بعضی از تنهایی ها درمان ندارد پوک مبکند تکه هایی از وجودمان را حذف میکند بعضی از تنهایی ها فقط یک درملن دارد که باشد بیاید و بماند
. . .همیشہ اشڪتو .عشقتو .احساستو .قلبتو .قربونی ڪسی ڪن ڪہ .تو تنهائیات .ے دقیقہ از عمرشو .قربونیت ڪنہ .نہ تواوج خوشی .آویزون دل بی غمت باشہ
گاهی نه آشنا درد را می فهمد نه حتی صمیمی ترین دوست گاهی باید تنهایی درد را فهمید ، تنهایی خلوت کرد ، تنهایی آرام شد و تنها خدا می داند چه می گذرد در دلت
باران کــه میبـــارد ... دلـم برایــت تنـگ تـر میشـود ........ راه می افـتم ......... بــدون چتـر ....من بــغض می کنــم ..... آسمــان گـریــه ..... پائیز بهانه بود ! برگ های پشت پایت ! خودکشـی دسته جمعی کردند... بعد از تو تنها سرگرمی یم .. له کردن برگهاست.......
به پاکیِ چشمه به زیباییِ طلوع خورشید جانی و جهان با تو خوش است تو همان ناب ترین جاذبه ی دنیایی بودنت بزرگترین لطف خداست.بودنت بزرگترین خوشبختیه من. بی کلام اینجا باش بودنت با دل من بی صدا هم زیباست ............. به یمن آمدنت هزاران ستاره در آسمان دلم خندید تنها برای تو که اولین و آخرین حکایت بیانتهای دوستی هستی مینویسم که به یادت هستم و هزاران شاخه گل رُز را در روز تولدت تقدیمت میکنم گل باغ مهربانی خدا قدمت بر دیده منت تولدت مبارک
خیره به مردم نشسته ام تنهای تنها نه کسی حالم را می پرسد، نه کسی هوایم را دارد عیب ندارد سالهاست به این زندگی عادت کرده ام آشناهایم غریبه هایی هستند که تنها اسمشان را می دانم
پاییز هیچ وقت از آمدنش خوشحال نبودم. اسمش که میآید حُری دلم میریزد؛ انگار قلبم را تکه تکه میکنند و دوباره به هم پینه میزنند! نمیدانم جنگ من و پاییز از کجا شروع شده است، این کینه از زمانی که به یاد دارم گریبان گیرم شده و حالا دیگر نمیتوانم از خودم جدایش کنم. با آمدنش جهانم در تاریکیش غرق میشود و من، من چاره ای ندارم، جز نظاره کردن و صبر کردن...