهاى مختلفى وجود دارد.خـداونـد ايـن كـشـشـها و تمايلها و غرايز طبيعى را براى هدف و مقصودى عالى دروجود بشر به وديعت نهاده است .جوان در اين مرحله از دوران زندگى خود علاوه بر ميل به غذا و استراحت و غريزه جنسى , مجهز به قوه عقلانى است .در هـنـگـام بـلـوغ , قـوه تـعـقـل و تـفـكـر در او از جـهت آمادگى براى فعاليت , به كمال خود مى رسد.
    جـوان نـبايد به همه خواسته ها و تمايلهايى كه در ذهن و خاطره اش وارد مى شود, بلافاصله جامه عـمـل بـپـوشـاند, بلكه بايد در كارها, پس از تفكروانديشه كافى و بررسى همه جانبه آن , عاقلانه تـصـمـيـم بـگـيـرد, زيـرا نـفس انسانى هم در معرض دعوت به كارهاى خير و عقلانى و هم در معرض وسوسه به كارهاى شر و شهوانى قراردارد.
    كسى در اين صحنه نبرد و مبارزه داخلى پيروز مى گردد كه جانب عقل را مراعات كند.در قرآن كريم تاكيد فراوانى درباره انديشيدن در كارها و تعقل نمودن در امور شده است .بـا بـروزتـمـايـلـهـاى جنسى در اين دوران , جوان , بيشتر مورد هجوم وسوسه هاى شيطانى قرار مى گيرد و به همين جهت است كه تكليف پيدا مى كند,لذا پاك ماندن جوان در اين دوران , ارزش فراوان دارد.در حـديـثـى آمـده است كه خداوند به جوان پرهيزكار مباهات مى كند و به ملائكه مى فرمايد: به بنده ام نظر كنيد كه شهوتش را به خاطر من ترك كرده است .
    جـوان در ايـن دوران بـا مـسـائل و حـوادث گـونـاگونى روبه رو خواهدشد و براى بارور شدن شخصيتش در معرض آزمايشهاى فراوان الهى قرار خواهدگرفت , در محيط زندگى او زمينه هاى بسيارى براى رشد و سعادت و يا سقوط و شقاوت , پيش خواهد آمد.

    او بـا افـراد آلوده و بى بند و بار و منحرف , مواجه خواهد شد و در معاشرتهاى روزانه ممكن است با زنـان و دخـترانى رو به رو گردد كه عفت اخلاقى و ضوابط شرعى را رعايت ننمايند, لذا موقعيت براى انحراف جوان , فراهم مى شودب .جـوان در اين هنگام بايد كاملا هوشيار باشد و قدر پاكى و سلامت روانى خود را بداند و دامن خود را آلوده نسازد, بلكه خويشتن دارى كند.
    گاهى ممكن است يك نگاه , سرآغاز لغزشى بزرگ براى او باشد.اهميت پرهيز از نگاه آلوده به حدى است كه به جرات مى توان گفت , كسى كه نگاه خود را كنترل نكند, موفق به نگهدارى غريزه جنسى خويش نمى شود.بنابراين , اولين قدم اساسى و عملى در كنترل شهوت ,مراقبت از نگاه و چشم چرانى است .قرآن صريحا هشدار مى دهد: به مردان مومن بگو كه چشمهاى خود را (از حرام ) و دامن خود را از آلودگى نگاه دارند.
    در واقـع نـگـاه كـردن , مقدمه اشتغال فكر به عواقب و خاطره هاى مربوط به آن است , زيرا پس از نـگـاه , صـحـنـه هاى مهيج در ذهن , باقى مى ماند واحساسها و اراده انسان را تحت تسلط خود در مى آورد و انسان , تابع شهوات خود مى گردد.
    جـوان بايد سعى كند به جنس مخالف نگاه نكند و اگر غفلتا نگاهش افتاد, لااقل تماشا نكند, بلكه چشم خود را بلافاصله متوجه جاى ديگر نمايد واز نگاه مجدد, جدا خوددارى كند.بـايـد جوان را از شركت در برنامه ها يا ميهمانيهايى كه او را به نگاه هاى هوس آلود وادار مى نمايد, منع كرد, زيرا اثرهاى نگاه هاى مستمر و طولانى ,به مراتب , بيشتر از نگاه هاى گذرا و آنى در كوچه و خيابان است .
    پـيـامبر اكرمر فرمود: نگاه به نامحرم , تير زهرآلودى است كه از ناحيه شيطان , پرتاب مى گردد و هـركس از خوف خدا آن را ترك كند, خداوند به اوايمانى مى دهد كه شيرينى اش را در دل احساس نمايد.و نـيـز امـام صادق (ع ) مى فرمايد: از چشم چرانى بپرهيزيد كه آن بذر شهوت را در دل مى كارد و صاحب خود را در فتنه و فساد مى اندازد.عامل ديگرى كه نقش بسيار موثرى در تحريك ميل جنسى دارد, نيروى تخيل و فكر است .
    نـيـروى تـخـيـل كه خداوند, آن را براى بالندگى فكرى و آفرينندگى هنرى در وجود انسان به وديعت نهاده است , در دوران جوانى ممكن است موردسؤ استفاده قرارگرفته وتحت تاثير و تسلط غريزه جنسى و وسوسه هاى شيطانى , فرد به خود ارضايى پردازد.در بـعـضى موارد, حتى نفوذ يك فكر و خيال هوس آلود, آن هم براى يك لحظه و مشغول نمودن فكر به آن , كافى است كه انسان را از حالت طبيعى خارج كرده و ميل جنسى او را تحريك نمايد.
    بـنـابراين بايد همان طور كه چشم خود را از نگاه هاى بى مورد و حرام باز مى داريم , انديشه و خيال خود را نيز از هرگونه تصور بى مورد وحرام نگه داريم و به محض خطور چنين فكرى , خودرا با فكر ديگرى مشغول سازيم و سعى كنيم , فكر قبلى را كاملا فراموش نماييم.
    بـنـابـراين براى اين كه جوان از چنگال اين تمايلها وكششها رهايى يابد و عقل و منطق برسرتاسر وجـودش حـاكم و فرمانروا باشد, لازم است كه بااجتناب اززمينه هاى انحراف به عقل خود ميدان دهد وآن را با ايمان به خدا و انجام نيايش و عبادت تقويت كند تا بتواند در مقابل تمايلهاى درونى وكششهاى بيرونى , خود را كنترل نمايد و چشم و گوش بسته تسليم آنها نشود.
     
    M @ H @ K، m naizar و mj12 از این ارسال تشکر کرده اند.
  7. کاربر ویژه ゚・*.✿کاربر فعال✿.*・゚ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏18/4/19
    ارسال ها:
    8,818
    تشکر شده:
    27,782
    امتیاز دستاورد:
    118
    جنسیت:
    مرد
    ديدگاه واقع بينانه

    بـيـدار شـدن غريزه جنسى در جوان , نبايد مورد سؤ استفاده افكار و انديشه هاى غلط واقع شود و نبايد به آن به عنوان يك پديده زشت و آلوده وانحراف آميز نگاه شود.همان طور كه گفته شد, بروز و ظهور ميل جنسى , خود آيت و نشانه اى است از طرف خداوند كه بـه مـنـظور بقاى نسل , در وجود بشر نهاده شده وداراى هدف و مقصدى عالى و هماهنگ با كل نظام آفرينش است .
    آشـكـار شـدن غـريزه جنسى در جوان و بالغ شدن وى به معناى اين نيست كه او از همه جهات ـ اخـلاقى , اجتماعى , اقتصادى ـپا به مرحله بلوغ نهاده و آمادگيهاى لازم را براى ازدواج و تشكيل خانواده , پيدا كرده است , بلكه او بايد مدت زمان ديگرى را صبر كند تا از هر جهت , پختگى مناسب رابراى تشكيل زندگى مشترك زناشويى به دست آورد.
    در واقـع ظـهـور غـريـزه جنسى , در سنين جوانى , به منزله بشارتى است ـ در جهت رشد طبيعى فردى جوان ـ كه در آينده اى نه چندان دور, مى تواند,همانند هر انسان بزرگسالى تشكيل خانواده دهد.جـوان نـبايد بيش از اين درباره غريزه جنسى و مسائل زندگى زناشويى , جستجو و كنكاش كند, چرا كه پى گيرى بيش از حد و تخيل و انديشيدن بيش از اندازه در اين باره , موجب انحراف فكرى , اختلال روانى و از بين رفتن آرامش روحى و عدم توفيق در درس و تحصيل خواهد شد.
    جـوان بـايد ارزش فرصتهاى دوران جوانى را بداند و با برنامه ريزى دقيق و حساب شده , در طول زندگانى خود, حداكثر بهره بردارى را از آن بنمايد.دانـشمندان بزرگ , بيشترين موفقيت خود را, مرهون بهره گيريهاى صحيح از دوران جوانى خود مـى دانند و با مطالعه و كسب تجربه هاى فراوان واندوختن دانشهاى بيشمار ـدر هنگام ميانسالى ـ از آنها نتايج پر بار علمى گرفته اند.
    جـوان بـايـد هوشيار باشد و در كارها و فعاليتهاى روزانه به عقل خود, ميدان دهد و بر عواطف و احساسها و غرايز خود تسلط يابد, تابتواند مسائل رادرست ارزيابى كند.بـايـد ريـشه تمايلها و خواسته هاى خود را بررسى نمايد, اگر موافق عقل و قوانين شرع بود آن را دنبال كند, وگرنه از انجام آن كار, صرف نظر نمايد.در اين مرحله از زندگى , بايد بيش از پيش با خداى خود انس و الفت پيدا كند و در نيايشهاى خود از او يارى بخواهد, زيرا انسان در اين دوره بيشتراز هر زمانى در طول دوران زندگانى خود مورد توجه خداوند است .
    ابتداى بلوغ , جوان هنوز مرتكب گناه ومعصيت نشده , صفحه دلش پاك وبى آلايش است .اگر خطايى مرتكب شود, زود توبه اش مورد قبول خداوند, واقع خواهد شد.بيشتر توفيقات دانشمندان و علماى ارزشمند, بر اثر پاك زيستن در دوران جوانى است .در ايـن دوران بـوده اسـت كـه رابطه خود را با خالق خويش , مستحكم كرده و به مقامهاى عالى روحى نايل گرديده اند.
    جنگ ايران و عراق , حوادثى را پيش آورد كه عملا نشان داد, انسانهاى پاكى كه در عنفوان جوانى بـاعـشقى سرشار و قلبى مملو از ايمان به خدا, درفعاليتهاى اجتماعى و مردمى خود با دلى شاد و لبى خندان و تلاشى خستگى ناپذير در صحنه هاى نبرد حق عليه باطل , چگونه انجام وظيفه كرده وبـه كـارهاى سازنده اى دست زدند و با درايت كامل به سوى كمال نهايى و قرب الهى پيش رفته وره صد ساله را يك شبه طى نمودند.
    __________________
     
    M @ H @ K، m naizar و mj12 از این ارسال تشکر کرده اند.