بخشی از وصیت نامه شهید مرتضی آوینی: زندگی زیباست، اما شهادت از آن زیباتر است؛ سلامت تن زیباست، اما پرندهی عشق، تن را قفسی میبیند که در باغ نهاده باشند. و مگر نه آنکه گردنها را باریک آفریدهاند، تا در مقتل کربلای عشق، آسانتر بریده شوند. و مگر نه آن که از پسر آدم، عهدی ازلی ستاندهاند که حسین را از سر خویش، بیشتر دوست داشته باشد. و مگر نه آن که خانه تن، راه فرسودگی میپیماید تا خانه روح، آباد شود. و مگر این عاشق بیقرار را بر این سفینه سرگردان آسمانی، که کرهی زمین باشد، برای ماندن در اصطبل خواب و خور آفریدهاند. و مگر از درون این خاک، اگر نردبانی به آسمان نباشد، جز کرمهایی فربه و تنپرور برمیآید. ای شهید، ای آنکه بر کرانهی ازلی و ابدی وجود بر نشستهای، دستی برار و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز، از این منجلاب بیرون کش.
سید مرتضی آوینی زادهٔ ۲۱ شهریور ۱۳۲۶ در شهر ری شهادت(برخورد ترکش مین) ۲۰ فروردین ۱۳۷۲ فکه کارگردان فیلم مستند، روزنامهنگار، عکاس، نویسنده و نظریه پرداز سینما حوزهٔ فرهنگی بود. مجموعه فیلمهای مستند تلویزیونیِ او دربارهٔ جنگ ایران و عراق با نام روایت فتح شناختهشدهاست. آثار شهید آوینی: هر آنکه جز خود فتح خون (روایت محرم) فردایی دیگر (فلسفه و شعر) آینه جادو (جلد نخست، مقالات سینمایی) (جلد دوم، نقدهای سینمایی) (جلد سوم، گفتوگوها، سخنرانیها، مقالات سینمایی) رستاخیز جان (ادبیات، فرهنگ، رسانه) آغازی بر یک پایان (انقلاب اسلامی و پایان انتظار) توسعه و مبانی تمدن غرب (پیشرفت اقتصادی یا تکامل فرهنگی) حلزونهای خانه به دوش (جریان روشنفکری و انقلاب اسلامی) نسیم حیات (گفتار متن فیلمهای مستند) انفطار صورت (گرافیک و نقاشی) گنجینه آسمانی (گفتار متن فیلمهای روایت فتح) حقیقت (گفتار متن یک مجموعه مستند) نامهای به یک دوست قدیمی سه اثر «فتح خون» و «فردایی دیگر» و جلد نخست «آینه جادو» تنها کتاب هایی هستند که به دست خود شهید آوینی تنظیم و تدوین شدهاند و الباقی، گردآوریهای پس از شهادت ایشان است. آثار مستند: شش روز در ترکمنصحرا سیل خوزستان خانگزیدهها حقیقت با دکتر جهاد در بشاگرد هفت قصه از بلوچستان با تیپ المهدی در محور رأسالبیشه شیرمردان خدا! کربوبلا در انتظار است روایت فتح شهری در آسمان
سیامین سالگرد عروج سید مرتضی آوینی، سید شهیدان اهل قلم و راوی روایت فتح است؛ هنرمند، نویسنده و روزنامهنگار در تفسير سورة نساء گفتاري در اين معنا گذشت، و گفتار ما در اينجا به منزلة تكميل همان بحث است، در آنجا گفتيم كه آيات كريمة قرآن ظاهر قريب به صريح است در اينكه بشر موجود امروزي ـ كه ما افرادي از ايشانيم ـ از طريق تناسل منتهي ميشوند به يك زن و شوهر معين، كه قرآن نام آن شوهر را آدم معرفي كرده، و نيز صريح است در اينكه اين اوّلين فرد بشر و همسرش از هيچ پدر و مادري متولد نشدهاند، بلكه از خاك يا گل يا لايه يا زمين ـ به اختلاف تعبيرات قرآن ـ خلق شدهاند. چيزي كه هست آيات قرآني بيان نكرده كه چگونه آدم از زمين خلق شد، آيا در خلقت او علل و عوامل خارقالعاده دست داشته؟ و آيا خلقتش به تكوين الهي آني بوده، بدون اينكه مدتي طول كشيده باشد پس جسد ساختهشدة از گل، مبدل به بدني معمولي و عادي و داراي روح انساني شده؟ يا آنكه در زمانهايي طولاني اين دگرگوني صورت گرفته، و استعدادهايي يكي پس از ديگري در او تبدل يافته، و نيز صورتهايي يكي پس از ديگري به خود گرفته، تا آنكه استعدادش براي گرفتن روح انساني به حد كمال رسيده، آنگاه آن روح در او دميده شده است، و كوتاه سخن، نظير نطفة در رحم علل و شرايطي يكي پس از ديگري در او اثر كرده است؟ هيچ يك از اين احتمالات در قرآن كريم نيامده. تنها روشنترين آيهاي كه دربارة خلقت آدم در قرآن ديده ميشود آية اِنَّ مَثَلَ عيسَي عِنْدَاللهِ كمَثَلِ ءادَمَ خَلَثَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كنْ فَيَكونُ.(آلعمران/ 59) است، چون اين آية شريفه در پاسخ از احتجاج مسيحيان بر پسر بودن عيسي براي خدا نازل شده، مسيحيان احتجاج ميكردند به اينكه او بدون پدري از جنس انساني، به دنيا آمده، و حال آنكه هر كسي به دنيا بيايد از پدري متولد ميشود، پس پدر عيسي بايد خدا باشد، آية شريفه در پاسخ آنان ميفرمايد: صفت عيسي (عليه السلام) مانند صفت آدم است، كه خداي تعالي او را از خاك زمين خلق كرد، بدون اينكه پدري داشته باشد، كه از نطفة او متولد شود؛ پس چرا مسيحيان نميگويند آدم پسر خدا است. و اگر مراد از خلقت از خاك، منتهي شدن خلقت آدم به خاك باشد، همانطور كه همة جانداران متولد از نطفه نيز خلقتشان منتهي به زمين ميشود، در اين صورت معناي آيه چنين ميشود: كه صفت عيسي كه پدر ندارد مانند صفت آدم است كه خلقتش منتهي به خاك ميشود، همچنان كه همة مردم نيز چنيناند. و معلوم است كه در اين صورت ديگر آدم خصويتي ندارد، تا به خاطر آن عيساي بدون پدر را با وي مقايسه كنند، و در نتيجه آية شريفه بيمعنا ميشود، يعني احتجاج عليه نصاري و پاسخ به دليل آنان نميشود. با اين بيان روشن ميگردد كه تمامي آيات قرآني كه از خلقت آدم از تراب، و يا گِل يا امثال آن خبر ميدهد، همه بر مدعاي ما دلالت ميكند، يعني ميفهماند كه خلقت او آني، و بدون گذشت زمان، و بدون پدر و مادر بوده، وگرنه همانطور كه گفتيم ديگر براي آدم خصوصيتي نميماند، كه تنها خلقت او را به رخ ما بكشد، و بفرمايد من او را از خاك يا گل خلق كردهام؛ چون در اين صورت تمامي حيوانات و انسانها نيز خلقتشان به گل و خاك منتهي ميشود. مقاله، تأملی بیشتر در خلقت انسان نخستین به قلم شهید سید مرتضی آوینی
نسیمی حیاتبخش وزیدن گرفته است كه بشارت باران با خود دارد. باد قطرات آب را از دورترین نقاط دریاهای دور گرد ميآورد و موج بر ميانگیزاند. تلاطم دریا اكنون خبر از طوفانی نزدیك دارد، طوفانی كه در جهان وارونهی جهل و ظلم و استكبار انقلاب خواهد كرد و كفار و مستكبرین را كه بهناحق حاكمیت یافتهاند به زیر خواهد كشید و صالحین و مستضعفین را وارث زمین خواهد ساخت. نسیم عشق دل دریایی ما را نیز به تلاطم كشانده است و امواج اشتیاق ما نشان از حیات دارد. سكون صفت مرداب است و حركت، نشانهی حیات. این كدام نسیم است و از كدام جنت قدس وزیدن گرفته؟ هر چه هست، طوفان نزدیك است. به قلم شهید سید مرتضی آوینی