1. مهمان گرامی، جهت ارسال پست، دانلود و سایر امکانات ویژه کاربران عضو، ثبت نام کنید.
    بستن اطلاعیه

25 فروردین؛ روز بزرگداشت عطارِ هفت شهر عشق

شروع موضوع توسط ARMAN ‏14/4/13 در انجمن معرفی شخصیتها، زندگینامه و کتاب

  1. کاربر فوق حرفه ای

    تاریخ عضویت:
    ‏22/1/13
    ارسال ها:
    3,327
    تشکر شده:
    5,865
    امتیاز دستاورد:
    0
    حرفه:
    کاربر
    [​IMG]

    بیست‌وپنجم فروردین‌ماه در تقویم رسمی ما با نام بزرگداشت عطار نیشابوری نام‌گذاری شده است.


    به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه کویر، مردم ایران، شیخ فریدالدین عطار نیشابوری را به عنوان شخصیتی چندوجهی می‌شناسند. عده‌ای او را شاعر، برخی عارف و تعدادی هم به اعتبار آثار منثوری که دارد، او را نویسنده‌ای بزرگ معرفی می‌کنند.


    عطار نیشابوری یکی از عارفان و شاعران بزرگ ایران است که تحولی در عرفان اسلامی ایجاد کرده و مجموعه‌ای از صفت‌ها شخصیت عطار را این‌چنین بزرگ و ارجمند ساخته است.



    عطار در زمینه عرفان خودش یک صاحب‌نظر کامل است و مقلد دیگر عارفان یا ادیبان نیست و به عبارتی خودش مبتکر است.



    نخستین منظومه رمزی عرفانی ایران و فارسی را او سروده است که همان منطق‌الطیر اوست و پیش از آن هم به این صورت کسی منظومه رمزی عرفانی نسروده بود.



    البته عطار تنها در منطق‌الطیر متوقف نمی‌شود و به دنبال آن مصیبت‌نامه را می‌آفریند.





    بسیاری از عارفان معتقدند انسان قبول امانت عشق کرده و این امانت و عشق را پذیرفته است، در حالی‌که فرشته نداند عشق چیست و این موضوع را فصل تمایز در نظر می‌گیرند.




    در همین ارتباط حافظ می‌گوید:


    فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی




    بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز





    اما عطار چیزی فراتر و برتر از این مطلب را بیان می‌کند و معتقد است، فرشتگان هم مانند انسان عاشق خداوند هستند و اگر این‌چنین نبود، حول عرش سجده و رکوع نمی‌کردند، ذکر نمی‌گفتند، سبحان الله نمی‌گفتند، پس هر دو عاشق خداوند هستند و به میزانی، آن امانت در آن‌ها وجود دارد. ولی از نگاه عطار، چیزی که انسان دارد و فرشته‌ها ندارند، درد است.




    قدیسان را عشق هست و درد نیست


    درد را جز آدمی در خورد نیست




    عارفان مقامات عرفانی را بر اساس مطالب زهد بیان می‌کردند، اما عطار نیشابوری در این زمینه تحول ایجاد می‌کند و بحث زاهدانه را کنار می‌گذارد. او همچنین مقامات عرفانی را وادی می‌خواند و وادی‌های او عاشقانه هستند: طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت، فقر و فنا.





    عطار نیشابوری در یک کلام بین سنایی و مولوی قرار دارد. مطالب آموخته‌ای را از شیوه و عرفان سنایی گرفته، دگرگون کرده است و نظریات خودش را به آن افزوده و برای مولانا به یادگار گذاشته و مولوی، مثنوی معنوی را بر همین اساس و سابقه می‌گوید و می‌سراید.





    برخی از مردم بر این باورند که عرفان و تصوف نوعی خمودگی، سستی و گوشه‌گیری است، اما تصوف و عرفان گوشه خانقاه نشستن و هوی حق کشیدن نیست، در عرفان عطار پویایی است و با اسحله عرفان، حربه کلام و زبان به جنگ قدرتمندان می‌رود.





    مسائل عرفان بسیار پیچیده است و به این سادگی نمی‌توان به آن ورود پیدا کرد، مثلا با خواندن چند کتاب و شعر یا منابع عرفانی نمی‌توان وارد آن شد. یکی از کسانی که پس از سنایی آمد و سعی کرد مسائل عرفانی را با حکایت و تمثیل بیان کند، عطار است.





    غزل‌های عطار نیشابوری از مهم‌ترین مراحل تکامل غزل فارسی به شمار می‌رود و برخی از پژوهشگران شعر و ادب فارسی بر این باورند که اگر در ادبیات کلاسیک از دیوان شمس تبریزی چشم‌پوشی کنیم، غزلیات عطار مهم‌ترین نمونه‌های غزل عرفانی فارسی هستند.





    شیخ فریدالدین عطار نیشابوری، عارف، شاعر، طبیب و دانشمند بزرگ و فخر ایرانیان، در قرن شش و هفت می‌زیست.





    نام او «محمّد»، لقبش «فریدالدّین» و کنیه‌اش «ابوحامد» بود و در شعرهایش بیش‌تر «عطّار» و گاهی نیز «فرید» تخلص کرده ‌است.





    نام پدر عطّار ابراهیم (با کنیهٔ ابوبکر) و نام مادرش رابعه بود. پدرش از اهالی زروند کدکن (شهری تاریخی با قدمتی هزارساله در 130 کیلومتری جنوب مشهد مقدس و 65 کیلومتری شمال غربی شهرستان تربت حیدریه) در اطراف نیشابور خراسان بود.





    فریدالدّین در سال ۵۱۳ هجری در نیشابور متولد شد، و در سال ۵۴۸ به علّت حمله قوم مغول مانند بسیاری از اهالی نیشابور به شهر شادیاخ مهاجرت کرد. او با ثروتی که همراه داشته، داروخانه‌ای را در آن شهر بنا نهاد که در آن بیماران را معالجه می‌کرد و در همان محل تعلیمات طبابت، داروسازی و عرفان را از شیخ مجدالدّین بغدادی فراگرفت.




    عطار در زمینه عرفانی از مرتبه‌ای بالا برخوردار بوده ‌و درباره پشت پا زدن عطار به اموال دنیوی و راه زهد، گوشه‌گیری و تقوی را پیش گرفتن وی حکایات زیادی گفته شده ‌است. ولی چیزی که معلوم است، این است که عطار پس از این قضیه مرید شیخ رکن‌الدین اکاف نیشابوری می‌شود و تا پایان عمر (حدود ۷۰ سال) با بسیاری از عارفان زمان خویش هم‌صحبت شده و به گردآوری حکایات صوفیه و اهل سلوک پرداخته ‌است. بنا بر روایتی، او بیش از ۱۸۰ اثر مختلف به جای گذاشته که حدود ۴۰ عدد از آن‌ها به شعر و مابقی نثر است. عطار در سال ۶۱۸ یا ۶۱۹ و یا ۶۲۶ در حمله مغولان کشته شد.



    گفتم دل و جان بر سر کارت کردم / هر چیز که داشتم نثارت کردم


    گفتا تو که باشی که کنی یاد مرا / کان من بودم که بی‌قرارت کردم



    به گزارش ایسنا، بزرگداشت مفاخر و بزرگان در حقیقت بزرگداشت یک جامعه است، ذخیره‌هایی فرهنگی، ادبی، علمی و عرفانی یک ملت و مردم که باید معرفی شوند و آثارشان منتشر شود در تمام روزها و روزگاران.



    خبرنگار ایسنای منطقه کویر، فرزانه لشکری
     
    M @ H @ K، SiavashBaran و mj12 از این ارسال تشکر کرده اند.
  2. مدیر تالار شعر و ادب عضو کادر مدیریت ❂مدیر انجمن❂

    تاریخ عضویت:
    ‏19/10/20
    ارسال ها:
    2,238
    تشکر شده:
    9,229
    امتیاز دستاورد:
    126
    جنسیت:
    مرد
    ای به عالم کرده پیدا راز پنهان مرا
    من کیم کز چون تویی بویی رسد جان مرا
    جان و دل پر درد دارم هم تو در من می‌نگر
    چون تو پیدا کرده‌ای این راز پنهان مرا

    ز آرزوی روی تو در خون گرفتم روی از آنک
    نیست جز روی تو درمان چشم گریان مرا
    گرچه از سرپای کردم چون قلم در راه عشق
    پا و سر پیدا نیامد این بیابان مرا

    گر امید وصل تو در پی نباشد رهبرم
    تا ابد ره درکشد وادی هجران مرا
    چون تو می‌دانی که درمان من سرگشته چیست
    دردم از حد شد چه می‌سازی تو درمان مرا

    جان عطار از پریشانی است همچون زلف تو
    جمع کن بر روی خود جان پریشان مرا

    به قلم
    فَریدالدّین ابوحامِد محمّد عطّار نِیشابوری


    فریدالدین ابوحامد محمد عطار نیشابوری مشهور به شیخ عطّار نیشابوری (۱۱۴۶م/۵۴۰ق – ۱۲۲۱م/۶۱۸ق) یکی از عارفان، صوفیان و شاعران ایرانی سترگ و بلندنام ادبیات فارسی در پایان سدهٔ ششم و آغاز سدهٔ هفتم است.
    او در سال ۵۴۰ هجری برابر با ۱۱۴۶ میلادی در نیشابور زاده شد و در ۶۱۸ هجری به هنگام حملهٔ مغول به قتل رسید.

    [​IMG]
     
    Farzane، mj12 و M @ H @ K از این ارسال تشکر کرده اند.
  3. مدیر تالار شعر و ادب عضو کادر مدیریت ❂مدیر انجمن❂

    تاریخ عضویت:
    ‏19/10/20
    ارسال ها:
    2,238
    تشکر شده:
    9,229
    امتیاز دستاورد:
    126
    جنسیت:
    مرد
    همچو لیلی مستمندم در فراقش روز و شب
    همچو مجنون گرد عالم دوست جویان می‌روم
    تا بدیدم زلف چون چوگان او بر روی ماه
    در خم چوگان او چون گوی گردان می‌روم

    فَریدالدّین ابوحامِد محمّد عطّار نِیشابوری
     
    m naizar و M @ H @ K از این پست تشکر کرده اند.
  4. مدیر ارشد عضو کادر مدیریت ✪مدیر ارشد✪ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏21/10/15
    ارسال ها:
    16,450
    تشکر شده:
    74,978
    امتیاز دستاورد:
    149
    جنسیت:
    زن
    1552471013_A8aQ6.jpg


    25 فروردین – روز بزرگداشت عطار نیشابوری

    **

    شیخ فریدالدین عطار نیشابوری، عارف و شاعر نام آور ایران در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری قمری در قریه کدکن که در آن زمان از توابع نیشابور بود، به دنیا آمد. پدرش به شغل گیاه درمانی یا عطاری مشغول بوده و بعدها عطار راه پدر را ادامه می دهد.

    از مهمترین آثار وی می توان به : الهی نامه، منطق الطیر، اسرار نامه، مصیبت نامه، دیوان غزلیات و قصائد، مختارنامه، تذکره الولیا و همچنین منظومه های مظهر العجایب، هیلاج نامه، لسان الغیب، مفتاح الفتوح اشاره کرد.

    سال وفات عطار را در سال 627 دانسته اند، که عطار نیشابوری، آن شاعر و عارف بزرگ، به دست یک فرد مغولی در یورشی بی رحمانه با ضربت شمشیر به قتل رسید.



    ** غزلی زیبا از فرید الدین عطار نیشابوری **



    رخ تو چگونه بینم که تو در نظر نیایی
    نرسی به کس چو دانم که تو خود بسر نیایی

    وطن تو از که جویم که تو در وطن نگنجی
    خبر تو از که پرسم که تو در خبر نیایی

    چه کسی تو باری ای جان که ز غایت کمالت
    چو به وصف تو در آیم تو به وصف در نیایی

    گهری عجب تر از تو نشنیدم و ندیدم
    که به بحر در نگنجی و ز قعر بر نیایی

    چو به پرده در نشینی چه بود که عاشقان را
    چو شکر همی نبخشی نمک جگر نیایی

    همه دل فرو گرفتی به تو کی رسم که گر من
    در دل بسی بکوبم تو ز دل بدر نیایی

    تو بیا که جان (عطار) اگرت خوش آمد از وی
    به تو بخشد آن ولیکن تو بدین قدر نیایی.
     
    SiavashBaran و m naizar از این پست تشکر کرده اند.
  5. مدیر ارشد عضو کادر مدیریت ✪مدیر ارشد✪

    تاریخ عضویت:
    ‏29/7/15
    ارسال ها:
    21,341
    تشکر شده:
    99,380
    امتیاز دستاورد:
    148
    جنسیت:
    مرد

    هر دلی کز عشق تو آگاه نیست
    گو برو کو مرد این درگاه نیست

    هر که را خوش نیست با اندوه تو
    جان او از ذوق عشق آگاه نیست

    ای دل ار مرد رهی مردانه باش
    زانکه اندر عاشقی اکراه نیست

    عاشقان چون حلقه بر در مانده‌اند
    زانکه نزدیک تو کس را راه نیست

    گرد بر گرد دلم از درد تو
    خون گرفت و زهرهٔ یک آه نیست

    بر سر آی از قعر چاه نفس از آنک
    یوسف مصریت اندر چاه نیست

    چند جویی آب و جاه ار عاشقی
    عاشق اندر بند آب و جاه نیست

    زاد راه مرد عاشق نیستی است
    نیست شو در راه آن دلخواه نیست


    در ده ای عطار تن در نیستی
    زانکه آنجا مرد هستی شاه نیست

     
    SiavashBaran و M @ H @ K از این پست تشکر کرده اند.