زَقُّوم /zaq[q]um/ معنی ۱. (زیست شناسی) گیاهی صحرایی با ساقههای بلند و ستبر، برگهایی شبیه برگ انار، و گلهایی زرد رنگ. ۲. درختی در دوزخ که میوۀ بسیارتلخ دارد و دوزخیان از میوۀ آن میخورند. ۳. [مجاز] هر غذایی که تلخ، سمی، و کشنده باشد. فرهنگ فارسی عمید زَقُّومٍ فرهنگ واژگان قرآن نام درختي است در جهنم ميوه هايش همچون سرهاي شياطين است و جهنميان مجبورند که از آن بخورند (زقوم نام درختي است که برگهايي کوچک و تلخ و بدبو دارد و چون برگ آن را بکنند در محل کنده شده شيري بيرون ميآيد که به هر جا از بدن آدمي برسد آنجا ورم ميکند و اين درخت در سرزمين تهامه و نيز در هر سرزمين خشک و بيآب و علف ميرويد ، سرزمينهايي که مجاور صحراي خشک باشد)
ثمین گرانبها؛ پربها؛ پرقیمت؛ قیمتی: چرب و شیرین و شرابات ثمین / دادش و بس جامهٴ ابریشمین ارزشمند، پرارزش، پربها، پرقیمت، قیمتی، گرانبها، نفیس
_سوگند [ س َ / س ُ گ َ ] (اِ) در اوستا «ونت سوکنتا» (گوگردمند)، دارای گوگرد. (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). اقرار و اعترافی که شخص از روی شرف و ناموس خود میکند و خدا یا بزرگی را شاهد گیرد. قسم (به خدا، رسول ، امامان و بزرگان )
ویار (اِ) میل و هوس زنان آبستن . ویار گاهی به صورت تهوع و استفراغ و گاه به شکل بد آمدن از بعض چیزها و زمانی به صورت اشتها داشتن و هوس چیزی را کردن و آن را بسیار دوست داشتن ظاهر می شود. آرزوانه را گویند،و این زنان آبستن را افتد که چیزهای بد آرزو کنند چون گِل و نمک و انگِشت و برنج خام و جز آن . هوسی که در نخستین ماه های آبستنی و زمان بارداری پدید آید. - ویار شدن ؛ در تداول ، دچار ویار گردیدن .
چله لغتنامه دهخدا چهل روز باشد که زن بنشیند از بعد زادن تا بدانگه که پاک شود، بدان چهل روز به گرمابه نشود و نماز نکند. گویند به چله در است .
چله لغتنامه دهخدا چله . ریسمانی باشد که از پهنای کار جولاهگان زیاد آید و آن را ببافند و به انگشت پیچیده در جایی گذارند. چله فرهنگ فارسی عمید (اسم) [مخففِ چهللا] نخ تابیده؛ نخی که از تارهای باریک تابیده شود.۲. زه کمان.
چله فرهنگ فارسی عمید ۱. اربعین، چهلم ۲. ریاضت چهل روزه، چله نشینی ۳. سردترین چهل روززمستان ۴. گرمترین چهل روز تابستان ۵. تار ۶. زهکمان، وتر، زه ۷. اربعین، چهلم ۸. اعتکاف، چله نشینی، عزلت ۹. زاویه، زاویه ریاضت ۱۰. اوج گرما، چهل روز نخست تابستان اوج سرمای زمستان فعل گذشته: چله نشست حال: چله نشین
تعامل گرایی روان شناسی مدلی از شخصیت که برطبق آن رفتار واقعی تابعی از فرایندهای مداوم و تعاملی و چندوجهی بین فرد و موقعیت هایی است که با آن روبه رو می شود دیدگاهی که برطبق آن متغیرهای اجتماعی و خصایص فردی در تعیین رفتار اجتماعی فرد با یکدیگر تعامل دارند