الذی إبتکر العناق، کان أخرساً. أراد أن یقول کل شیء دفعة واحدة... آنکه آغوش را کشف کرد، لال بود. میخواست همهچیز را یکباره بیان کند...
" کُل الطُرق تؤدی إلیک حتى تِلک التی سَلکتها لنِسیانک " همه راهها به تو ختم میشوند حتی آنها که برای از یاد بردنت طی کردهام.
وحُبُّكَ مأساة كُبرى لا أتمنّى أن تنسى... و عشق تو، یک تراژدی بزرگ، که آرزو نمیکنم فراموشم شود... #سعاد_الصباح
"أنا حزين يا الله، هل تسمعني؟ أنا حزين وحزني أكبرُ من مُجرد علاقات انتهت رغمًا عني، أو خذلان لم أتوقعه وحدث، حزين وأُقسم أن الأمر أعمق من أحلامٍ لم تتحقق أو حياة باهتة لم أختارها، حزين دون سبب واضح ولا أعلم السبب الحقيقي وراء هذا الحزن. " من غمگینم خدایا، صدای منو میشنوی؟ غمم خیلی بزرگتر از روابطیه که برخلاف میل من تموم شدن، یا ناامیدی ای که انتظارش رو نداشتم و اتفاق افتاد، اندوه زیادی دارم و قسم میخورم که عمیقتر از رویاهاییست که برآورده نشد یا زندگی پوچی که انتخاب من نبود، غمگینم بدون دلیل مشخصی و نمیدونم دلیل واقعی پشت این غم چیه ...
للأسماء عطورها ايضا كلّما ناديتُك هبّت ريحُ جَنّة.. و نامها را نیز عطریست هر بار تو را صدا زدم، نسیم بهشت وزیدن گرفت... #زاهی_وهبی
مشيته همسته نضرته بتحرك قلبي جوة راه رفتن او ... حرکاتش ... نگاه کردنش ... اعماق قلب مرا از درون به تپش می اندازد
بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ همهی خوبيها به دست توست، و تو بر هر چيز توانايى.
كأنك درب بغير انتهاء وإني خلقت لهذا السفر... گویی تو راهی بیانتهایی و من برای این سفر آفریده شدهام... #فاروق_جویدة