1. مهمان گرامی، جهت ارسال پست، دانلود و سایر امکانات ویژه کاربران عضو، ثبت نام کنید.
    بستن اطلاعیه

زندگینامه سیمین بهبهانی + اشعار

شروع موضوع توسط Zarirr ‏27/11/10 در انجمن معرفی شخصیتها، زندگینامه و کتاب

  1. مدیر ارشد عضو کادر مدیریت ✪مدیر ارشد✪ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏21/10/15
    ارسال ها:
    16,480
    تشکر شده:
    75,142
    امتیاز دستاورد:
    149
    جنسیت:
    زن
    یک دریچه آزادی

    یک دریچه آزادی باز کن به زندانم
    یک سبو پر از شادی خرج کن که مهمانم

    ابر نقره افشان شو تا چو تاک بارآور
    پیش دست و دلبازان دست و دل بیفشانم

    یک چمن صفا داری باز کن به رویم در
    بر بساط گل بنشین در کنار بنشانم

    لحظه های امروزم شاد باد و رنگین باد
    وعده های فردا را اعتماد نتوانم

    فرّ بامدادم کو؟ نیمروز شادم کو؟
    آفتاب بیرنگی بر فراز ایوانم

    مرگ راه میبندد لحظه های غلتان را
    کو مجال پوییدن؟ گوی تنگ میدانم

    عشق! خیز و توفان کن! آنچه مانده ویران کن!
    از تو باد خاشاکش لانه پریشانم

    با زبان سرخ آخر چون کند سر سبزم؟
    رنگ بوی خون دارد نکته ها که میدانم

    عشق میرسد از راه پیش او سخن کوتاه
    در نماز خون شعری با حضور میخوانم
     
    کوکی♥❄، n@der، m naizar و یک نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  2. مدیر ارشد عضو کادر مدیریت ✪مدیر ارشد✪ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏21/10/15
    ارسال ها:
    16,480
    تشکر شده:
    75,142
    امتیاز دستاورد:
    149
    جنسیت:
    زن
    دوباره می‌سازمت وطن!
    اگر چه با خشت جان خویش
    ستون به سقف تو می زنم،
    اگر چه با استخوان خویش
    دوباره می بویم از تو گُل،
    به میل نسل جوان تو
    دوباره می شویم از تو خون،
    به سیل اشک روان خویش


    دوباره ، یک روز آشنا،
    سیاهی از خانه میرود
    به شعر خود رنگ می زنم،
    ز آبی آسمان خویش
    اگر چه صد ساله مرده ام،
    به گور خود خواهم ایستاد
    که بردَرَم قلب اهرمن،
    ز نعره ی آنچنان خویش



    کسی که « عظم رمیم» را
    دوباره انشا کند به لطف
    چو کوه می بخشدم شکوه ،
    به عرصه ی امتحان خویش
    اگر چه پیرم ولی هنوز،
    مجال تعلیم اگر بُوَد،
    جوانی آغاز می کنم
    کنار نوباوگان خویش


    حدیث حب الوطن ز شوق
    بدان روش ساز می کنم
    که جان شود هر کلام دل،
    چو برگشایم دهان خویش
    هنوز در سینه آتشی،
    بجاست کز تاب شعله اش
    گمان ندارم به کاهشی،
    ز گرمی دمان خویش
    دوباره می بخشی ام توان،
    اگر چه شعرم به خون نشست
    دوباره می سازمت به جان،
    اگر چه بیش از توان خویش
     
    کوکی♥❄، n@der، m naizar و یک نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  3. مدیر ارشد عضو کادر مدیریت ✪مدیر ارشد✪ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏21/10/15
    ارسال ها:
    16,480
    تشکر شده:
    75,142
    امتیاز دستاورد:
    149
    جنسیت:
    زن
    دارا جهان ندارد،
    سارا زبان ندارد
    بابا ستاره ای در
    !هفت آسمان ندارد

    کارون ز چشمه خشکید،
    البرز لب فرو بست
    حتا دل دماوند،
    آتش فشان ندارد

    دیو سیاه دربند،
    آسان رهید و بگریخت
    رستم در این هیاهو،
    گرز گران ندارد

    روز وداع خورشید،
    زاینده رود خشکید
    زیرا دل سپاهان،
    نقش جهان ندارد

    بر نام پارس دریا،
    نامی دگر نهادند
    گویی که آرش ما،
    تیر و کمان ندارد

    دریای مازنی ها،
    بر کام دیگران شد
    نادر ز خاک برخیز،
    میهن جوان ندارد

    دارا ! کجای کاری،
    دزدان سرزمینت
    بر بیستون نویسند،
    دارا جهان ندارد

    آییم به دادخواهی،
    فریادمان بلند است
    اما چه سود، اینجا
    نوشیروان ندارد

    کوآن حکیم توسی،
    شهنامه ای سراید
    شاید که شاعر ما
    دیگر بیان ندارد

    هرگز نخواب کوروش،
    ای مهرآریایی
    بی نام تو،وطن نیز
    نام و نشان ندارد
     
    کوکی♥❄، n@der، m naizar و یک نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  4. مدیر ارشد عضو کادر مدیریت ✪مدیر ارشد✪ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏21/10/15
    ارسال ها:
    16,480
    تشکر شده:
    75,142
    امتیاز دستاورد:
    149
    جنسیت:
    زن
    گر سرو را بلند به گلشن کشیده اند
    کوتاه پیش قد بت من کشیده اند

    زین پاره دل چه ماند که مژگان بلند ها
    چندین پی رفوش ، به سوزن کشیده اند

    امروز سر به دامن دیگر نهاده اند
    آنان که از کفم دل و دامن کشیده اند

    آتش فکنده اند به خرمن مرا و ، خویش
    منزل به خرمن گل و سوسن کشیده اند

    با ساقه ی بلند خود این لاله های سرخ
    بهر ملامتم همه گردم کشیده اند

    کز عاشقی چه سود ؟ که ما را به جرم عشق
    با داغ و خون به دشت و به دامن کشیده اند

    حال دلم مپرس و به چشمان من نگر
    صد شعله سر به جانب روزن کشیده اند

    سیمین !‌ در آسمان خیال تو ، یادها
    همچون شهاب ها ، خط روشن کشیده اند
     
    کوکی♥❄، n@der، m naizar و یک نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  5. کاربر ویژه ゚・*.✿کاربر فعال✿.*・゚ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏18/4/19
    ارسال ها:
    8,814
    تشکر شده:
    27,737
    امتیاز دستاورد:
    118
    جنسیت:
    مرد
    گر بوسه می خواهی بیا، یک نه دو صد بستان برو
    اینجا تن بی جان بیا، زین جا سراپا جان برو

    صد بوسه ی تر بَخْشَمَت، از بوسه بهتر بَخْشَمَت
    اما ز چشم دشمنان، پنهان بیا، پنهان برو

    هرگز مپرس از راز من، زین ره مشو دمساز من
    گر مهربان خواهی مرا، حیران بیا حیران برو

    در پای عشقم جان بده، جان چیست، بیش از آن بده
    گر بنده ی فرمانبری، از جان پی فرمان برو

    امشب چو شمع روشنم، سر می کشد جان از تنم
    جان ِ برون از تن منم، خامُش بیا سوزان برو

    امشب سراپا مستیم، جام شراب هستیَم
    سرکش مرو وَزْکوی من افتان برو؟ خیزان برو

    بنگر که نور حق شدم، زیبایی یِ مطلق شدم
    در چهره ی سیمین نگر، با جلوه ی جانان برو.


    سیمین بهبهانی
     
    farhad_fr، M @ H @ K و m naizar از این ارسال تشکر کرده اند.
  6. کاربر ویژه ゚・*.✿کاربر فعال✿.*・゚ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏18/4/19
    ارسال ها:
    8,814
    تشکر شده:
    27,737
    امتیاز دستاورد:
    118
    جنسیت:
    مرد
    گر بوسه به من بخشی دانی به چه میماند؟
    مرغی که گهِ کشتن‌، قاتل دهدش آبی

    گر بوسه بمن دادی، انگار جهان دادی
    کان جام جمی باشد ، شهد شکری از لب

    [​IMG]
     
    farhad_fr و M @ H @ K از این پست تشکر کرده اند.
  7. مدیر ارشد عضو کادر مدیریت ✪مدیر ارشد✪ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏21/10/15
    ارسال ها:
    16,480
    تشکر شده:
    75,142
    امتیاز دستاورد:
    149
    جنسیت:
    زن
    رفتم اما دل من مانده برِ دوست هنوز
    می برم جسمی و، جان در گرو اوست هنوز

    هر چه او خواست، همان خواست دلم بی کم و کاست
    گرچه راضی نشد از من دل آن دوست هنوز

    گر چه با دوری ی ِ او زندگیم نیست، ولی
    یاد او می دمدم جان به رگ و پوست هنوز

    بر سرو سینه ی من بوسه ی گَرْمش گل کرد
    جان ِ ‌حسرت زده زان خاطره خوشبوست هنوز.

    رشته ی مهر و وفا شُکر که از دست نرفت
    بر سر شانه ی من تاری از آن موست هنوز

    بکشد یا بکشد، هر چه کند دَم نزنم
    مرحبا عشق که بازوش به نیروست هنوز

    هم مگر دوست عنایت کند و تربیتی
    طبع من لاله ی صحرایی ی ِ خودروست هنوز

    با همه زخم که سیمین به دل از او دارد
    می کشد نعره که آرامِ دلم اوست هنوز...
     
    کوکی♥❄، n@der و m naizar از این ارسال تشکر کرده اند.
  8. مدیر ارشد عضو کادر مدیریت ✪مدیر ارشد✪ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏21/10/15
    ارسال ها:
    16,480
    تشکر شده:
    75,142
    امتیاز دستاورد:
    149
    جنسیت:
    زن
    Screenshot_20230113_195235.jpg [​IMG]
     
    کوکی♥❄، n@der، Anoosh و یک نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  9. کاربر ویژه ゚・*.✿کاربر فعال✿.*・゚ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏18/4/19
    ارسال ها:
    8,814
    تشکر شده:
    27,737
    امتیاز دستاورد:
    118
    جنسیت:
    مرد
    [​IMG]
     
    m naizar، کوکی♥❄، n@der و یک نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  10. مدیر ارشد عضو کادر مدیریت ✪مدیر ارشد✪ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏21/10/15
    ارسال ها:
    16,480
    تشکر شده:
    75,142
    امتیاز دستاورد:
    149
    جنسیت:
    زن
    تاپیک های همنام ادغام شدند.
     
    m naizar از این پست تشکر کرده است.