1. مهمان گرامی، جهت ارسال پست، دانلود و سایر امکانات ویژه کاربران عضو، ثبت نام کنید.
    بستن اطلاعیه

وصف حال خودت از زبان شعر

شروع موضوع توسط minaaa ‏10/12/10 در انجمن اشعار

  1. مدیر ارشد عضو کادر مدیریت ✪مدیر ارشد✪ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏21/10/15
    ارسال ها:
    16,333
    تشکر شده:
    74,302
    امتیاز دستاورد:
    149
    جنسیت:
    زن
    #مولانای_جان

    در سر هوس عشق
    تو دارم همه روز

    در عشق تو مست و بیقرارم همه روز
     
    asbesefid، Delane، m naizar و 3 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  2. کاربر حرفه ای ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏14/10/21
    ارسال ها:
    2,069
    تشکر شده:
    23,822
    امتیاز دستاورد:
    133
    جنسیت:
    زن
    گفت و گویی و خیالی ز جهانِ من و توست..
     
    asbesefid، Delane، f@rid69 و 2 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  3. کاربر مفید ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏9/5/20
    ارسال ها:
    782
    تشکر شده:
    9,336
    امتیاز دستاورد:
    128
    حرفه:
    pH
    بکوبید!

    بکوبید!

    بکوبید!



    میکوبند، اما

    صدا، ترک بردارد

    پوست نیست

    که از چاقویی جر بخورد

    انگشت نیست

    که زیر هاونی له شود

    حتی

    گلو نیست

    که از طنابی خناق بگیرد

    صداها ـ این بغضهای سرود خوان ـ را

    میشناسم

    اگر در قفس بمانند

    آسمان را مشبّک میکنند و

    اگر آزاد شوند

    زمین را

    پرواز

    میدهند ..


    / حسین منزوی /
     
    asbesefid، M @ H @ K، Delane و 3 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  4. کاربر فوق حرفه ای

    تاریخ عضویت:
    ‏23/5/20
    ارسال ها:
    3,140
    تشکر شده:
    14,711
    امتیاز دستاورد:
    116
    جنسیت:
    مرد
    مطلب ما بی دلان از چشم بستن خواب نیست
    در به روی ارزوی خام می بندیم ما
     
    asbesefid، M @ H @ K، Delane و یک نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  5. مدیر بخش سرگرمی عضو کادر مدیریت ❂مدیر انجمن❂ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏3/12/21
    ارسال ها:
    487
    تشکر شده:
    7,241
    امتیاز دستاورد:
    127
    جنسیت:
    زن
    چه فتنه بود که حسن تو در جهان انداخت
    که یک دم از تو نظر بر نمی‌توان انداخت

    :)
     
    Farzane، asbesefid و M @ H @ K از این ارسال تشکر کرده اند.
  6. کاربر حرفه ای

    تاریخ عضویت:
    ‏31/10/22
    ارسال ها:
    1,037
    تشکر شده:
    3,454
    امتیاز دستاورد:
    113
    جنسیت:
    مرد
    در نظربازیِ ما بی‌خبران حیرانند
    من چُنینم که نمودم دگر ایشان دانند

    جلوه گاهِ رخِ او دیدهٔ من تنها نیست
    ماه و خورشید همین آینه می‌گردانند

    عهد ما با لبِ شیرین دهنان بست خدا
    ما همه بنده و این قوم خداوندانند

    لافِ عشق و گِلِه از یار زَهی لافِ دروغ
    عشقبازانِ چُنین، مستحقِ هجرانند

    مگرم چشمِ سیاهِ تو بیاموزد کار
    ور نه مستوری و مستی همه کس نَتْوانند

     
    M @ H @ K، m naizar، Farzane و یک نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  7. کاربر فوق حرفه ای

    تاریخ عضویت:
    ‏23/5/20
    ارسال ها:
    3,140
    تشکر شده:
    14,711
    امتیاز دستاورد:
    116
    جنسیت:
    مرد
    دنیا همه شعر است به چشمم اما
    شعری که تکان داد مرا چشم "او" بود
     
    M @ H @ K، m naizar، Farzane و یک نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  8. کاربر حرفه ای

    تاریخ عضویت:
    ‏31/10/22
    ارسال ها:
    1,037
    تشکر شده:
    3,454
    امتیاز دستاورد:
    113
    جنسیت:
    مرد
    ساقی به نور باده برافروز جامِ ما
    مطرب بگو که کارِ جهان شُد به کامِ ما

    ما در پیاله عکس رخ یار دیده‌ایم
    ای بی‌خبر ز لذتِ شربِ مدامِ ما

    هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
    ثبت است بر جریدهٔ عالم دوام ما

    چندان بُوَد کرشمه و نازِ سَهی‌قدان
    کآید به جلوه سرو صنوبرخرام ما

    ای باد اگر به گلشن اَحباب بگذری
    زنهار عرضه دِه بَرِ جانان پیام ما


    گو نام ما ز یاد به عمداً چه می‌بری؟!
    خود آید آن که یاد نیاری ز نام ما

    مستی به چشمِ شاهدِ دلبندِ ما خوش است
    زآن رو سپرده‌اند به مستی زمام ما
     
    m naizar، Farzane و f@rid69 از این ارسال تشکر کرده اند.
  9. کاربر فوق حرفه ای

    تاریخ عضویت:
    ‏23/5/20
    ارسال ها:
    3,140
    تشکر شده:
    14,711
    امتیاز دستاورد:
    116
    جنسیت:
    مرد
    مادر به تو سوگند که در این خانه خاموش
    افسانه شادی و خوشی گشته فراموش
     
    M @ H @ K، m naizar و Farzane از این ارسال تشکر کرده اند.
  10. مدیر ارشد عضو کادر مدیریت ✪مدیر ارشد✪ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏15/6/15
    ارسال ها:
    5,837
    تشکر شده:
    35,479
    امتیاز دستاورد:
    200
    دلبران، دل می‌برند، اما تـو جانم می‌بری
    ناز را افزوده ، با نازت توانم می‌بری

    سوز دردِ عشق را با غمزه های ناز خود
    تا ته قلب من و تا استخوانم می‌بری

    میزنی چشمک نهانی، جانِ تـو! جان خودم!
    با تکان پلک خود تا بیکرانم می‌بری

    تاکه میخواهم بگویم راز خود را ناگهان
    دست های مهربان را بر لبانم می بری

    میکنی ساکت مرا با بوسه های بی هوا
    شعر را با بوسه از روی زبانم می‌بری

    تو شبیه دلبران هستی ولي جور دگر
    دلبران، دل میبرند، اما تو جانم می‌بری
     
    M @ H @ K، m naizar و asbesefid از این ارسال تشکر کرده اند.