شروع موضوع توسط حــنا 25/7/20 در انجمن اشعار
آب حیات من است خاک سر کوی دوست
در حریم جان نشاید غیر عشق اید به دل
عراقی میرویم از خاک کویت همچو باد صبحدم
تو بخند تا دیگران کور شوند از حالت
سعدی امروز چه دانی تو که در آتش و آبم
یادِ یک عشق، عذابیست که لذّت دارد...
مشق شبهایم شود هر تار گیسویت نگار
غارت زده ام دید و خجل گشت، دمی
پا به پای عشق رفتم تا که جویم راز عشق
بیا ساقی! بزن سازی! برقصانم! مولانای جان
نام های کاربری را با استفاده از کاما (،) از هم جدا کنید.