آرام باش ! درست می شود . . نه هیچ شبی و نه هیچ زمستانی دائمی نیست. آفتاب می تابد،شاخه ها جوانه می زنند و تمامِ شکوفه های در انتظار متولد خواهند شد. هیچ ابری تا همیشه در مقابلِ مهتاب نمی ایستد و هیچ ماهی تا همیشه در حصار نمی مانَد. نور، سپاه سیاهی را می درد حتی اگر به قدرِ روزنه ای باشد و بهار، هزار هزار زمستان را سبز می کند. روزهای سخت رو به پایان است، آرام باش . . نرگس صرافیان طوفان
توی یه جمعی یه پیرمردی خواست سلامتی بده گفت : می خورم به سلامتی 2 بوسه !! بعد همه خندیدن و همهمه شد و پرسیدن حالا بگو کدوم 2 بوسه ؟!! گفت : اولیش اون بوسه ای كه مادر بر گونه بچه تازه متولد شده ميزنه و بچه نمی فهمه ! دومیش اون بوسه ای که بچه بر گونه مادر فوت شدش ميزنه و مادرش متوجه نمیشه ....
گوشت قلنبه خور نعره زد :" آهای کرم کوتولوی الکی خوش! همه ی ما می خواهد بداند که تو هر روز این ساعت کجا می رود. کسی حق ندارد قبل از تاریکی هوا جایی بتازد. وجودهای شر خیلی راحت می تواند ببینندت و بعد شکار غول های مهربان راه می اندازند وما هیچ کدام دلش نمی خواهد همچین اتفاقی بیفتد، درست می گوید؟"
سخت است درک کردن دخــــ ـــــتری که غــ ـــم هایـــــ ـش را خودش میـــ ــداند و دلش ... که همه تنـــ ـــــ ـــــها لبــــخـــندهایش را میبینند ؛ که حســــ ــــــ ـــــرت میـــــخورند بـــخاطر شاد بودنــــ ــــ ـــش ... بخاطر خنده هایـــــــ ــــــــ ــــش ... ... و هیــــــ ـــــــــ ــــــچکس جز خودش نمیــ ـــداند چقدر تنهاســ ـــــت ... که چقدر میـــــــــ ـــــــ ـــــترسد ... از باخـــــــــ ــــــــتن ... از یــــــ ـــــــــ ــــــخ زدن احساس و قلبــــــ ـــــــ ــــش ... از زندگــــــ ـــــــــــ ــــــی ...
روزی با پدر میخواستیم برویم به یک مجلس مهم؛ وقتی آمدند بیرون خانه، دیدم بدون عبا هستند. گفتم عبایتان کجاست؟ گفتند مادرتان خوابیده و عبا را رویشان کشیدهام. به ایشان گفتم بدون عبا رفتن آبروریزی است؛ ایشان گفتند اگر آبروی من در گروی این عباست و این عبا هم به بهای از خواب پریدن مادرتان است، نه آن عبارا میخواهم نه آن آبرو... نقل از فرزند ایت الله فاطمی نیا