زمستان است : هوا تاریک و درد ِ آسمان سنگین ، مداوم برف می آید . تمام کوچه ها مسدود ، رفتن، آمدن، محدود ، در هر خانه، آتش گشته عطر آگین کسی بیرون نمی آید. فرو رفته ست پا در برف ، لب وا مانده از یک حرف ، سرما سخت و بی طاقت چه تدبیر این زمان، باید ! زمین، بی رحم و ظالم، برنمی دارد ز پای ناتوانم دست . هوا مه پوش، سوز ِ زخم ِ درد آلوده در آغوش ؛ تمام مِهر ها مُرده ، زمستان است . حسین ظهرابی
منو از من نرنجونم. از این دنیا نترسونم. تمام دلخوشیهامو به آغوش تو مدیونم. اگه دل سوختهای عاشق. مثل برگی نسوزنم... منو دریاب که دلتنگم. مدارا کن که ویرونم. نیاد روزی که کم باشم. از دو سایه روی دیوار. به این زودی نگو دیره. منو دست خدا نسپار. یه جایی توی قلبت است. که روزی خونه ی من بود... به این زودی نگو دیره. به این زودی نگو بدرود. پر از احساس آزادی. نشسته کنج زندونم. یه بغض کهنه که انگار. میون ابر و بارونم. وجودم بی تو یخ بسته. بتاب سردم زمستونم. منو مثل همون روزا. به آغوشت بپوشانم. یه جایی توی قلبت است. که روزی خوبه ی من بود. به این زودی نگو دیره. به این زودی نگو بدرود
زمستان یک تـو میخواهد. یک تو که دستانش را بشود بی هیچ دلهرهای گرفت... یک تو که بشود این خیابانهای یخ زده را گرم قدم زد... #عادل_دانتیسم❣
دلم یک زمستان سخت میخواهد یک برف یک کولاک به وسعت تاریخ که ببارد که ببارد که ببارد و تمام راهها بسته شوند و تو چاره ای جز ماندن نداشته باشی و بمانی …