تلخی الکل رو بہ جون خریدم فقط واسہ این ک موقع خوردنش بگم؛ بہ سلامتی اونیکہ ھیچوقت نفھمید چقد دوستش دارم.
میزنم ب سلامتی حرفهای دلم ک ب کسی نگفتم/ب سلامتی اینکه کوه درد بودم ولی دم نزدم/ب سلامتی تنهایی هام... ولی تنهایی رو دوست نداشتم/ب سلامتی آرزوهایی ک نتونستم لمسشون کنم...
به سلامتی اون که توغربت ۵۷دقیقه توصف تلفن ایستاد تا به عشقش زنگ بزنه ولی چیزی جز این نشنید, مشترک موردنظردرحال مکالمه است…
به سلامتی اونی که رو اعلامیه فوتش نوشت دوستان بیش از این شرمندم نکنید با اینکه همش سربارتون بودم باز میخواهید برام مراسم بگیرید لطفا” نکنید اگه بکنید با اینکه دلم نمیاد حلالتون نمیکنم همین یه اعلامیه کافیه .