(([FONT=Times New Roman (Arabic)]تابوت لحظه هایم[/FONT])) [FONT=Times New Roman (Arabic)]از این دیوارها تنم می گیر امشب[/FONT] [FONT=Times New Roman (Arabic)]دیدگانم ابریست[/FONT] (( [FONT=Times New Roman (Arabic)]و روی گونه ام شرجیست[/FONT])) [FONT=Times New Roman (Arabic)]بی تو اما[/FONT] [FONT=Times New Roman (Arabic)]آسمان تب دارد امشب[/FONT] [FONT=Times New Roman (Arabic)]و هوا رگه های وجود تو را کم دارد امشب[/FONT] [FONT=Times New Roman (Arabic)]آه ، افسانه چشمانم[/FONT] [FONT=Times New Roman (Arabic)]بی تو بی طرح و رنگ است[/FONT] [FONT=Times New Roman (Arabic)]وبی یاس نفس هایت[/FONT] [FONT=Times New Roman (Arabic)]آسمان هم کمی دلتنگ است[/FONT] [FONT=Times New Roman (Arabic)]در سکوت لحظه ها[/FONT] [FONT=Times New Roman (Arabic)]هیاهوی باران مشت می کوفت بر دیوارها[/FONT] [FONT=Times New Roman (Arabic)]اینک، اینجا[/FONT] [FONT=Times New Roman (Arabic)]ترک گرفته است شیشه نازک دل ماه[/FONT] [FONT=Times New Roman (Arabic)]امشب این ثانیه های موذی[/FONT] [FONT=Times New Roman (Arabic)]قصد آزار وجودم دارند[/FONT] [FONT=Times New Roman (Arabic)]و تنم بی حضور روشنت می سوزد امشب[/FONT] [FONT=Times New Roman (Arabic)]و تو در توی این شب تیره و تار وکبود[/FONT] [FONT=Times New Roman (Arabic)]یخ کرده پای ذهن[/FONT] [FONT=Times New Roman (Arabic)]تنگم از تاروپود لحظه هایت خالیست[/FONT] [FONT=Times New Roman (Arabic)]از سکوت مرگ اندود هفت پیچ زمان[/FONT] [FONT=Times New Roman (Arabic)]دل دیوار هم ترک برداشت[/FONT] [FONT=Times New Roman (Arabic)]وقتی تابوت تنگ لحظه ها مرا در بر گرفته بود[/FONT] [FONT=Times New Roman (Arabic)]آنسوی دشت چشمهایم آتش گرفته بود[/FONT] [FONT=Times New Roman (Arabic)]سینه آن آسمان تنها را دسته ای کرکس گرفته بود[/FONT] * [FONT=Times New Roman (Arabic)]دیشب مرده بودم[/FONT] [FONT=Times New Roman (Arabic)]دیدم بی صدا آمدی[/FONT] [FONT=Times New Roman (Arabic)]به لحظه های ناب شیشه ایم لگد زدی[/FONT] [FONT=Times New Roman (Arabic)]حاله ای شدم آنوقت تو[/FONT] [FONT=Times New Roman (Arabic)]به آنسوی سایه های وجودم سرک زدی[/FONT] [FONT=Times New Roman (Arabic)]نه دگر این شب چله نشین روی توست[/FONT] [FONT=Times New Roman (Arabic)]نه دگر منتطر تیرگی نگاه های پر های و هوی توست[/FONT] [FONT=Times New Roman (Arabic)]آسمان چشم هایم بدر نقره ای خیال بود[/FONT] [FONT=Times New Roman (Arabic)]اما تو کسوف پهناور ذره ذره های شعاعش شدي تمام جان و تنش سوخت در هوس آخر [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]تنها مي مانم [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif] اي كسانيكه مأمور دفن من هستيد...هرگاه كه من مُردم مرا در تابوت سياهي بگذاريد تا همگان بدانند كه جز سياهي در دنيا، چيزي نديدهام.[/FONT] [FONT=arial, helvetica, sans-serif] چشمانم، چشمانمرا باز بگذاريد تا بداند كه هنوز چشم انتظارم. دهانم، دهانمرا باز بگذاريد تا باور [/FONT] [FONT=arial, helvetica, sans-serif]كند كه هنوز، ناگفتنيها دارم. دستانم، دستانمرا باز بگذاريد تا ببينند كه چيزي باخود نخواهم برد.[/FONT] [FONT=arial, helvetica, sans-serif] در تابوت را باز بگذاريد تا شايد كه بيايد آنگاه، صليبي از يخ بر سر مزارم بگذاريد تا با اولين [/FONT] [FONT=arial, helvetica, sans-serif]طلوع خورشيد، آب گشته، بر خاکم بگريد شما نگرييد[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif] ديگران نگريند هيچكس نماند .[/FONT] [FONT=arial, helvetica, sans-serif]همه برويد تنها بودم ميخواهم تنها بمانم[/FONT]
صدا میرفت تا گنگی خاطراتی مبهم زمین سرد دیوارها بیتفاوت افتاب و مهتاب سایه ها دامن گیر پرده های اویخته به پنجره و من ارام ارام میتراوم در سکوت خانه زمستان نیست اما رطوبت ورقهای خالی بیداد استخوان سوزی ست تدفین نمیخواهد لحظه های عریانم خود به خدا خواهند رسید لب بر لب MITRA