پاسخ : ((ویژه نامه شب های قدر)) امشب سر مهربان نخلى خم شد،،، در کیسه نان بجاى خرما غم شد/ در کنج خرابه ها زنى شیون کرد ،،، همبازى کودکان کوفه کم شد.. امشب رحمت دوست جاریست، مانند رود، نه! مانند باران، اگر دلتان لرزید، بغضتان ترکید، کسی اینجا محتاج دعاست، اگر یادتان بود باران گرفت دعایی به حال من بیابان کنید. خداوندا به حق این شبهای عزیز تمام بیماران لباس عافیت بپوشان تمام برهنگان ،بپوشان تمام بی سرپناهان سرپناه باش گناهان مارا ببخش مارا آنی به خودمان ونفس سرکشمان وا مگذار از ما درگذر گناهان بسیار ولشکر نافرمانی بیشمار اما لطف وکرم ورحمت تو فایق آید به هر شمار فقط یک کلمه دیگر وآن اینکه درگذشتگان تمام عزیزان فان پاتوق که امشب منتظر دعای خیر ما هستند را فراموش نکنید برای خود زیاد بخواهید معلوم نیست تا سال دیگر زنده باشید یا حق
پاسخ : ((ویژه نامه شب های قدر)) شب قدر؛ شب توبه شب قدر، بال گشودن فرشتگان و عرشیان، روی زمین دیدنی است. ستارگان با نورافشانی زیبایشان اشکهای سوز و توبة بندگان گنهکار را در اوج نگاههایشان و در آسمان عشق منعکس میکنند. آری، دستهای نیاز سوی خداوند بلند شده است تا از عطر رحمت او سرشار شوند. اطرافم را مینگرم. همه جا پر شده است از بوی رحمت و مهربانی و عشق خداوندی. همه جا لبریز نالة سوزناک عاشقان الهی است. نواهای عاشقانه با آوایی عطشناک، تشنگی روحهای سرگردان در کویر دنیا را سر میدهند و با نالههای بک یا الله»، عاشقی و نیاز را به اوج میرسانند. امشب، مهتاب مثل همیشه نیست، او نیز نورانیتر شده تا با تابش رحمت الهی بر دلهای تاریک و سیاه چندین ساله، آنها را روشن و الهی کند. پروردگارا! در این شب، چشم به آسمان دوختهام و سر بر آستان کبریایی تو. بارالها! تسبیحگوی توام و چشم در چشم افق دوختهام و در مدار نگاهم نظارهگر کهکشان مهربانی توام. یا نور! هیچ یاریگری نیست جز مهربانی تو. پس دستم بگیر. هیچ تکیهگاهی نیست جز پناهگاه مودّت و رحمت تو. مرا نزد خویش بپذیر. قطرات اشک و نالههای سوزناک، آرام آرام دلم را به سویت میکشاند. مهربانا! میدانم که شب قدر را فرصتی برای دلسوختگان و عاشقان راهت قرار دادهای و من باید این پلکان صعود را در این شب زیبا و نورانی بپیمایم. باید راهی به سوی آسمان بیابم. باید خود را به ابدیت نزدیک کنم. باید همچون فرشتگان، گرداگرد امام هستی بگردم. باید بروم به سوی نورانیت. باید وجودم را در اینة خوبیها منعکس کنم. باید در این شب، خود را پیدا کنم که سالهاست گمکردة راهم و اسیر پندارهای خویش. باید در این جادة تنهایی گام بردارم، عاشقانه نالة بک یا الله» سر دهم و بند بند یا غیاث المستغیثین» را بر لوح دلم حک کنم. باید رنگ خدا گیرم که شب قدر، شب زیباییهاست، شب آسمانی شدن است. شب همنشینی با فرشتگان است. شب توبه و استغفار، شب وعده با خداست. و من آمدهام با چشمانی اشکبار و دستانی تهی و کولهباری از گناه که بر دوشم سنگینی میکند. آمدهام تا همیشه نیازم را با بینیازی وجودش یکرنگ کنم. آمدهام تا تسبیح توبه و استغفار را دانهدانه بشمارم. آمدهام تا وجودم را در اقیانوس بیکران رحمت الهی غرق کنم. آمدهام ای خوبترین! ای بهترین! ای مهربانترین! تا در میهمانی بندگانت مرا نیز بپذیری و بخشش گناهان را بدرقة راهم کنی. آمدهام تا به چهارده نور پاک، قسَمت دهم و والاترین کتاب را بر سر بگیرم و بالاتر روم. مرا به خویش وامگذار و در این شب، با بهترین دوستانت همنشین کن و از خویش مران که بیتو حیرانم و سرگردان. منبع: پایگاه حوزه تنظیم برای تبیان: سید پیمان صابر
پاسخ : ((ویژه نامه شب های قدر)) شب قدر بـه نـامِ تو کـه رحمان و رحیمی بـه احسـان عـادت وخُـلـقِ کـریمی زِ اَنفاسِ خوشَت امشب دمیدی شـبِ قـدری بـرایم بر گزیدی چـه نیکو حـرمتی دارد شـب قدر کـه بـر مـا منّتـی دارد شـب قـدر دَرِ این شب به روی آسمان است ملائک بـرهمـه در پـاسـبان اسـت فرشته صف به صف تسبیح گویان بـه دربـانیِ حـق تلـمـیح گـویـان دری واکـردی وصـد درگشودی هـزاران خیـر از آن درهـا فـزودی چه خوش میخانه ای بـاشد شب قدر خُم و پیمانه ای باشـد شب قدر نهـادی حلـقه هـای رحمت خـود بـه هـرحلـقه دری از نعـمتِ خود فراوان نعمت ورحمت فزون است شمارش کی شود ازحد برون است که داندلَیلةُ القَدرت کدام است که تا صبحش سلام اندرسلام است تـلأ لـوء دارد آن آیـات قـرآن دَرِ ایـن شـب تـا سحرگه نور باران
پاسخ : ((ویژه نامه شب های قدر)) آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است یا رب این تاثیر دولت در کدامین کوکب است تا به گیسوی تو دست ناسزایان کم رسد هر دلی از حلقه ای در ذکر یا رب یا رب است کشته چاه زنخدان توام کز هر طرف صد هزارش گردن جان زیر طوق غبغب است شهسوار من که مه آیینهدار روی اوست تاج خورشید بلندش خاک نعل مرکب است عکس خوی بر عارضش بین کآفتاب گرم رو در هوای آن عرق تا هست هر روزش تب است من نخواهم کرد ترک لعل یار و جام می زاهدان معذور داریدم که اینم مذهب است اندر آن ساعت که بر پشت صبا بندند زین با سلیمان چون برانم من که مورم مرکب است آن که ناوک بر دل من زیر چشمی میزند قوت جان حافظش در خنده زیر لب است آب حیوانش ز منقار بلاغت میچکد زاغ کلک من به نام ایزد چه عالی مشرب است
پاسخ : ((ویژه نامه شب های قدر)) معنویتی نهفته در شبهای قدر شبانگاهان که خورشید رخ در نقاب غروب می کشد و تاریکی دامن می گسترد، مرگ رنگ فرا می رسد، رنگ ها که در روز تمام چشم را پر می کردند و دیدن ورای آن را مانع می شدند، با رفتن خورشید، رخت بربسته، دیدن بی واسطه را ارزانی می دارند. رنگ ها خود پوشاننده حقایقند. ولی تاریکی درغیاب رنگ، اسرار را هویدا می سازد البته نه برای همگان که برای خاصان. شب قدر که شاه شب همه ایام است رستن از تمام رنگ ها و وابستگی ها و پیو ستن به حقیقت و بی رنگی است. " شب است خلوت توحید و روز شرک وعدد " لیلة القدر شبى است كه قرآن نازل شده است و ظاهراً مراد به قدر، تقدیر و اندازهگیرى است. خداى تعالى در آن شب حوادث یكسال را یعنى از آن شب تا شب قدر سال آینده را تقدیر مىنماید، زندگى و مرگ، رزق، سعادت، و شقاوت و چیزهایى از این قبیل را مقدر مىسازد. ندایی در وادی شب قدرما قرآن را، در شب قدر، فرو فرستادیم. تو شب قدر را چگونه شبی میدانی؟ شب قدر، از هزار ماه بهتر است. در آن شب فرشتگان و روح (جبرئیل)، به اذن خدا، همه فرمانها و سرنوشتها را فرود میآورند. آن شب، تا سپیده دمان، همه، سلام است و سلامت. آیا كدامین شب؟ این امر بزرگ چیست؟ و این شب كدام است؟ آن شب فرخنده، كه قرآن فرود آمده است، چه شب است؟ آن شب كه از هزار ماه بهتر است، كدام لحظات گرانقدر است؟ آن شب، كه فرشتگان فرود میآیند، و روح (جبرئیل) نیز فرود میآید، كدامین است؟ آن شب، كه فرمانها و تقدیرها را به زمین میآورند، و بر طبق حكمت بر مینهند، و معین میدارند؟ آن شب، كه تا سپیده دمان، همه لحظات آن، درود است و سلام، و رحمت است و سلامت، و ایمنی است و فرخندگی؟ این واقعیت بزرگ، كه با "فعل مضارع" بیان شده است، و استمرار را میرساند چیست: "تنزل الملائكة و الروح …" فرشتگان و روح، همی فرود آیند، و همی فرود آیند، به كجا؟ آری، فرشتگان و روح، در هر سال، در شب هنگام "قدر" پیوسته فرود آیند، و به "اذن خدا"، هر "امری" و "تقدیری" را فرود آورند… این امر چگونه است؟ این فرشتگان نزد چه كسی میروند، و فرمانها و تقدیرها را به چه كسی میسپارند؟ آنجا كه روح بزرگ فرود میآید كجاست؟ و آن آستان مقدس، و مطلع نور، و مركز ناموس، كه "كل امر"، به همراه فرشتگان، به جانب آن فرود آورده میشود، كدام آستان است؟ در شب قدر، فرودگاه فرشتگان آسمان، در كدام سرمنزل قدس، و مهبط مطهر است؟
پاسخ : ((ویژه نامه شب های قدر)) شب قدر است و طی شد نامه هجرآن شب، كه باید شكوائیه هجران را در نوردید، و به امید وصل و دیدار بیدار نشست، و از جام طهور "سلام"، تا "مطلع فجر"، سرمست بود، كدام شب است؟ از ابوذر غفاری روایت است كه گفت: به پیامبر خدا گفتم: ای پیامبر! آیا شب قدر و نزول فرشتگان، در آن شب، تنها در زمان پیامبران وجود دارد، و چون پیامبران از جهان رفتند، دیگر شب قدری نیست (پیامبر فرمود: "نه، بلكه شب قدر، تا قیام قیامت هست." آن شب، كه شاعر حافظ قرآن، با الهام گرفتن از قرآن، آن شب را "شب وصل" مینامد، و نامه هجران را، در آن شب، طی شده و پایان یافته میخواند، كدام شب نورانی و دل افروز است؟ شبی كه باید در عاشقی ثابت قدم بود، در طلب كوشید، و بیدار ماند و دیدار جست و احیا گرفت، و به نیایش پرداخت، و كار خیر كرد، و صالحات به جا آورد، و به نیازمندان رسید، و دانایی طلبید، و مذاكره علم كرد؟ شبی كه در آن، كاری بیاجر نخواهد ماند؟ شبی كه باید به یاد روی آن محبوب عزیز، و آن یار آواره از دیار، و پنهان رخسار، با دردمندیهای عاشقانه نالید، و دیدار روی او را از خدای طلبید؟ … كدام شب عزیز است؟ شب وصل است و طی شد نامه هجر سلام فیه حتی مطلع الفجر دلا در عاشقی ثابت قدم باش که در این ره نباشد کار بی اجر من از رندی نخواهم کرد توبه و لو آذیتنی بالهجر و الحجر برآی ای صبح روشن دل خدا را که بس تاریک میبینم شب هجر دلم رفت و ندیدم روی دلدار فغان از این تطاول آه از این زجر وفا خواهی جفاکش باش حافظ فان الربح و الخسران فی التجر خداوندا در این شب های قدر، منزلتی بما عطا كن تا توفیق استجابت دعا و آمرزش گناهان از ما دریغ نگردد. بی تردید، دانستن، فهمیدن، ایمان آوردن، چشم جان گشودن و دل به این شبها سپردن، خود از همان توفیقات است. امید که در چنین شبی بزرگ از این فیض و نعمات بی بهره نمانیم و ملتمسین دعا را هم از یاد نبریم.
پاسخ : ((ویژه نامه شب های قدر)) ای مهربانترین :بارالها : اکنون که يک بار ديگر به ضيافت نوراني خويش خوانديام،انگار کبوتران آسمان را آبيتر از هميشه آواز ميخوانند و من سرشارم از اشتياقي که رگهايم را چون رودهاي متلاطم و دلتنگ به دريا ميبرد.خدايا: دلم گنجشکي پرخسته و بيپناه است که از رگبارهاي بيامان تنهايي به تنگ آمده است. مرا با پروانههاي آرامش همسفر کن. مرا با قاصدکها به وسعت سجادههاي يکرنگي ببر. مرا از خيابانهاي پر از ازدحام و سياه به کهکشانهاي نيايش، به روشني بيتکلّف ماه ببر! بگذار آن قدر صدايت کنم که پرندهها در گلويم آشيان کنند. بگذار آنقدر نگاهت کنم که ستارهها در چشمانم به دنيا بيايند. بگذار آنقدر بسرايمت که واژهاي در عالم جز تو نماند. به دستهايم توان بده تا باشکوهترين کتاب هستي را بر سر بگذارم و به روحم وسعتي ببخش تا بيکرانگي و قداست قدر را در خود بگنجاند.معبودم: حالا هر روز غروب وقتي مادربزرگ تسبيح دانه فيروزهاش را با تکان آرام لبهايش در دست ميچرخاند، ناگهان اتاق پر ميشود از عطر گلهاي محمدي و نسيم با زلالي «ربنا» يکي ميشود. انگار بلال بر گلدستههاي عشق اذان ميگويد و من احساس ميکنم قلبم انار کوچکي است که عظمت نام تو را دانهدانه ذکر ميگويد اي مهربانترين مهربانان.
پاسخ : ((ویژه نامه شب های قدر)) چه كساني از فضيلت شب قدر محروم هستند؟در روايات ائمه معصومين (ع) آمده است كه پنج گروه از فضيلت شب قدر محروم ميباشند. اول كسي كه روزه خود را با حالت مستي افطار كند؛ دوم كسي كه كينه برادر مسلمانش را در دل داشته باشد؛ سوم كسي كه پدر و مادرش در چهارچوبه دستورات الهي از او ناراضي باشند؛ چهارم قاطع رحم كه اين افراد در سه جاي قرآن مورد لعن قرار گرفتهاند؛ پنجم جادوگران، ساحران كه چيزهاي غيرواقعي را به صورت حقيقي جلوه ميدهند. در مقابل اين گروه افرادي هستند كه از فضايل اين شب گرانقدر برخوردار ميشوند. امام محمدباقر (ع) ميفرمايند: «اي مردم آگاه باشيد كه هركس ماه رمضان بر او فرا رسد و او سالم و تندرست باشد و روزها را روزه بردارد و شبها را به نيايش بپردازد و مراقب نمازش باشد، به نماز جمعه حاضر شود و فردا كه عيد فطر آيد، به نماز عيد رمضان حاضر شود محققاً شب قدر را درك كرده و به دريافت جايزه پروردگار كامياب ميشود. »بحارالانوار، جلد 97، صفحهي19 سخنی با مولا... مهدي جان؛بار ديگر ملايک کارنامهي اعمال يکسالهام را به محضر مقدسات آوردند و بار ديگر عرق شرم بر پيشانيام نشست. مولاي من؛ ميدانم که غم غيبت را اندوه ناشي از اعمال زشت ما برايت دو چندان ميکند و اين بر شرمساريام ميافزايد و رواست اگر از خجلت و شرمساري بميرم. آقا و سرورم، گرچه آلودهام و ارادهام بر ترک معصيت اندک اما آتش گُرگرفته در قلبم گواه محبتي است که به تو دارم و اشکهاي جاري از چشمم، دليلي بر چشمانتظاري حضورت. ارباب من از کودکي که خود را با ندبه در صبحگاه جمعه شناختم، عاشق جمال پرنورت شدم و سالها در آرزوي ديدار روي شريفت سوختم و ساختم. سپه سالار من؛ به جبهه که رفتم تو را ميجستم و اگر زنده بازگشتم، اميد رزم در رکابت راضيام ميکرد و هنوز هم اين آرزو مرهمي بر زخمهاي دل ريش من است. يا حجهالله؛ پيشترها تو را براي خودم ميخواستم، اما امروز تو را براي جهان ميخواهم. بيعدالتي و ستم، جهان را پوشانده است و داد دادخواهان را دادرسي نيست. يگانهپرستي و خداباوري رنگ باخته و آنچه بر جهان هستي حکومت ميکند، خوي شيطاني و کبر تفرعني است. يابن العسگري؛ ميدانم که باز هم قدر شبهاي قدر را ندانستم و آنچنان که شايسته بود، آزمندانه به درگاه ربوبي نيامدم؛ اما نامهي مقدّرات که در دست توست، آن را چنان بپيچ که براي محبّانت ميپيچي. اي برترين خلق ما را که آبرويي نيست؛ پس تو خود شفيعمان باش و اين نياز را به درگاه ذات احديّت برسان که ديگر انتظار موعود بس است. «اللهم عجل لوليک الفرج»
پاسخ : ((ویژه نامه شب های قدر)) شب قدر است و قدر آن بدانیم نماز و جوشن و قرآن بخوانیم به درگاه خدا غفران و توبه به شرطی که سر پیمان بمانیم برای پاکی نفس و سعادت همیشه بهر خود شیطان برانیم شب تقدیر و ثبت سرنوشت است دعا بر مومن و انسان بخوانیم برای صیقل روح و روان ها به دل دریائی ازایمان رسانیم برای اولین مظلوم عالم بسی خون دل از چشمان چکانیم هزاران لعنت و نفرین بسیار به قاتلهای مولامان رسانیم در این شبها تو مهدی(عج) را صدا کن چو یوسف غایب است حیران چنانیم دعای اول و آخر ظهور است که بیش از این در این هجران نمانیم مسافر؛ را بگو ایمان قوی دار که تا وصلی به این دامان امانیم التماس 2عا مخصوص
پاسخ : ((ویژه نامه شب های قدر)) چه فرصتى بهتر از شب قدر براى آشتى كردن با خدا و بازگشت به سوى او، شبى كه مى توان آبرومندان درگاه حق و ملائكه و روح و قرآن را واسطه قرار داد و آن گاه با دلى سرشار از امید به رحمت و مغفرت، متوجه رب العالمین شد؛ به حق ، شب قدر، شب توبه و بازگشت به سوى خداست كه : ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین . به راستى خدا افرادى را كه پى در پى توبه و استغفار مى كنند و نیز طهارت جویان و پاكى طلبان را دوست دارد. در بعضى از اخبار آمده است ، زمانى كه فرد گنهكار از كرده خود پشیمان شد و به سوى خدا بازگشت و گفت : خدایا من بد كردم . خداوند متعال مى فرماید: من آن را پوشاندم . فیقول : ((الهى انا ندمت ؛ من پشیمان شدم .)) خداوند مى فرماید: ((و انا قبلت ؛ من هم قبول كردم .)) و مى فرماید: ایها الشاب ، اذا تبت ثم نقضت ، فلا تستحى ان ترجع الینا؛ اى جوان ! چنان چه توبه كردى و شكستى ، از این كه دوباره به سوى ما باز گردى شرمگین مباش . و اذا انقضت ثانیا، فلا تستحى او ... ((هر گاه براى دومین بار توبه خود را شكستى ، شرمگین مباش و مبادا حیا تو را از بازگشت به سوى ما براى سومین بار باز دارد و اگر بار سوم هم توبه خود را شكستى ، باز هم براى چهارمین بار به سوى ما باز گرد.)) ((منم بخشنده اى كه بخل نمى ورزم .)) ((منم حلیم و بردبارى كه عجله نمى كنم .)) خداوندا، من در حالى كه بنده آستان بوس تو بودم ، شب را به پایان بردم ، مرا اندیشه سود و زیانى براى خویشتن نیست و قدرت آن را در خود نمى بینم كه بدى را از خویش دور نمایم ، این اعتراف را به زیان خود و به سبب ناتوانى و درماندگى مى كنم ، پس از تو مى خواهم كه بر محمد و آل او رحمت فرستى و آنچه را كه از آمرزش به من و همگى زن و مرد مؤ من نوید داده اى ، به انجام رسان ((منم آن كه بر گناهان پرده مى افكنم و توبه كنندگان را مى پذیرم و از خطاكاران در مى گذرم و به پشیمانان رحم مى نمایم و منم ارحم الراحمین .)) ((چه كسى به درگاه ما آمد و او را رد كردیم ؟)) ((چه كسى به ما پناه آورد و ما او را رد كردیم ؟)) ((چه كسى به نزد ما بازگشت كه او را نپذیرفتیم ؟)) ((چه كسى از ما خواهشى كرد كه به او عطا نكرده باشیم ؟)) ((چه كسى از ما طلب آمرزش كرد كه ما او را نیامرزیده باشیم ؟) ((منم خدایى كه گناهان را مى آمرزم و عیب ها را مى پوشانم و اندوهناكان را یارى مى رسانم و بر گریه كننده و زارى كننده رحم مى كنم و منم داناى امور آشكار و نهان .))