1. مهمان گرامی، جهت ارسال پست، دانلود و سایر امکانات ویژه کاربران عضو، ثبت نام کنید.
    بستن اطلاعیه

مشاهير ادبي ایران و جهان

شروع موضوع توسط سایه ‏10/9/16 در انجمن معرفی شخصیتها، زندگینامه و کتاب

  1. مدیر بازنشسته☕

    تاریخ عضویت:
    ‏31/1/15
    ارسال ها:
    6,144
    تشکر شده:
    33,853
    امتیاز دستاورد:
    118
    [​IMG]
    شرح حال ناظم حکمت از زبان خودش


    در سال ۱۹۰۲ زاده شدم
    هرگز دوباره به زادگاه ام خود باز نگشتم
    عقب گرد را دوست ندارم
    با سه سالگی در آلِپُو (شهری در سوریه) نزد نوه ی پاشا* بودم
    با نوزده سالگی دانشجو بودم در دانشگاه کمونیستی مسکو
    با چهل و نه سالگی دوباره در مسکو، بعنوان مهمان در حزب کمیته ی مرکزی
    و از چهارده سالگی ام شاعری می کنم.
    عده ای گیاهان را می شناسند ،
    گروهی ماهی ها را،
    من ، جدایی ها را .
    برخی نام ستاره ها را از بر میدانند،
    من نام حسرت ها را .

    در زندان ها خفتم ، هم در هتل های بزرگ
    گرسنگی کشیدم ، اعتصابات غذا را تحمل کردم
    و خوراکی وجود ندارد که من مزه نکرده باشم
    در سی سالگی می خواستند مرا بدار بیاویزند
    با چهل وهشت سالگی نامزد دریافت جایزه ی صلح شدم ،
    که دریافت اش کردم .
    با سی وشش سالگی مدت شش ماه را
    صرف بیرون رفتن از چهار متر مربع بتون سیمانی کردم.
    در پنجاه ونه سالگی ام هجده ساعت پرواز از پراگ به هاوانا داشتم.
    لنین را ندیدم اما در سال ۱۹۲۴ زیر تابوت اش را گرفتم ،
    کتاب ها و یادبود (مجسمه) او را در سال ۱۹۶۱ بازدید کردم .
    بخود جرات دادند مرا از حزب برانند که کار شان نگرفت،
    زیر آوار بت های فر و ر یخته له نشدم .
    ز یر آوار
    در سال ۱۹۵۱ با دوستی جوان به دریا که رفته بودیم،
    مرگ از زیر گوشم گذشت
    در انتظارمرگ با قلبی شکسته .
    چهار ماه از سال ۱۹۵۲ را به پشت خوابیدم منتظر مرگ با قلبی شکسته
    دیوانه وار حسود بودم نسبت به زنانی که دوست شان میداشتم،
    اما به چارلی چاپلین کمترین حسادت را نداشتم.
    زنان ام را فریب دادم،
    اما پشت سر دوستان هرگز بدگویی نکردم.
    نوشیدم ولی الکلی نشدم

    سربلند هستم،
    نان خود را با عرق پیشانی بدست آوردم.
    شرمنده می شوم از این که بخاطر دیگران باید دروغ بگویم .
    دروغ گفتم تا دیگران را رنج ندهم ،
    ولی نه بی دلیلی روشن .
    با ترن ، خودرو و هواپیما سفر کردم
    که خیلی ها امکان اش را نداشتند.
    به اپرا رفتم ،
    وقتی که دیگران اپرا هم به گوش شان نخورده بود.

    از سال ِ ۱۹۲۱به اینطرف خوداری می کنم
    از بازدید شهر هایی که بیشتر مردم به آنجا میروند،
    مساجد و کلیساها،
    معابد ، کنیسه ها و شعبده بازی ها
    ولی میگذارم فال قهوه ام را بخوانند.
    کتاب های من به سی تا چهل زبان چاپ شده اند.
    ولی در ترکیه ی خودم ، به زبان ترکی ممنوع
    به سرطان دچار نیستم،
    ضرورتی هم نیست که باشم
    نمی خواهم فلان وزیر باشم
    علاقه ای هم به آن ندارم
    جنگ را هم تجربه نکردم
    لازم نیست.
    لازم نبود نیمه شب ها در حمله های هوایی
    به پناهگاه های زیرزمینی پناه گرفته، و راه فرار را پیش بگیرم.
    در جاده ها ، زیر هواپیماهای سقوط کرده نیفتادم .
    در حدود شصت سالگی عاشق شدم.
    خالصه بگویم رفقا :
    اگر امروز در برلین از اندوه بمیرم هم ،
    می توانم بگویم مانند یک انسان زیستم.
    واینکه چقدر هم زندگی خواهم کرد و چگونه،
    کسی نمیداند .

    پی نوشت: کنستانتین بورجنسکی جد مادری ناظم حکمت ،اشراف زاده ای لهستانی بود که پس از شکست در قیام اتریش و روسیه در سال ۱۸۴۸ به پاریس وسپس به ترکیه گر یخت و در آنجا لقب «پاشا» را گرفت.
     
  2. دهم اسفند زادروز مهدی اخوان ثالث، شاعر پر آوازه ایرانی گرامی باد.
     
    Soren.، طناز*، سایه های بیداری و یک نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  3. ۲۵اسفند زاد روز پروین اعتصامی آشتیانی بر دوستان اهل فرهنگ و ادب مبارک

    زندگی جز نفسی نیست،
    غنیمت شمرش
    نیست امید که همواره نفس بر گردد

    # پروین اعتصامی
     
    Soren.، طناز* و سایه های بیداری از این ارسال تشکر کرده اند.
  4. کاربر فعال

    تاریخ عضویت:
    ‏8/11/15
    ارسال ها:
    354
    تشکر شده:
    3,497
    امتیاز دستاورد:
    113
    جنسیت:
    مرد
    مولانای دوم و عشق من است این پیر فرزانه @};-@};-@};-
    یاد و خاطرش همواره گرامی باد . @};-@};-@};-

    http://www.aparat.com/v/IDQq0
     
    Soren.، نگآر و nasrinam از این ارسال تشکر کرده اند.
  5. فرق بسیار زیادی است بین کسی که "کم می آورد" با کسی که "کوتاه می آید"

    ۸ اردیبهشت ماه زادروز سیمین دانشور گرامی باد
     
    Soren.، طناز*، سایه های بیداری و یک نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  6. مهم نیست مرگ کی به سراغم خواهد آمد؛ مهم این است که مرگ یا زندگیم چه تأثیری در زندگی دیگران داشته باشد...


    امروز دوم تیر ماه زادروز صمد بهرنگی یادش گرامی...@};-
     
    Soren.، طناز* و Roshana. از این ارسال تشکر کرده اند.
  7. ماه ِ شهریور
    پُر است از خاطراتِ عشقِ من
    من به جان، تا زنده باشم
    عاشقِ شهریورم...

    { مهدی اخوان ثالث}

    چهارم شهریور سالروز درگذشت مهدی اخوان ثالث گرامی باد
    روحش شاد و یادش گرامی
     
    Soren. و MajiD.JD از این پست تشکر کرده اند.
  8. جانا به خرابات آ
    تا لذت جان بينی
    جان را چه خوشی باشد
    بی صحبت جانانه؟

    ۷ مهر
    روز بزرگداشت شمس تبریزی گرامی ‌باد@};-
     
    اشک قلم و Soren. از این پست تشکر کرده اند.
  9. روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت. روزی که کمترین سرود
    بوسه است.

    21 آذر زادروز "احمد شاملو"
    یادش گرامی@};-
     
    اشک قلم از این پست تشکر کرده است.
  10. عضو جدید

    تاریخ عضویت:
    ‏31/3/19
    ارسال ها:
    18
    تشکر شده:
    7
    امتیاز دستاورد:
    3
    جنسیت:
    مرد

    دادا بیلوردی


    [​IMG]

    بنیانگذار سبک زلال

    پدر شعر زلال



    مهندس ابوالفضل عظیمی بیلوردی متخلّص به دادا از شاعران معاصر ایران زمین می باشد و در سرایش شعر در دو زبان فارسی و ترکی مهارت کامل دارد.شعرهای عرفانی و ماورائی ایشان در دو قالب غزل و زلال معروف است.
    ابوالفضل دادا در دوم بهمن 1346 هـ.ش در روستای بیلوردی واقع در آذربایجان شرقی در خانواده ای ساده و فقیر قدم به دنیا نهاد و از دوران کودکی با فقر دست و پنجه نرم نمود . نام پدرش سلطانعلی است که به شغل کشاورزی می پرداخته و نام مادرش فاطمه که زنی نجیب و خانه دار بوده است . دوران زندگی ایشان بسیار اندوهناک گذشته است . همیشه در غربت حاصل از فقر ، در حسرت دیدار مادر مریضش ماند . بعد از اتمام تحصیلات ابتدائی به شهر تبریز عزیمت کرده و دوران راهنمائی را با کارگری به اتمام رسانده و از روی علاقه وارد هنرستان کشاورزی شهرستان سراب شده و بعد از اتمام دوران دبیرستان وارد دانشگاه شده و در مهندسی کشاورزی به تحصیلات عالی پرداخته و در نهایت ساکن شهر تبریز شده و در کنار رشته ی مورد علاقه ی خود به همراه ادبیات به خدمت در جامعه ادامه می دهد .
    آن زمان ، غربت امان نداد و فوت مادر جوانش در دوران نوجوانی به دلیل کمبود امکانات مالی پدرش ، نگرش او را نسبت به دنیا تغییر داد . دادا روحی لطیف دارد . در طول تحصیل راضی به رنج پدرش نمی شد . نصف روز را گارگری کرده و نصف دیگرش را به تحصیل می پرداخته است که در نهایت ، وقتی که دستش به آب و نان رسید پدرش را نیز از دست داد. در سال 1378 هـ.ش با خانواده ای ساده از اهل تبریز وصلت کرده و دو فرزند پسر به دنیا یادگار گذاشته است . ابوالفضل دادا از دوران کودکی با شعر و شاعری مانوس بوده و سبک زلال در تاریخ دوم بهمن ماه 1388 هـ.ش به توسط ایشان به جهان ادبیّات تحویل داده شده است . از آثار ایشان می توان به اسرار و عبرتهای عاشورا در عالم عرفان ، عرایضی از دادا ، منظومه ی محبّت ، مقاله ی بلند ( زبان نو و ساختار شکنی در شعر ) و چند اثر حاضر به چاپ اشاره کرد . بیشترین توسعه ی فعالیت دادا در خصوص غزل و زلال می باشد .
    دادا همیشه در جنب و جوش است و به عالم معنویّت علاقه ی زیادی از خود نشان داده است . چنانچه از آثارش پیداست ، به گذشته های خود قانع شدنی نیست ، رفته رفته پا را فراتر گذاشته سر از عرفان و ماوراء در می آورد .
    غزل های دادا و زلال های دادا
    در اینترنت