دارم موسیقی گوش میدم و باهاش میخونم... بعد از تو بی خبرم از خودم بگو. چ شدم در چه حالی ام همایون شجریان
پس از سفرهای بسیار و عبور از فراز و فرود امواج این دریای طوفان خیز، برآنم که در کنار تو لنگر افکنم. بادبان برچینم . پارو وانهم. سکان رها کنم. به خلوت لنگرگاهت درآیم و در کنارت پهلو بگیرم و آغوشت را بازیابم.
از صبح این داره ریپیت میشه تو مخم ترک عاشق کش من مست برون رفت امروز تا دگر خون که از دیده روان خواهد بود ..
رویاهای من قریه ایست قدیمی تو مشتی سایه ولی صمیمی قریه ی من به جای فولاد چشمه رو میپرستید چشمه رو میپرستید قریه ی من خوب و صمیمی دلچسب و زیبا .. شعری قدیمی . . قریه ی من رویای من بود اون چشمه ی خون دنیای من بود ..