1. مهمان گرامی، جهت ارسال پست، دانلود و سایر امکانات ویژه کاربران عضو، ثبت نام کنید.
    بستن اطلاعیه

وصف حال خودت از زبان شعر

شروع موضوع توسط minaaa ‏10/12/10 در انجمن اشعار

  1. کاربر پیشرفته

    تاریخ عضویت:
    ‏9/12/10
    ارسال ها:
    19,795
    تشکر شده:
    6,456
    امتیاز دستاورد:
    113
    از کوچه پرسیدم نشانت را نمی دانست
    آن کفشهای مهربانت را نمی دانست

    رنجیده ام از آسمان ، قطع امیدم کرد
    دنباله ی رنگین کمانت را نمی دانست

    اینگونه سیب سرخ هم از چشمم افتاده ست
    شیرینی اش ، طعم لبانت را نمی دانست

    قیچی شدم ، بال و پرم را یک به یک چیدم
    ســـَمت ِ وسیع ِ آسمانت را نمی دانست
    لای ورقها ، نامه ها ، دفترچه ها گشتم
    حتی کتابی داستانت را نمی دانست
     
    ماه کبود و Hmidi@shiraz از این پست تشکر کرده اند.
  2. کاربر پیشرفته

    تاریخ عضویت:
    ‏9/12/10
    ارسال ها:
    19,795
    تشکر شده:
    6,456
    امتیاز دستاورد:
    113
    نمي دونم که چرا هر وقت به تو مي رسم ، نمي توانم از تو

    بگويم. براي گفتنت واژه کم مي آورم. به هر حال ، بدان

    که بيشتر از اين حرف ها و واژه ها برايم معنا مي دهي
     
    ماه کبود و Hmidi@shiraz از این پست تشکر کرده اند.
  3. کاربر پیشرفته

    تاریخ عضویت:
    ‏9/12/10
    ارسال ها:
    19,795
    تشکر شده:
    6,456
    امتیاز دستاورد:
    113
    از رنجي خسته ام كه از آن من نيست....

    برخاكي نشسته ام كه از آنِ من نيست.....

    با نامي زيسته ام كه از آنِ من نيست....

    از دردي گريسته ام كه از آنِ من نيست.....

    به مرگي جان مي سپارم كه از آنِ من نيست......

    من پرواز نكردم ....من پرپر زدم........

    بگذار كسي نداند كه چگونه من به جايِ نوازش شدن

    بوسيده شدن ،َگَزيده شده ام

    بگذار هيچ كس نداند ، هيچ كس !

    و از ميان همه يِ خدايان ، خدايي جز

    فراموشي بر اين همه رنج ، آگاه نگردد.

    عشق را به من نشان دهيد ....شما كه عشقتان زندگي است.

    و خشمتان را به دشمن من......شمايی كه خشمتان مرگ است..
     
    ماه کبود و Hmidi@shiraz از این پست تشکر کرده اند.
  4. کاربر پیشرفته

    تاریخ عضویت:
    ‏9/12/10
    ارسال ها:
    19,795
    تشکر شده:
    6,456
    امتیاز دستاورد:
    113


    بگذار احساس کنم برای خاطر من آمده ای
    بگذار سایه ات را روی در اتاقم
    کنار رخت آویز بی سامانم
    احساس کنم
    بگذار آرزو کنم
    در را به صدا در آورده ای ...

     
    ماه کبود از این پست تشکر کرده است.
  5. کاربر مفید

    تاریخ عضویت:
    ‏30/5/13
    ارسال ها:
    694
    تشکر شده:
    1,963
    امتیاز دستاورد:
    113
    حرفه:
    کاربر تاپ فروم
    دوستای گلم حس و حال الانتون رو با شعری بیان کنین

    ممنون می شم اگر شعری مورد پسند بود از دکمه سپاس ...استفاده کنند

    و مهمتر از همه حتما شرکت کننده باشید و حستونو با شعر بیان کنین

    باشد که رستگار شویم

    Negar


    :roze:

    *************************************


    دلم پرواز می خواهد ،

    دلم با تو پریدن در هوای باز می خواهد.

    دلم آواز می خواهد ،

    دلم از تو سرودن با صدای ساز می خواهد.

    دلم بی رنگ و بی روح است

    دلم نقاشی یک قلب پر احساس می خواهد!
     
    DaniyaL، *sadat*، !!!OMID!!! و 16 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  6. کاربر مفید

    تاریخ عضویت:
    ‏30/5/13
    ارسال ها:
    694
    تشکر شده:
    1,963
    امتیاز دستاورد:
    113
    حرفه:
    کاربر تاپ فروم
    پاسخ : وصف حال خود با شعر

    [FONT=Arial]در خود خروش ها دارم ، چون چاه اگر چه خاموشم[/FONT]
    [FONT=Arial] می جوشم از درون هر چند ، با هیچکس نمی جوشم[/FONT]

    [FONT=Arial] گیرم به طعنه خوانند:"ساز شکسته!" می دانند[/FONT]
    [FONT=Arial] هرچند خامشم ، اما ، آتشفشان خاموشم[/FONT]





     
    *sadat*، !!!OMID!!!، m@tina و 3 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  7. کاربر مفید

    تاریخ عضویت:
    ‏30/5/13
    ارسال ها:
    694
    تشکر شده:
    1,963
    امتیاز دستاورد:
    113
    حرفه:
    کاربر تاپ فروم
    پاسخ : وصف حال خود با شعر

    بن بست / بن بست

    انتها ..............

    سقوط ،سکوت

    انقضا..............

    گاهی تمام شبانه روزت میشود.../همه دغدغه ات..........

    گاهی سقوط را به اوج ترجیح میدهی

    و دلت میخواهد از بلندترین بلندی پایین را نگاه کنی

    دست هایت را باز کنی و هیـــــچ احمقی جلودارت نباشد......

    چشمهایت را ببندی و تصمیمی بگیری / بین مرز بودن و نبودن!

    دو دِل باشی.... / هی نفهمی و دلت بخواهد !

    گاهی آنقدر از خودت هم خسته ای

    که پشت به پشت آینه میکنی و با خودت / از خودت بد میگویی.....

    و گاهی............... خودت از بوی گـَـندِ خودت فرار میکنی

    بوی گند تنهایی...بوی گندِ فهمیده نشدن !

    گندِ تکرار.........

    به انقضا میخوری،پشت تمام چراغ قرمز ها.......

    پشت تمام حرف هایی که خفه ات میکنند

    پشت نقابت.....پشت سرِ تمام آدمهای پیاده رو /به زور لبخند میزنی

    که مبادا حرفی از دلت بفهمند /که حالشان از تو به هم بخورد.....

    گناهِ تو نیست!

    آدمها حوصله حرف دل، ندارند......

    گناه تو نیست....

    همه آدمها تاریخ مصرف دارند

    وقتی گذشت.......................................... .............!
     
    DaniyaL، m@tina، Arman-MSc و 2 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  8. داره راه میوفته!

    تاریخ عضویت:
    ‏12/12/13
    ارسال ها:
    27
    تشکر شده:
    55
    امتیاز دستاورد:
    0
    حرفه:
    گیمر،دانش آموز
    پاسخ : وصف حال خود با شعر

    همچنان پکرم............به دنبال یک نفرم


    اونم برای تورمنت........تا که بشه

    نتونستم قافیه براش پیدا کنم بگین اضافه کنم.......
    :arrow:
     
    !!!OMID!!!، m@tina، Arman-MSc و 2 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  9. کاربر مفید

    تاریخ عضویت:
    ‏30/5/13
    ارسال ها:
    694
    تشکر شده:
    1,963
    امتیاز دستاورد:
    113
    حرفه:
    کاربر تاپ فروم
    پاسخ : وصف حال خود با شعر

    جالب بود، خوب این تاپیک و نیازتون به تورمنت حس شاعری بتون داده....
    قابل ستایش واسه شروع...:top15:


    +

    :roze:
     
    m@tina، Arman-MSc و |̿ V ̿||͇̿|̶̿ ̶̿ ̶̿ ̶̿||̶̿ ̶̿ ̶̿ ̶̿ |̶̿ ̿ از این ارسال تشکر کرده اند.
  10. کاربر حرفه ای

    تاریخ عضویت:
    ‏18/6/12
    ارسال ها:
    1,436
    تشکر شده:
    2,615
    امتیاز دستاورد:
    0
    پاسخ : وصف حال خود با شعر

    وضعیت من ایقد خرابه که تو شغر جا نمیشه....
     
    m@tina، وضعیت سفید و Arman-MSc از این ارسال تشکر کرده اند.