بُغض کردیم و حسودان جهان شاد شدند! دلمان تنگ شد وُ قافیـه ها ریخت به هم من که هرگز به تو نارو نزدم حضرتِ عشق! پس چرا زندگیِ ساده ی ما ریخت به هم..؟
چه آرامشی در من است وقتی با منی و چه آشوبیدهام بی تو! دور نشو مرا از من نگیر من حوالی تو بودن را دوست دارم... #علیرضا_اسفندیاری
ای به قُربونِ صِدات هی … هَمه عُمر برنِدارُم سَر از این خُمارِ مَستی کِه هنوز مُو نِبودُم کِه تو توُ دِلُم نِشستی
وقتی عاشق میشوید، صدمه میبینید وقتی صدمه میبینید، متنفر میشوید وقتی متنفر میشوید، سعی میکنید فراموش کنید وقتی سعی میکنید فراموش کنید، دل تنگ میشوید وقتی دل تنگ میشوید در نهایت دوباره عاشق میشوید