1. مهمان گرامی، جهت ارسال پست، دانلود و سایر امکانات ویژه کاربران عضو، ثبت نام کنید.
    بستن اطلاعیه

° حال خود را به نثر بیان کنید °

شروع موضوع توسط حــنا ‏14/12/19 در انجمن شعر و ادب

  1. مدیر تالار شعر و ادب عضو کادر مدیریت ❂مدیر انجمن❂

    تاریخ عضویت:
    ‏19/10/20
    ارسال ها:
    2,173
    تشکر شده:
    8,944
    امتیاز دستاورد:
    126
    جنسیت:
    مرد
    در سمت تـوام
    دلم باران
    دستم باران
    دهانم باران
    چشمـــــم باران...
    روزم را با بندگی تو پاگشا می‌کنم؛
    هر اذانـــــــــی که می‌وزد،
    پنجره‌هـا باز می‌شوند؛
    یاد تو کوران می‌کند؛
    هر اسم تو را که صدا می‌زنم؛
    مــــــاه در دهانم هزار تکه می‌شود؛

    کاش من،
    همـــــــــــــه بودم؛
    با همه‌ دهان‌ها تو را صدا می‌زدم؛

    کفش‌های ماه را به پا کرده‌ام؛
    دوباره عـــــــازم توام؛
    تا بوی زلف یار در آبادی من است؛
    هر لب که خنده‌ای کند،
    از شادی من است؛
    زندگی باتوست...
    زندگی همین حالاســــــــــت..!

    :گل مبهوت:
    محمد صالح علاء
    "سمت خدا"
     
    traffic، m naizar، M @ H @ K و یک نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  2. کاربر فعال ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏22/5/20
    ارسال ها:
    372
    تشکر شده:
    7,974
    امتیاز دستاورد:
    120
    جنسیت:
    زن
    هرچه زور زدم هر چه تلاش کردم نتونستم درستش کنم الان تو عاجزانه ترین شکل انسانی خود هستم مث شیشه ای ترک خورده که هر آن ممکنه فرو بریزه دقیقا همینقدر آسیب پذیرم همینقدر خسته همینقدر ناامید. همیشه معتقد بودم این نیز می گذرد ولی این فصل تاریک زندگی اونقد برام طولانی شده که فک میکنم هیچوقت نمیگذره و درنهایت منو تو خودش غرق میکنه. یا من باید در این تاریکی عمیق و بی پایان مسیرم رو سپری کنم و ترس از سقوط از قله هایی که هرگز فتح نکردم همواره با من زندگی کنه و یا اینکه تسلیم تاریکی شم و تا ابد در حسرت روشنایی. نه پای رفتن دارم و نه دل موندن . زندگی سیلی اجبارش رو داره محکم تر از همیشه تو گوشم میزنه و سعی داره عمیقا به من مفهوم جبر طبیعی رو بفهمونه و بقبولونه اما من تحمل این جبر رو ندارم و مغزم این جبر رو نمی پذیره. همواره پرسیدم چرا باید چنین باشه و اون من خودخواه و خودشیفته درونم بارها و بارها تو گوشم زمزمه میکنه چونکه تو باید منجی باشی ذهن مسخره من حتی از درد هام هم تعبیر زیبایی میسازه و هرگز چیزی که هستم و شرایطی که داشتم رو نپذیرفته و نفهمیده و تمام دروغ هایی که تو کودکی بهش گفته شده رو هنوز عمیقا باور داره هنوز اون سیلی محکمی که دست طبیعت تو گوشش زده رو نوازش میبینه بیچاره ذهن من.... شاید دارم تاوان دعای مستجاب شده خودم رو پس میدم. کاش کسی میفهمید من چی میگم میتونست درک کنه من چی میگم و میتونست دستمو بگیره و پرتم کنه از این تاریکی مطلق به بیرون‌... کاش اونی که سرنوشتم رو نوشت بیاد واین فصل از زندگیم رو ورق بزنه بره فصل بعدی و فصل بعد رو کمی زیباتر می نوشت....
     
    traffic، erteash، حــنا و 3 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  3. کاربر ارزشمند❤

    تاریخ عضویت:
    ‏12/12/15
    ارسال ها:
    3,511
    تشکر شده:
    28,371
    امتیاز دستاورد:
    128
    جنسیت:
    زن
    و اندوه رو در روی من نشست، اندکی در من خیره شد.
    گریه را آغاز کرد و من ساکت ایستادم...
     
    traffic، erteash، حــنا و 3 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  4. مدیر ارشد عضو کادر مدیریت ✪مدیر ارشد✪ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏21/10/15
    ارسال ها:
    16,333
    تشکر شده:
    74,319
    امتیاز دستاورد:
    149
    جنسیت:
    زن
    درباره آرامبخشم پرسیدن،
    از خنده‌هات گفتم.
     
    traffic، erteash، m naizar و یک نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  5. Be weird : ) مدیر بازنشسته☕

    تاریخ عضویت:
    ‏10/9/19
    ارسال ها:
    1,813
    تشکر شده:
    13,980
    امتیاز دستاورد:
    123
    جنسیت:
    زن
    چه خوب بود که آدمی می‌توانست وقتی دَرد و مُصیبتی دارد، ماه‌ها بخوابد و چندین ماه بعد، آسوده و تازه نَفس از خواب برخیزد؛
    اما هیچ‌کس نمی‌تواند چنین کاری بکند؛ باید بیدار ماند و دَرد کشید و با دردهای خود کنار آمد .

    - رومن رولان
     
    traffic، erteash، بـرکـه و 2 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  6. مدیر ارشد عضو کادر مدیریت ✪مدیر ارشد✪ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏21/10/15
    ارسال ها:
    16,333
    تشکر شده:
    74,319
    امتیاز دستاورد:
    149
    جنسیت:
    زن
    ‌چقدر خوب ، که هستی
    چه خوب که هوای مرا داری
    و چه خوب تر که دوستت دارم
    همیشه باش
    من نیاز دارم کسی شبیه
    به تو را دوست داشته باشم
    من نیاز دارم کسی شبیه به تو
    دوستم داشته باشد ...
    و اینجا فقط تویی که شبیه به تویی
    فقط تویی که شبیه به تو می‌خندی و
    فقط تویی که شبیه به تو حرف می‌زنی

    #نرگس_صرافیان_طوفان
     
    حــنا، traffic و erteash از این ارسال تشکر کرده اند.
  7. مدیر بازنشسته☕

    تاریخ عضویت:
    ‏16/4/21
    ارسال ها:
    7,070
    تشکر شده:
    22,606
    امتیاز دستاورد:
    137
    جنسیت:
    مرد
    استکان شکسته،
    چای را در خود نگه نمی دارد
    درخت تبر خورده،
    میوه نمی دهد
    صندلی فرسوده،
    تکیه گاه خسته ای نمی شود.
    من اما همچنان
    سرشار از شعرهای عاشقانه ام
    برای تو ...
     
    حــنا از این پست تشکر کرده است.
  8. مدیر بازنشسته☕

    تاریخ عضویت:
    ‏16/4/21
    ارسال ها:
    7,070
    تشکر شده:
    22,606
    امتیاز دستاورد:
    137
    جنسیت:
    مرد
    لذت عاشقی را آدم و حوا بردند...
    نه رقیبی بود ...
    نه گذشته ای ،
    نه حسودی و
    نه بدخواهی ،
    دو عاشق و یک جهان !
    دلم می خواهد
    حال خوبِ شان را ...
     
    حــنا از این پست تشکر کرده است.
  9. Be weird : ) مدیر بازنشسته☕

    تاریخ عضویت:
    ‏10/9/19
    ارسال ها:
    1,813
    تشکر شده:
    13,980
    امتیاز دستاورد:
    123
    جنسیت:
    زن
    آیا فکر نمی کنید که برای بسیاری از آدم ها
    بیش از حد لازم نیرو مصرف می کنید؟


    -کافکا
     
    traffic از این پست تشکر کرده است.
  10. مدیر بازنشسته☕

    تاریخ عضویت:
    ‏16/4/21
    ارسال ها:
    7,070
    تشکر شده:
    22,606
    امتیاز دستاورد:
    137
    جنسیت:
    مرد
    برای یک بار هم که شده
    از ته قلب بگو : دوستت دارم!
    تفنگی که دقیق نشانه نرود
    می‌تواند عمری یک نفر را عذاب دهد
     
    mahyar_s71، yasamann، HaVaZaR و 2 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.