1. مهمان گرامی، جهت ارسال پست، دانلود و سایر امکانات ویژه کاربران عضو، ثبت نام کنید.
    بستن اطلاعیه

_دست نوشته های اعضای تاپ فروم _

شروع موضوع توسط .Soheila ‏5/8/17 در انجمن نویسندگان تاپ فروم

  1. داره خودمونی میشه!

    تاریخ عضویت:
    ‏30/3/16
    ارسال ها:
    131
    تشکر شده:
    945
    امتیاز دستاورد:
    93
    جنسیت:
    زن
    بیدارم اما چشمام بستست ...
    خودمو به خواب زدم
    در اتاق باز میشه
    هوووممم بوی تنشو حس میکنم
    قایمکی که تابلو نباشه و نفهمه بیدارم یه نفس یه کوچولو عمیق میکشم تا بیشتر بوی عطرشو بشنوم اومممم چه حس محشریههه
    ..
    قلبم تند تند میزنه اونقدری که میترسم صداشو بشنوه بفهمه هیجان زده شدم ^_^

    گرومپ گرومپ تو گوشای خودم صدا میده چه بی جنبه اس قلبم خندم میگیره اما حواسم هست حتی لبخند هم نزنم با اینکه اتاق تاریکه اما ممکنه بفهمه بیدارم
    فکر کنم الان داره دکمه های پیراهنشو باز میکنه خدا کنه چیزی تنش نکنه بعدش،بدجور دلم برا سر گذاشتن رو سینش، بی فاصله تنگ شده ...


    واااایییی خداااااا قلبمممممم ....سمت دیگه تخت تکون میخوره وااای نشست لبه تخت فکر کنم
    داره با گوشیش ور میره احتمالا ساعتشو تنظیم میکنه تا صبح بیدار شه بره دنبال کاراش
    کاشکی ساعتش زنگ نخوره من بتونم بیدارش کنممم
    اومممم دراز کشید
    :( کاش قهر نبودم باهاش الان میچرخیدم الکی خمیازه میکشیدم که مثلا خواب بودم بیدارم کردی غر غر هم میکردم که الانم وقت خونه اومدنه نمیگی من تنهام ممکنه بترسم
    .
    .
    .

    وااای خداااای من قصد جون منو کرده ، مگه همین چند ساعت پیش سرم داد نمیزد ازم بدش میاد
    پس چرا بغلم کرد ...
    دیگه مطمئنم لو رفتم که خواب نیستم
    روی گوشمو میبوسه
    آروم تو گوشم میگه
    دیوونه دوستت دارم بیا بغلم ببینم میدونم بیداری
    نیشم باز میشه
    تمام غصه ها از دلم پر میکشه و میره
    میچرخم سمتش
    ...
    چرا نیست ...
    کجا رفت ؟؟؟؟؟


    بازم خواب ....
    :(
     
    .Ahoora.، bi vafaa، سایه و 4 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  2. داره خودمونی میشه!

    تاریخ عضویت:
    ‏30/3/16
    ارسال ها:
    131
    تشکر شده:
    945
    امتیاز دستاورد:
    93
    جنسیت:
    زن
    چرا تموم نمیشه اَه ...
    زیر لب غر میزنمو روی تخت از پهلوی راست میچرخم به پهلوی چپ ،دست میبرم سمت بالش کناری میگیرمش تو بغلم چشمامو میبندم .
    چند دقیقه میگذره نمیدونم انگار چند ساعته دقیقه ها کش میان
    کلافه بلند میشم رو تخت میشینم ...
    بالشی که بغل گرفته بودمو پرت میکنم میفته پایین تخت
    دست میبرم رو سرم
    موهامو چنگ میزنم...
    چرا نمیرییی بیروننن چرا از سرم بیرون نمیری ...
    موهامو میکشم ...پوست سرمم کش میاد حس دردو دوس دارم برا لحظه ای حواسمو پرت میکنه ...
    میشینم لب تخت
    پاهای برهنمو میزارم رو فرش دلم خنکی میخواد چرا فرش هیچ وقت خنک نیست ...
    کف پاهام انگار اتیش گرفتن بلند میشم میرم سمت اشپزخونه
    یه لیوان آب میخورم
    میرم حموم آب سردو باز میکنم میگیرم رو پاهام از بالای زانوهام ...
    اصلا خنک نمیشن
    میام بیرون همونطوری با پاهای خیس نمیخوام دراز بکشم همین که سرم میرسه به بالش افکارم پریشون میشن بیشتر هجوم میارن ...
    کنار پنجره اتاقم می ایستم پرده رو کنار میزنم هنوز تاریکه ..خیلی تاریکه ..انگار قرار نیست صبح شه
    چرا تموم نمیشه این شب
    اصلا چرا شبا تموم نمیشن ...
    البته جدیدا این مشکلو با روزها هم دارم ...تموم نمیشن ، ساعتا کش میان ..
    حتی دلم نمیخواد ساعتو نگاه کنم تاریکی به اندازه کافی ناامید کنندهست چه برسه به اینکه ساعت رو هم نگاه کنم و مطمئن شم ساعت ها تا روشن شدن هوا باید صبر کنم
    برمیگردم رو تخت
    میشینم چهار زانو چشمامو میبندم ..بغض میکنم
    خدا میبینیم !؟؟
    مگه نگفتی شبو آفریدم برای آرامش
    پس آرامش من کو ؟؟

    چرا دست از سرم برنمیداره
    این موجود زشت و کریه تو ذهنم که هی وز وز میکنه
    همش حرف میزنه خدا
    تو رو خدا خدا، ساکتش کن دارم خل میشم
    هر چی سرمو تکون میدم نمیره
    .
    .
    .


    خفهههه شوووووووو
    آرهههه آرههههه درست میگییییییی
    تو درست میگیییی
    فقط بسهه
    تو رو خدا تمومش کن
    میدونم میدونم ....
    تمومش کن..

    بلند میشم
    شاید اگه سرم یخ بزنه اینم سردش بشه دیگه حرف نزنه
    میرم سمت حموم
    ...

     
    .Ahoora.، bi vafaa، سایه و 4 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  3. داره خودمونی میشه!

    تاریخ عضویت:
    ‏30/3/16
    ارسال ها:
    131
    تشکر شده:
    945
    امتیاز دستاورد:
    93
    جنسیت:
    زن
    [​IMG]

    اینجا
    درست همین جا
    در خیالم
    همانطور که شب ها تا صبح در رویاهایم هستی
    هستی
    حتی اگر نباشی ^_^
     
    .Ahoora.، bi vafaa، *aseman* و 3 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  4. داره خودمونی میشه!

    تاریخ عضویت:
    ‏30/3/16
    ارسال ها:
    131
    تشکر شده:
    945
    امتیاز دستاورد:
    93
    جنسیت:
    زن
    [​IMG]


    به گریه ی بی صدا میمانی ...
    نه
    من به گریه ی بی صدا میمانم
    دیگر از من صدایی نمیشنوی
    ^_^
     
    asbesefid، .Ahoora.، bi vafaa و 4 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  5. داره خودمونی میشه!

    تاریخ عضویت:
    ‏30/3/16
    ارسال ها:
    131
    تشکر شده:
    945
    امتیاز دستاورد:
    93
    جنسیت:
    زن
    [​IMG]

    میگذرد
    این روزها و شب های پر از نمیدانم ها میگذرد
    میدانم ^_^

     
    .Ahoora.، bi vafaa، *aseman* و 3 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  6. داره خودمونی میشه!

    تاریخ عضویت:
    ‏30/3/16
    ارسال ها:
    131
    تشکر شده:
    945
    امتیاز دستاورد:
    93
    جنسیت:
    زن

    تو را از من گرفتند

    و آفتاب را

    و آبیِ آسمان را

    و پنجره‌ای که به روز باز می‌‌شد

    و به دریا

    و به هزار هزار آرزو



    تو را از من گرفتند

    و دست هایت

    آه دست‌هایت ، اتفاق دست های من

    اتفاقِ شعر‌های من

    اتفاقِ پنجره‌ای که به روز باز می‌‌شد

    و به دریا

    و به هزار هزار آرزو



    تو را از من گرفتند

    و این آسمان اگر خدائی داشته باشد

    باید فقط ببارد

    و ببارد

    و ببارد



    نه تو را از من نگرفتند تو خود رفتی
    به هیچم فروختی ^_^
     
    asbesefid، .Ahoora.، bi vafaa و 5 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  7. داره خودمونی میشه!

    تاریخ عضویت:
    ‏30/3/16
    ارسال ها:
    131
    تشکر شده:
    945
    امتیاز دستاورد:
    93
    جنسیت:
    زن
    بیدارم ...
    هر شب تمام تلاشم اینه بخوابم و برم تو دنیای بیخبری و لذت بخش رویاها
    چند شبه نمیدونم
    خواب شده آرزو
    نه
    خواب با آرامش شده آرزو
    نههه
    خواب بدون کابوس شده حسرت
    تا صبح حرف میزنم و حرف میزنم و حرف و حرف مخاطب حرفام تو نیستی
    خودمم
    تا صبح من هستم
    تو نیستی
    اون هست اما
    جالبه
    اون هست
     
    .Ahoora.، bi vafaa، *aseman* و 3 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  8. داره خودمونی میشه!

    تاریخ عضویت:
    ‏30/3/16
    ارسال ها:
    131
    تشکر شده:
    945
    امتیاز دستاورد:
    93
    جنسیت:
    زن
    بعد عمری منم با اهنگ خاطره دارم ^_^

    از همشون متنفرم ^_^

    و تمام مدت دارم بهشون گوش میدم
    تنهایی...
     
    .Ahoora.، bi vafaa، *aseman* و 3 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  9. داره خودمونی میشه!

    تاریخ عضویت:
    ‏30/3/16
    ارسال ها:
    131
    تشکر شده:
    945
    امتیاز دستاورد:
    93
    جنسیت:
    زن
    پنجره اتاقم رو به ماه و نور زیبایش باز است
    می ایستم کنار پنجره
    بو میکشم عطر شعمدانی ها را
    و ماه را تماشا میکنم
    تو هم میبینی ؟؟؟
    همه جای دنیا ماه همین است
    زیباست نه ؟؟
    تو به نور ماه میمانی ^_^
    آیاتای^_^
     
    آخرین ویرایش: ‏7/8/17
    .Ahoora.، bi vafaa، *aseman* و 2 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  10. داره خودمونی میشه!

    تاریخ عضویت:
    ‏30/3/16
    ارسال ها:
    131
    تشکر شده:
    945
    امتیاز دستاورد:
    93
    جنسیت:
    زن
    کاش میشد حتی وقتی تمام شده شب بخیر را گفت
    شبم بخیر ^_^

    [​IMG]
     
    .Ahoora.، Pari_A، سایه و 2 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.