شروع موضوع توسط حــنا 25/7/20 در انجمن اشعار
گر خدا برگشت صد سلطان به هیچ سعدی
خوی من کی خوش شود بیروی خوبت ،ای نگار
با تو هستم چون گلستان خوی من خوی بهار
سنایی از دوست به هر جوری بیزار نباید شد
درسی که عشق داد فراموش کی شود مولانای جان
سنایی روی تو و موی تو بسندهست جهان را
زمستان هم آمد و تورا نیست،کجایی؟ باید چه کنم من تا که به پیش من آیی؟
و آنکه سوگند من و توبهام بشکست، کجاست؟!
نگفتمت که چو مرغان به سوی دام مرو
هرچه هستی جانِ ما قربانِ توست ...
نام های کاربری را با استفاده از کاما (،) از هم جدا کنید.