" کارل گوستاو یونگ روانشناسِ سوئیسی " تعبیرِ جالبی از انسانِ خوشحال دارد ؛ که بسیار از تعریفِ عادی و معمولِ خوشحالی فاصله دارد : بر اساسِ این تعریف ، خوشحال بودن یعنی توانمنديِ بالاي ما در شكيبايی و استقامت در برابر سختی ها . خوشحالی یعنی اطمینانی درونی به این که درد و رنج و سختی و بیماری و پیری و مرگ جز لاینفك زندگی ست اما هیچ کدام از آنها نمی تواند مرا از پا بیاندازد . خوشحالی یعنی میلِ به زندگی علی رغم علمِ به فانی بودنِ همه چیز ، خوشحالی یعنی بعد از هَر زمین خوردن همچنان بتوانیم بلند شویم ، بعد از هر گریه همچنان بتوانیم بخندیم و لبخند بر لبِ دیگر همنوعان بیاوریم ، خوشحالی یعنی حضورِ کاملِ ما در هستی ، خوشحالی یعنی توانایی ما به گفتنِ یک آريِ بزرگ به زندگی " خوشحالی يعنی ادامه دادن "
زندگی مانند یک آینه است نه ذره بین هنگامی که در مقابل آئینه لبخند بزنیم بهترین نتایج را به دست خواهیم آورد اما اگر از ورای ذره بین نگاه کنی خطوط و چین و چروک و لک و کک و مک ترسناک خواهی دید
آدمی اگر هیچ چیز در این دنیا نداشته باشد، باز هم چیزی هست که باید بابت آن هر ثانیه شادی کرد و آن "وجود داشتن" است. وجود داشتن برای عشق ورزیدن به تمام کسانی که ما را در زندگیشان پذیرفتهاند. [ فردریک بکمن ]
عمیقا به چیزی باور داشته باشید که شما را از زندگی ساکن بیرون بکشد. اگر بخواهیم واقعی فکر کنیم زمانی که از ما بپرسند که چرا زنده هستی چه میگوییم؟ شاید همه دلیلی داشته باشیم ودر عین حال هیچ دلیلی نداشته باشیم واقعی ترین چیز و درست ترین چیز این است که ما هستیم بدون هیچ قید دیگری. ما فقط هستیم. حال اگر میخواهیم لذت ببریم راهی نداریم جز اینکه به زندگیمان معنا بدهیم وگرنه افسردگی تار و پودمان را نابود میکند. به خاطر چیزی بجنگید، به چیزی باور داشته باشید و از آن تا پای وجود دفاع کنید.. اگر میخواید دقیق تر حرف هایم را بشنوید و معنا در زندگی را بیاموزید این ویدیو کمک بزرگی به شما میکند.
من ملزم به موفق شدن نیستم، اما من ملزم هستم تا به بالاترین ظرفیت خود برسم. آبراهام لینکلن (1809-1865)
برچسبزدن یعنیچی؟! آدمی که حالش با خودش خوب نباشه هم به خودش برچسب میزنه و هم به دیگران! درواقع با کمک والد سرزنشگرش دست به این کار میزنه. بهعنوان مثال: وقتی یه کاری رو یادتون میره که میخواستید انجام بدید یادتون میفته، اگه کودک سرزنشگر درونتون رشد پیدا کرده باشه شروع میکنید به خودتون برچسب میزنید: من چقدر خنگم، بیعرضم، آخه یه آدم چقدر میتونه احمق باشه و... که این درمورد دیگرانم صدق میکنه! وقتی یه خطایی، یه اشتباهی انجام بدن، شروع میکنید به برچسب زدن.