1. مهمان گرامی، جهت ارسال پست، دانلود و سایر امکانات ویژه کاربران عضو، ثبت نام کنید.
    بستن اطلاعیه

° حال خود را به نثر بیان کنید °

شروع موضوع توسط حــنا ‏14/12/19 در انجمن شعر و ادب

  1. Be weird : ) مدیر بازنشسته☕

    تاریخ عضویت:
    ‏10/9/19
    ارسال ها:
    1,814
    تشکر شده:
    13,980
    امتیاز دستاورد:
    123
    جنسیت:
    زن
    کاش آدم پای چیزا و کسایی وایسه که تهش شرمنده‌ی خودش نشه
     
    HIP-HOP، auri، m naizar و 2 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  2. Be weird : ) مدیر بازنشسته☕

    تاریخ عضویت:
    ‏10/9/19
    ارسال ها:
    1,814
    تشکر شده:
    13,980
    امتیاز دستاورد:
    123
    جنسیت:
    زن
    به قول بهروز وثوقی:
    ما اونجوری که دلمون
    میخواست زندگی نکردیم
    اونجوری زندگی کردیم
    که مجبور بودیم...
     
    HIP-HOP، m naizar، Anoosh و یک نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  3. کاربر ارزشمند❤

    تاریخ عضویت:
    ‏12/12/15
    ارسال ها:
    3,511
    تشکر شده:
    28,327
    امتیاز دستاورد:
    128
    جنسیت:
    زن
    صبور مثل درختی که در آتش می سوزد
    و توان گریختن ندارد؛

    حیرت زده چون گَوزنی
    که شاخ های بلندش، درشاخه گرفتارش کرده اند

    همه ،
    این روزها این چنینیم...!
     
    m naizar، Anoosh و حــنا از این ارسال تشکر کرده اند.
  4. کاربر فعال ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏22/5/20
    ارسال ها:
    372
    تشکر شده:
    7,974
    امتیاز دستاورد:
    120
    جنسیت:
    زن
    چه سالها که خزیدم به کنج تنهایی
    که گنج باشم و بی نام و بی نشان مانم
     
    m naizar، Anoosh و حــنا از این ارسال تشکر کرده اند.
  5. کاربر ویژه ゚・*.✿کاربر فعال✿.*・゚ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏18/4/19
    ارسال ها:
    8,828
    تشکر شده:
    27,803
    امتیاز دستاورد:
    118
    جنسیت:
    مرد
    دل من ویران شد مرا باکی نیست
    دل تو خوش باشد مرا غمی نیست
    دل من از اولم عاقبتش ویرانی بود
    دل تو اما عاشق بی وفایی بود
    شکستی رفتی من غمی ندارم
    آخه عزیزم یادت بسه واسه طی کردن روزگارم
     
    m naizar از این پست تشکر کرده است.
  6. کاربر ویژه ゚・*.✿کاربر فعال✿.*・゚ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏18/4/19
    ارسال ها:
    8,828
    تشکر شده:
    27,803
    امتیاز دستاورد:
    118
    جنسیت:
    مرد
    زخم ظريف عقربه در من بود
    وقتي كه دايره كامل شد
    معماري بيابان
    همراه با روايت عقربه تكرار شد
    من با خيال و عقربه مخلوط بودم
    و عقربه
    بر روي يك بيابان
    بيابان ديگري مي ساخت
     
    m naizar از این پست تشکر کرده است.
  7. کاربر ویژه ゚・*.✿کاربر فعال✿.*・゚ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏18/4/19
    ارسال ها:
    8,828
    تشکر شده:
    27,803
    امتیاز دستاورد:
    118
    جنسیت:
    مرد
    همه به عشق من می خندند
    نمی دانند که تنها عشق توست تسکینم
    حتی با اینکه دلم ویران است...
     
    m naizar از این پست تشکر کرده است.
  8. کاربر ویژه ゚・*.✿کاربر فعال✿.*・゚ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏18/4/19
    ارسال ها:
    8,828
    تشکر شده:
    27,803
    امتیاز دستاورد:
    118
    جنسیت:
    مرد
    چشمانم را بسته بودم و دستانم را در امتداد افق باز کرده بودم ,
    من خود را , وهر آنچه تعلق را , در باد رها کرده بودم.
    آزاد بودم
    آزاد آزاد,
    اینجا زمین نبود,
    اینجا از دروغ زمین فرسنگها فاصله داشت,
    اینجا بی کران بی کرانها بود ,
    اینجا حقیقت موج می زد,
    اینجا دلها به سوی او پرواز می کرد,
    اینجا آسمان بود...
    و من چشمانم را بر هر آنچه پریشانم می کرد بسته بودم,
    من شیشه محبت آسمانها را شکسته بودم
    من در دریای محبت آسمانها بر زورقی نشسته بودم.
    با هر نفسم پاکی روانه قلبم می شد و قلبم سرشار از زیباییها بود
    آخر اندوه قلبم جارو شده بود.
    من آزاد بودم
    من تعلق ها را جا گذاشته بودم و بر این فراموشی لبخند می زدم.
    اینجا دیگر زمین نبود
    اینجا صدای خدا بیشتر به گوش می رسید
    اینجا آخر به خدا نزدیکتر بود.
    و من به سان ابر سفیدی بودم که به آرزویش رسیده بود.
    اما حیف...
    چشمانم را به ناگاه باز کردم و رویایم به پایان رسید.
    من اینجا بودم ; در زمین ,
    باز آزاد بودم
    باز به سان ابر سفید خوشبختی بودم که اینک آرزویی کوچک در سینه داشت
    و قلبی که مالامال از زیباییها بود
    و تصوری که از پاکی آسمانها در سینه داشت
    و چشمانی که از تیرگی آنچه می دید می ترسید
    من به سان ابر سفید خوشبختی بودم اما,
    اندوه سیاهی زمین
    اندوه تیرگی آسمان
    و اندوه قلبهای غمگین
    بر دلم فشرده می شد.
    چشمانم را باز و بسته کردم , حقیقت داشت
    من اینجا بودم
    در زمین...
     
    m naizar از این پست تشکر کرده است.
  9. Be weird : ) مدیر بازنشسته☕

    تاریخ عضویت:
    ‏10/9/19
    ارسال ها:
    1,814
    تشکر شده:
    13,980
    امتیاز دستاورد:
    123
    جنسیت:
    زن
    تویِ یه فیلمی یه دیالوگی هست که انگار در وصف من نوشته باشنش.میگه:«من آرزو می‌کردم کاش به هیچی اهمیت نمیدادم.》
    اما من اهمیت میدم.من به همه چیز خیلی زیاد اهمیت میدم.
     
    m naizar از این پست تشکر کرده است.
  10. کاربر فعال ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏22/5/20
    ارسال ها:
    372
    تشکر شده:
    7,974
    امتیاز دستاورد:
    120
    جنسیت:
    زن
    از کجا معلوم که تو بهترین لحظه‌ی عمرت را قبلا زندگی نکرده باشی و ادامه‌ی عمرت، تماما درد و رنج نباشد؟!
     
    m naizar، حــنا و M @ H @ K از این ارسال تشکر کرده اند.