1. مهمان گرامی، جهت ارسال پست، دانلود و سایر امکانات ویژه کاربران عضو، ثبت نام کنید.
    بستن اطلاعیه

وصف حال خودت از زبان شعر

شروع موضوع توسط minaaa ‏10/12/10 در انجمن اشعار

  1. داره راه میوفته!

    تاریخ عضویت:
    ‏21/5/19
    ارسال ها:
    24
    تشکر شده:
    388
    امتیاز دستاورد:
    48
    تو بازار مکاره؛ که سقف آبی داره
    هر کی تو جنب وجوشه؛ آرزو می فروشه
    وای همه خریدار؛ چه قده شلوغه بازار
    هر چیزی رو اوردن؛ یا دیر یا زودی بردن

    دل دیوونه رو اما نبردن؛ اگه بردن دوباره پس اوردن
    دل دیوونه شیدای رونده؛ رو دست صاحب بیچاره مونده
     
    m naizar، asbesefid، Farzane و 3 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  2. مدیر تالار شعر و ادب عضو کادر مدیریت ❂مدیر انجمن❂

    تاریخ عضویت:
    ‏19/10/20
    ارسال ها:
    2,238
    تشکر شده:
    9,223
    امتیاز دستاورد:
    126
    جنسیت:
    مرد
    به حقیقت برو و بگو: آمدم!
    اگر گفتند: اینجا چرا آمدی؟
    بگو: به کجا روم؟ و به کدام رو کنم؟
    این ره است و دگر دوم ره نیست!
    این، دَر است و دگر دوم در نیست!!

    اگر گفتند: به اِذنِ کی آمدی؟
    بگو: شنیدم بر ضیافتخانه‌‌ی نوالت منع نیست،
    دَر گُشاده است و صَلا درداده، خوان انداخته!

    اگر گفتند: تا به حال کجا بودی؟ بگو: راه گم کرده بودم،

    اگر گفتند: چی آوردی؟
    بگو: اوّلاً دلِ شکسته، که از شما نقل است؛
    در کویِ ما شکسته دلی می‌‌خرند و بس،
    بازارِ خودفروشی از آن سوی دیگر است!

    و ثانیاً؛
    جز نداری نَبُوَد مایه‌‌ی دارایی من،
    طمعِ بخششم از دَرگَه سلطانِ من است.

    و ثالثاً؛
    الهی! آفریدی رایگان، روزی دادی رایگان، بیامُرز رایگان، تو خدایی نه بازرگان!

    اگر گفتند: بیرونش کنید،
    بگو:
    نمی‌‌روم ز دیارِ شما به کشورِ دیگر،
    بُرون کنید ازین دَر، درآیم از دَرِ دیگر

    اگر گفتند: این جرئت را از که آموختی؟
    بگو: از حِلمِ شما!

    اگر گفتند: قابلیّتِ اِستفاضه نداری،
    بگو: قابلیّت را هم شما اِفاضه می‌‌فرمائید؛
    باز اگر از تو اِعراض نمودند؛

    بگو:
    به والله، به بِالله، به تَالله
    به حقّ آیه‌‌ی نَصرُ مِنَ الله
    که مو(من) از دامنت دست برندارم
    اگر کشته شوم اَلْحَکْمُ لله

    اگر گفتند: مُذْنِبی(گناهکاری)
    بگو: اوّلاً شنیدم شما غفّارید، و ثانیاً من مَلَک نیستم آدم زاده‌‌ام،


    و ثالثاً:
    ناکرده گُنَه در این جهان کیست؟ بگو،
    آن‌‌کس که گُنه نکرده و زیست بگو،
    من، بد کنم و تو، بد مُکافات دهی،
    پس فرقِ میانِ من و تو چیست؟ بگو!

    اگر گفتند: این حرف‌‌ها را از کجا یاد گرفتی؟
    بگو:
    بلبل از فیضِ گل آموخت سخن، ورنَه نبود،
    این‌‌همه قول و غزل تعبیه در مِنقارش

    اگر گفتند: چه می‌‌خواهی؟
    بگو:
    جز تو، ما را هوای دیگر نیست،
    جز لقای تو، هیچ در سَر نیست

    به قلم، علامه ذوالفنون حسن‌‌زاده آملی، قدّس سِرّه
    منبع: هزار و یک نکته، نکته ۶۱ ، صفحه ۷۷،
     
    m naizar، asbesefid، Farzane و 2 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  3. مدیر بخش سرگرمی عضو کادر مدیریت ❂مدیر انجمن❂ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏3/12/21
    ارسال ها:
    487
    تشکر شده:
    7,195
    امتیاز دستاورد:
    127
    جنسیت:
    زن
    از روی تو و زلف تو روز آمد و شب
    ای روز و شب تو روز و شب کرده عجب
    تا عشق مرا روز و شبت هست سبب
    چون روز و شبت کنم شب و روز طلب

    جناب ِسنایی
     
    m naizar، asbesefid، Farzane و 2 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  4. مدیر ارشد عضو کادر مدیریت ✪مدیر ارشد✪ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏21/10/15
    ارسال ها:
    16,444
    تشکر شده:
    74,912
    امتیاز دستاورد:
    149
    جنسیت:
    زن
    دیدار تو
    گر صبح ابد هم دهَدَم دست
    من سرخوشم از لذت این
    چشم به راهي...

    فریدون مشیری
     
    m naizar، asbesefid و Farzane از این ارسال تشکر کرده اند.
  5. کاربر فوق حرفه ای

    تاریخ عضویت:
    ‏23/5/20
    ارسال ها:
    3,152
    تشکر شده:
    14,839
    امتیاز دستاورد:
    116
    جنسیت:
    مرد
    چه خوش گزیده ام از بساط حسن فروشان
    نه عاشق او که من از عاشق بصیرت خویشم
     
    m naizar، asbesefid، Farzane و یک نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  6. مدیر ارشد عضو کادر مدیریت ✪مدیر ارشد✪ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏21/10/15
    ارسال ها:
    16,444
    تشکر شده:
    74,912
    امتیاز دستاورد:
    149
    جنسیت:
    زن
    عین برد بود

    باختن دلم به تو
     
    m naizar، asbesefid و Farzane از این ارسال تشکر کرده اند.
  7. کاربر حرفه ای

    تاریخ عضویت:
    ‏31/10/22
    ارسال ها:
    1,037
    تشکر شده:
    3,457
    امتیاز دستاورد:
    113
    جنسیت:
    مرد
    من عاشق جانبازم از عشق نپرهیزم

    من مست سراندازم از عربده نگریزم

    گویند رفیقانم از عشق نپرهیزی؟

    در عشق بپرهیزم پس با چه درآمیزم؟

    پروانه دمسازم می سوزم و می سازم

    در بی خودی و مستی می افتم و می خیزم

    گرسرطلبی من سر درپای تو اندازم

    ور زر طلبی من زر اندر قدمت ریزم

    فردا که خلایق را از خاک برانگیزند

    بیچاره من مسکین از خاک تو برخیزم

    گر دفتر حسنت را در حشرفرو خوانند

    اندر عرصات آن روز شوری دگر انگیزم

    گو در عرصات آید شمس الحق تبریزی

    من خاک سرکویت با مشک بیاویزم
     
    M @ H @ K، m naizar و Farzane از این ارسال تشکر کرده اند.
  8. مدیر ارشد عضو کادر مدیریت ✪مدیر ارشد✪

    تاریخ عضویت:
    ‏29/7/15
    ارسال ها:
    21,341
    تشکر شده:
    99,371
    امتیاز دستاورد:
    148
    جنسیت:
    مرد
    مولوی
    شهر وصلت بوده است آخر ز اول جای دل
    چند داری در غریبی این دل آواره را

     
    Farzane و asbesefid از این پست تشکر کرده اند.
  9. مدیر ارشد عضو کادر مدیریت ✪مدیر ارشد✪ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏21/10/15
    ارسال ها:
    16,444
    تشکر شده:
    74,912
    امتیاز دستاورد:
    149
    جنسیت:
    زن
    تا با غم عشق تو مرا کار افتاد
    بیچاره دلم در غم بسیار افتاد

    بسیار فتاده بود اندر غم عشق
    اما نه چنین زار که این بار افتاد


    ✍ #مولانای_جان
     
    Farzane، asbesefid و m naizar از این ارسال تشکر کرده اند.
  10. کاربر حرفه ای

    تاریخ عضویت:
    ‏31/10/22
    ارسال ها:
    1,037
    تشکر شده:
    3,457
    امتیاز دستاورد:
    113
    جنسیت:
    مرد


    من درد ترا ز دست آسان ندهم
    دل بر نکنم ز دوست تا جان ندهم

    از دوست به یادگار دردی دارم
    کان درد به صد هزار درمان ندهم
     
    m naizar، Farzane و M @ H @ K از این ارسال تشکر کرده اند.