1. مهمان گرامی، جهت ارسال پست، دانلود و سایر امکانات ویژه کاربران عضو، ثبت نام کنید.
    بستن اطلاعیه

غنايم نادرشاه از فتح هندوستان

شروع موضوع توسط Anoosh ‏25/5/21 در انجمن ایران

  1. کاربر ویژه ゚・*.✿کاربر فعال✿.*・゚ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏18/4/19
    ارسال ها:
    8,407
    تشکر شده:
    26,308
    امتیاز دستاورد:
    118
    جنسیت:
    مرد
    آنچه مي‌خوانيد بخش پاياني مقاله‌اي از استاد سعيد نفيسي درباره غنايم نادرشاه از هند است. اين مقاله سال 1303 در مجله «شرق» منتشر شده‌است.

    برحسب تقریر و تحقیق مستر فریز نادرشاه هزار فیل و هفت هزار اسب و ده هزار شتر از هندوستان با خود به ایران آورد. صد نفر خواجه‌سرایان برای خدمات حرمخانه وی در مراجعت با او همراه بودند و محمدشاه هزار نفر از سواران زبده قشون خود را انتخاب کرد و به عنوان غلام در رکاب نادرشاه به ایران فرستاد و از طرف دیگر در موقعی که نادرشاه عازم ایران شد مطابق صورت ذیل نهصد و سی نفر خادم و صنعتگر هندی به ایران آورد:

    1) نویسنده صدوسی نفر
    2) آهنگر دویست نفر
    3) بنا سیصد نفر
    4) سنگ‌تراش صد نفر
    5) نجار دویست نفر

    و این خدام و صنعتگران را برای این انتخاب کرد که اولا رابطه دائمی بین ایران و هندوستان برقرار باشد و ثانیا چون در نتیجه فتنه‌های متوالی قبل از سلطنت او صنعتگران قابل در ایران کم شده بودند و صنعتگران و خدام هندی هم بهتر از عهده خدمت برمی‌آمدند به وسیله این اشخاص می‌خواست صنایع ایران را دوباره رونق بدهد و به همین جهت حکم کرد که قبل از حرکت نقشه شهر شاه جهان‌آباد دهلی را بردارند و همراه بیاورند که از روی آن نقشه شهر جدیدی برای پایتخت خود در یکی از نقاط مناسب مملکت بسازد و به ایشان حکم کرد که در قندهار منتظر اوامر او باشند و در ضمن هم خرج سفر و وسایل نقلیه با مقداری مساعده به ایشان داد، ولی این عده برحسب تنبلی و تن‌پروری و در ضمن نفاقی که در طبیعت هندوها بیش از هر ملت آسیایی است در راه بین دهلی و لاهور فرار کردند و به صوب ماموریت خود نرسیدند.

    در بین این غنایم خطیر چند چیز است که محتاج و مستحق تذکار جداگانه است:

    اولا- تخت طاووس است که تخت سلطنت پادشاهان هند بوده و مکلل به جواهرات بی‌نظیر و از نفایس اشیای قیمتی روی زمین به شمار می‌رود که در آن تاریخ مورخین همه آن را به پانزده کرور تومان ایران تخمین کرده‌اند. تخت مزبور که در تمام عالم معروف است هنوز هم در بساط سلطنتی ایران است ولی معلوم نیست که به همان حال سابق مانده باشد.
    ثانيا- يك قطعه الماس معروفي است به وزن هشت مثقال موسوم به درياي نور كه درسنه 930 هجري كه محمد بابر شاه پادشاه معروف گوركاني هند پسر خود محمد همايون شاه را به فتح اكره از بلاد هندوستان فرستاد در موقع تسخير آن شهر بكرماجيت نامي كه از اولاد حكام كواليار بود اين الماس را به محمد همايون تقديم كرد و مدت دويست و بيست و يك سال اين قطعه الماس معروف با يك قطعه الماس ديگر موسوم به كوه نور جزو نفايس دربار سلطنتي هندوستان بود.

    كوه نور پس از ضعف سلاطين هندوستان به پادشاه لاهور تعلق گرفت و از آنجا به دست سلاطين انگلستان افتاد و اينك جزو جواهرات سلطنتي دربار لندن است و درياي نور را نادرشاه به ايران آورد و در جزو اموال سلطنتي ايران بود.

    ثالثا- متجاوز از شصت هزار جلد كتب خطي نفيس و نادر بود كه در آن سفر به امر نادرشاه اعظم به ايران حمل كردند كه قسمتي از آن در كتابخانه آستان‌قدس رضوي ضبط و قسمت ديگر در كتابخانه سلطنتي تهران محفوظ بود و معلوم نيست از آن كتب فعلا چقدر باقي مانده و در چه حالت يافت مي‌شوند.

    رابعا- در شمار اسلحه و ذخاير جنگي كه نادرشاه به ايران حمل كرد دويست عراده توپ سنگين بود كه هنوز هم بعضي از آنها در اغلب شهرهاي ايران ديده مي‌شود.

    از اين غنايم پادشاه بزرگ نادرشاه اعظم مقداري كه معادل دوازده هزار تومان بود با چهارده زنجير فيل براي سلطان عثماني و معادل همان هداياي ديگر براي ملكه روسيه توسط دو نفر نماينده مخصوص به استانبول و پطرزبورگ فرستاد.

    در 1160 هم يك مقدار ديگر هدايا كه قيمت آن به 230 هزار و و 286 تومان مي‌رسيد با چند زنجير فيل ديگر براي سلطان عثماني فرستاد.
     
    آخرین ویرایش: ‏25/5/21
  2. کاربر ویژه ゚・*.✿کاربر فعال✿.*・゚ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏18/4/19
    ارسال ها:
    8,407
    تشکر شده:
    26,308
    امتیاز دستاورد:
    118
    جنسیت:
    مرد
    البته که جنگ و خونریزی و غارت هیچ افتخاری ندارد . درباره فتح هندوستان نیز باید دلایل اونرو بررسی کرد
    دلایل وقوع جنگ
    پس از شکست اشرف افغان در ادامه نبرد دامغان و مورچه خورت اصفهان و فرار آنان به هرات و قندهار، نادر شاه و سپاهیانش به تعقیب افغانها پرداختند و پس از درگیری در قندهار، آنها را منهدم و شهر را تصرف کردند. بقایای افغانهای مهاجم به دهلی گریخته و به محمد شاه گورکانی پناه بردند.نادر با اعزام فرستادگانی به دربار هند خواستار استرداد فرماندهان و افسران افغان به دربار ایران شد. نادرشاه سه بار به هند اخطار نمود که افسران اشرف افغان را که جزو غارتگران بودند (حدوداً ۸۰۰ نفر) و در قتل‌عام مردم ایران نقش اساسی داشتند به ایران تحویل دهد.
    پس از رسیدن فرستادگان نادر به دهلی و اعلام استرداد پناهندگان افغان به ایران محمد شاه با مشورت امیران و وزیران درگاهش رأی به عدم استرداد پناهندگان به ایران داده شد و با فرستاده نادر به تندی برخورد نمود و نهایتاً او را به قتل رساند و به این ترتیب زمینه و بهانه لازم را جهت لشکرکشی و حمله نادر را به هند فراهم نمود .چون مشاوران او هرگز تصور نمی‌کردند که سربازان نادر بتوانند افغانستان را کامل فتح کرده و قصد دهلی کنند و ا ز طرفی با وجود لشکریان بیشمار هندی و ذخایر مالی اطمینان داشتند که نادر به فکر حمله به هند نخواهدبود. اما مقدر چنین بود که شاه ایران، با حدود دوازده هزار سرباز ورزیده حملات خود را به هند آغاز کند و پس از چند نبرد خونین دهلی به تصرف ایرانیان درآمد.
    در پی عدم تحویل آنها سپاه ایران از رود سند گذشتند و در جنگ کَرنال هندوستان را شکست داده و دهلی پایتخت آن را تصرف کرد. سپس ۸۰۰ متجاوز افغان را در بازار دهلی به دار زدند و بازگشتند. در این جنگ بیش از سی هزار نفر کشته شدند. نادر با غنائم فراوان که از هند به چنگ آورده بود به ایران بازگشت و تاج پادشاهی هند را بر سر محمد شاه گذاشت.
    البته دوستانی که ادعای بی طرفی و ژست انسان دوستانه در جنگهای ایران باستان میگیرند به نکته هایی که کشورمان در مواقع تازش اقوام دیگر قرار گرفت را بازگو نمیکنند مانند کشتار های وسیع و به بردگی گرفته شدن مردم و سایر جنایات دیگر و بالعکس در حمله ایران به سرزمین های دیگر نکته هایی رو متذکر نمیشوند که حاکی از رفتار خوب و تاحدودی انسانی ایرانیها در برابر ملل مغلوب بوده است مثل عدم کشتار مردم عادی و جنایات و به بردگی نبردن ملل مغلوب و ... کمتر میتوان در تاریخ گذشته ایران کشتار مردم و جنایات ضد بشری علیه کشورهای مغلوب دید .
    البته بعضی ها غنایم نادر شاه از هند را مایه شرمساری ما ذکر میکنند ولی اطلاع ندارن که حتی امروزه نیز هزینه جنگ ها و لشکرکشیها بر دوش دولت های مغلوب هست . جدیدترینش هم جنگ عراق که آمریکاییها و دول غربی هنوز هم از فروش نفت عراق هزینه لشکر کشی به این کشور رو کم میکنن . حالا گرفتن غنیمت جنگی که در لشکر کشیهای باستان که امری طبیعی بوده رو مایه شرم ساری میدونن .
    حالا اون به کنار نادر شاه بعد از پایان کار شورشیان افغان بدون اینکه چشم داشتی به سرزمین فتح شده و ثروتمند هند داشته باشد و بخواهد آنرا مستعمره خود گرداند دوباره تاج شاهی برسر محمدشاه گورکانی می گذارد وبه ایران باز میگردد که این نشانه عدم طمع وی به کشور هند میباشد . حتما میدانید عربها بعد از فتح ایران چه جناباتی که نکردن که هیچ از مردم بدبختی که حاضر نبودن مسلمان شوند جزیه میگرفتن .( هم تجاوز - هم غارت - هم بردگی - وهم جزیه )
    حال خود قضاوت کنیم و افتخار کنیم که کشور ما چنین شهریارانی داشته !!