1. مهمان گرامی، جهت ارسال پست، دانلود و سایر امکانات ویژه کاربران عضو، ثبت نام کنید.
    بستن اطلاعیه

قشنگ ترین نظم هایی که تا حالا شنیدین .-.

شروع موضوع توسط نانیلا ‏4/7/20 در انجمن اشعار

  1. کاربر فعال

    تاریخ عضویت:
    ‏1/7/20
    ارسال ها:
    324
    تشکر شده:
    2,953
    امتیاز دستاورد:
    130
    سلام جماعت .---.
    خب ، حقیقتا 310 صفحه تاپیکارو چک کردن کار سختیه :whisper2::whisper2:
    ولی خب ، با چند صفحه اش رو نگاه کردن متوجه شدم که بیشتر روال به این بوده که هر شعری که به مذاق خوش اومده تاپیک داره
    خب اینجا ، قراره فارغ از قید و بند ها ، هر تک بیت ، شعر ؛ غزل ؛ مثنوی و ... ای رو که دوست داشتیم و خواستیم با بچه های اینجا share کنیم اینجا بذاریم

    +اگر تاپیک تکراری بود عذر می خوام .
    *اگه غیر تکراری بود امیدوارم استقبال بشه ازش ^^
     
    M @ H @ K، نفحات، f@rid69 و 3 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  2. کاربر فعال

    تاریخ عضویت:
    ‏1/7/20
    ارسال ها:
    324
    تشکر شده:
    2,953
    امتیاز دستاورد:
    130
    آن سفر کرده که صد قافله دل، همرهِ اوست
    هر کجا هست ، خدایا، به سلامت دارش .

    حضرتِ حافظ . ​
     
    M @ H @ K، نفحات، مرجــآن و 2 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  3. کاربر فعال

    تاریخ عضویت:
    ‏1/7/20
    ارسال ها:
    324
    تشکر شده:
    2,953
    امتیاز دستاورد:
    130
    دلبندم آن پیمان گسل منظور چشم آرام دل
    نی نی دلارامش مخوان کز دل ببرد آرام را

    دنیا و دین و صبر و عقل از من برفت اندر غمش
    جایی که سلطان خیمه زد غوغا نماند عام را
    «سعدی»
     
    M @ H @ K، نفحات، f@rid69 و یک نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  4. کاربر حرفه ای ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏28/11/21
    ارسال ها:
    1,760
    تشکر شده:
    18,668
    امتیاز دستاورد:
    113
    تایپک خوبیه بعضی شعرا، جاشون اینجاست
    بعلاوه من یه شعرای قشنگیو میدیدم تایپکای اشتباه پست میدادم

    چشم:dream:

    دل شکسته‌ی ما ارزش شکار ندارد
    که فتح کردن ویرانه افتخار ندارد

    همیشه دود گواهی بر آتش است ولی دل،
    چه آتشی ست که با دود خود قرار ندارد؟!

    به ترس گفتم: از این آشنا مباد برنجی!
    به خنده گفت: کسی با غریبه کار ندارد

    حساب کردم و دیدم تفاهم است تفاوت
    ستاره‌های تو و زخم من شمار ندارد

    در انتظار کدام ایستگاه تازه بمانیم؟
    بهشت و دوزخ ما سمت هم قطار ندارد

    ببخش عاشق خود را که در خزان جدایی
    گلی برای وداع تو بر مزار ندارد

    (احسان افشاری)
     
    آخرین بار توسط مدیر ویرایش شد: ‏23/6/22
    ارغنون، M @ H @ K، نفحات و 2 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  5. کاربر حرفه ای ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏28/11/21
    ارسال ها:
    1,760
    تشکر شده:
    18,668
    امتیاز دستاورد:
    113
    قهوه را بردار و يك قاشق شكر، سم بيشتر
    پيش رويم هم بزن آن را دمادم بيشتر

    قهوه‌ی قاجاری ام همرنگ چشمانت شده ست
    می شوم هرآن به نوشيدن مصمم بيشتر

    صندلی بگذار و بنشين روبرويم، وقت نيست
    حرف‌ها داريم، صدها راز مبهم، بيشتر

    راستش من مرد رويايت نبودم هيچ وقت
    هرچه شادی ديدی از اين زندگی، غم بيشتر

    عمق فنجان هرچه كمتر می شود حس ميكنم
    عرض ميز بينمان انگار كم كم بيشتر

    خاطرت باشد كسی را خواستی مجنون كنی
    زخم قدری بر دلش بگذار، مرهم بيشتر

    حيف بايد شاعری خوشنام بودم در بهشت
    مادرم حوا مقصر بود، آدم بيشتر

    سوخت نصف حرفهايم در گلو، اما تو را
    هرچه میسوزد گلويم دوست دارم بيشتر

    (محمدحسین ملکیان)
     
    ارغنون، M @ H @ K، نفحات و 2 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  6. کاربر حرفه ای ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏28/11/21
    ارسال ها:
    1,760
    تشکر شده:
    18,668
    امتیاز دستاورد:
    113
    رک بگویم! از همه رنجیده ام!
    از غریب و آشنا ترسیده ام

    با مرام و معرفت بیگانه اند
    من به هر سازی که شد رقصیده ام

    در زمستانِِ سکوتم بارها
    با نگاه سردتان لرزیده ام

    سالها از بس که خوش بین بوده ام
    هر کلاغی را کبوتر دیده ام

    وزن احساس شما را بارها
    با ترازوی خودم سنجیده ام

    من شما را بارها و بارها
    لا به لای هر دعا بخشیده ام

    (فریدون مشیری)
     
    ارغنون، M @ H @ K، نانیلا و یک نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  7. کاربر حرفه ای ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏28/11/21
    ارسال ها:
    1,760
    تشکر شده:
    18,668
    امتیاز دستاورد:
    113
    مشغول رخ ساقی، سرگرم خط جامم
    در حلقه‌ی مِی‌خواران، نیک است سرانجامم

    اول نگهش کردم، آخر به رهش مُردم
    وه وه که چه نیکو شد، آغازم و انجامم

    بسطامی
     
    ارغنون، M @ H @ K، نفحات و 2 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  8. کاربر حرفه ای ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏28/11/21
    ارسال ها:
    1,760
    تشکر شده:
    18,668
    امتیاز دستاورد:
    113
    خندید باغبان که سرانجام شد بهار
    دیگر شکوفه کرده درختی که کاشتم
    دختر شنید و گفت چه حاصل از این بهار
    ای بس بهارها که بهاری نداشتم

    خورشید تشنه کام در آن سوی آسمان
    گویی میان مجمری از خون نشسته بود
    می رفت روز و خیره در اندیشه ای غریب
    دختر کنار پنجره محزون نشسته بود...
    فروغ فرحزاد
     
    ارغنون، M @ H @ K، نفحات و 2 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  9. کاربر فوق حرفه ای

    تاریخ عضویت:
    ‏23/5/20
    ارسال ها:
    3,152
    تشکر شده:
    14,852
    امتیاز دستاورد:
    116
    جنسیت:
    مرد
    مجنون چو حديث عشق بشنيد
    اول بگريست، پس بخنديد
    از جای چو مارحلقه برجست
    در حلقه زلف کعبه زد دست
    ميگفت گرفته حلقه دربر
    کامروز منم چو حلقه بر در
    در حلقه عشق، جان فروشم
    بی حلقه ی او مباد ، گوشم
    يارب به خدايی خدائيت
    وانگه به کمال پادشاهيت
    کز عشق به غايتی رسانم
    کو ماند ، اگرچه من نمانم
    گرچه زشراب عشق مستم
    عاشق تر ازين کنم که هستم

    نظامی
     
    M @ H @ K، نفحات، نانیلا و یک نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  10. کاربر حرفه ای ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏28/11/21
    ارسال ها:
    1,760
    تشکر شده:
    18,668
    امتیاز دستاورد:
    113
    زیباترین حرفت را بگو
    شکنجه‌ی پنهان سکوت‌ات را آشکار کن
    و هراس مدار از آنکه بگویند
    ترانه‌ایی بیهوده می‌خوانید
    چرا که ترانه‌ی ما
    ترانه‌ی بیهوده‌گی نیست
    چرا که عشق
    حرفی بیهوده نیست
    حتی بگذار آفتاب نیز بر نیاید
    به خاطر فردای ما اگر
    بر ماش منتی ست
    چرا که عشق
    خود فرداست
    خود همیشه است

    احمد_شاملو
     
    M @ H @ K، نفحات، نانیلا و یک نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.