شجاع دل شجاعت لازمه دیانت است؛ اگر دل نداشته باشی نمیتوانی به خدا توکل کنی و با خدای ندیده معامله کنی. اگر دلاور نباشی، نمیتوانی از حق دفاع کنی. اگر قوت قلب نداشته باشی، نمیتوانی در بلاها صبور باشی. طبیعی است اگر شجاعت نباشد جهاد هم نخواهیم کرد و صلح نابجا را به هزار دلیل توجیه میکنیم.
سرگرمی را جدی بگیریم بازیها و سرگرمیها را باید جدی گرفت؛ چون سرگرمیهای ما، تعیینکنندهترین بخشهای زندگی ما هستند. آنقدر که ما در هنگام تفریحات و سرگرمیها تحت تأثیر قرار میگیریم، کارهای جدی در ما تأثیرگذار نیستند. چون معمولاً سرگرمیها را با میل خودمان انتخاب میکنیم و با لذت به سراغ آنها میرویم. خوش به حال کسانی که سرگرمیشان قرآن است.
خاموش کن فانوس وابستگی ات را وقتی برای ادم های امروزی خوبی و بدی یکسان است بیش از حد حوا بودن تاوان سنگینی دارد وقتی آدم مقابلت آدم نیست "الهی قمشه ای "
رشد یعنی ... دوست داشتن همانقدر که لذت بخش است، رنج آفرین هم هست؛ محبت همانقدر که اندوه زدایی دارد، اندوهزایی هم دارد. بعضی ها عاشق عاشق شدنند، نمیدانند چه بلایایی بر سر عاشق نازل میشود. یکی از عقوبتهای عاشقی هجران است
خلاصه داستان زندگی بشر تمام داستان زندگی انسان در دوست داشتن خلاصه میشود. چیزهایی را دوست داریم که نداریم و به دنبال به دست آوردنشان هستیم، و چیزهایی را دوست نداریم که مجبور به تحملشان هستیم. باید قبل از آنکه بخواهیم به دنبال دوستداشتنیها باشیم، تکلیف خودمان را با نحوۀ علاقهمند شدنمان روشن کنیم.
تفکیک ناپذیری رنج از دنیا ما باید باور کنیم دنیا به گونهای خلق شده است که نمیشود در آن کاملا راحت بود و لذت کامل برد. تمام کسانی که در این دنیا زندگی کردهاند، گواهی میدهند که رنج از دنیا انفکاک ناپذیر است. پس چرا باور نمیکنیم و باز امید داریم به راحتی مطلق برسیم؟
ترسی دلنشین ترس از قهر خدا دلنشین است. مضطربکننده و دلهرهآور نیست؛ چون در پی هر بار ترسیدن از خدا، او تو را در آغوش پُر مهر خود میگیرد و آرامش میدهد.
اوج معرفت و صفای باطن اگر انسان بتواند همانطور که در اوج رنجها و بیکسیها خدا را عمیق و مخلصانه صدا میزند، در حالت رخاء و نعمت هم همانطور خدا را صدا بزند و احساس وابستگی محض به خدا داشته باشد، به اوج معرفت و صفای باطن رسیده است. ما همیشه شدیداً به خدا وابستهایم، فقط کافی است دائماً به آن توجه کنیم.
اگر این ارتباط برقرار شود... خیلی طول میکشد آدم عمیقاً متوجه خدا بشود ولی اگر دل و ذهن انسان متوجه خدا شد، دیگر یک لحظه از او غافل نخواهد شد. میشود با خدا ارتباط برقرار نکرد ولی اگر این ارتباط برقرار شد، دیگر نمیشود او را رها کرد.
تفاوت آدمهای غمگین و شاد رنجها در زندگی آدمها بطور یکسان توزیع شدهاند و خداوند متعال بین بندگان خود تبعیضی قائل نشده است. در این میان تفاوت آدمهای غمگین و شاد در این است که افراد شاد به رنجهای خود نگاه نمیکنند والّا واقعیت زندگیشان فرقی با آدمهای غمگین ندارد. علت نگاه نکردن به غم برای بعضیها، غفلت است و برای بعضیها معرفت.