اغراق در لغت به معنی سخت کشیدن کمان است و در اصطلاح بدیع، زیاده روی در توصیف یا مدح یا ذم را گویند؛ چنان که از حد معمول بگذرد و برای شنونده شگفت انگیز و زیبا باشد. به عبارت دیگر هرگاه در بیان ویژگی و وصف چیزی، زیادهروی و بزرگنمایی شود، در زبان ادبی به این کار «اغراق» میگویند. اغراق و مبالغه ادّعای وجود صفتی در كسی يا چيزی است به اندازهای كه حصول آن صفت در آن كس يا چيز بدان حد، محال يا بيشتر از حدّ معمول باشد تا تأثیر سخن را بیشتر کند. به ابیات زیر توجه کنید: به کردار افسانه از هر کسی / شنیدم همی داستانت بسی به تنها یکی گور بریان کنی / هوا را به شمشیر گریان کنی برهنه چو تیغ تو بیند عقاب، / نیارد به نخجیر کردن شتاب نشان کمند تو دارد هژبر / ز بیم سنان تو خون بارد ابر (فردوسی) زیاده روی در توصیف شجاعت و قدرت رستم از زبان تهمینه، موجب زیبایی آفرینی و موسیقی معنوی در این ابیات شده است؛ به گونهای که این بزرگ نمایی، تصویری زیبا در ذهن شنونده یا خواننده ایجاد می کند و تصویرآفرینی حماسی را در این ابیات به اوج می رساند. *اغراق مناسب ترین آرایه برای تصویرآفرینی در حماسه است؛ بنابراین در شاهنامه و آثار حماسی دیگر از آن بسیار استفاده شده است. نمونهای دیگر: بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران / کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران (سعدی) سعدی با بزرگ نمایی در توصیف روز وداع یار، اوج احساسات و عواطف سرشار درونی خود را نشان می دهد. نمونهای دیگر: دلم گرفته از این روزها دلم تنگ است / میان ما و رسیدن هزار فرسنگ است (سلمان هراتی) می شناسمت / چشم های تو میزبانِ آفتابِ صبحِ سبزِ باغهاست / می شناسمت. (شفیعی کدکنی) چو رامین گه گهی بنواختی چنگ، / ز شادی بر سر آب آمدی سنگ (فخرالدین اسعد گرگانی) به زیورها بیارایند وقتی خوبرویان را/ تو سیمین تن چنان خوبی که زیورها بیارایی (سعدی)