ابر اگر از قبله آید سخت باران میشود خانه نزدیک دریا زود ویران میشود گل به این پاکیزگی از آب لال میخورد غصه دیوانه را مرد عاقل میخورد
اگه خسته شدی بازم بخون از من اگه کهنه شدم بازم بمون با من منم که حجم تنهاییتو پر کردم منم که عاشقونه با تو سر کردم منم که خاطراتم از تو رد میشه چه خوبه با تو حالم بی تو بد میشه منم که آسمونم با تو قسمت شد تویی که گرمی دستات یه عادت شد
تو فقط باش تموم کم و کسرش با من با تموم دوری و طاقت و صبرش با من تو فقط تب کن از این عشق بلاتکلیفم مردن و سوختن و باقی زجرش با من تو دلت قدم زدم تو روز بارونی بخواه روزای بهاری و بارون و ابرش با من پیرهن خاطره هاتو زیر بارون تن کن خوندن ترانه و پاییز و عطرش با من تو فقط باش فقط باش تمومش با من ♫ ♫ ♫ مازیار فلاحی