1. مهمان گرامی، جهت ارسال پست، دانلود و سایر امکانات ویژه کاربران عضو، ثبت نام کنید.
    بستن اطلاعیه

رقص واژه ها

شروع موضوع توسط Negar ‏11/11/13 در انجمن زمزمه های آشنا

  1. مدیر ارشد عضو کادر مدیریت ✪مدیر ارشد✪ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏15/6/15
    ارسال ها:
    5,915
    تشکر شده:
    35,851
    امتیاز دستاورد:
    200
    وقتی خیالت به دلم می‌آید
    عشق واژه‌ها
    در دلم میرقصند
    غزل واره‌ها پا میکوبند
    جمله شعر میشوم
    نفس میشوم
    دست خیالت را
    میگیرم و می‌بوسم
    به صورت خیالت دست میکشم
    موهای خیالت را
    با سرانگشتانم شانه میزنم
    ....
    به خودم که آمدم
    نمیدانم به یُمن آمدنِ خیالت
    در دلم بخندم یا
    به حال دیوانگی‌های
    بی تو ماندنم گریه کنم ؟!
    نمیدانم ...
     
    !!AMINKHAN!!، N@vid، traffic و 2 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  2. مدیر ارشد عضو کادر مدیریت ✪مدیر ارشد✪ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏15/6/15
    ارسال ها:
    5,915
    تشکر شده:
    35,851
    امتیاز دستاورد:
    200
    شما را از راه دور می بینم
    بدو بدو به گل فروشی می روم
    به خودم گلی هدیه می دهم
    و در حال با خودم می گویم:
    چشمت روشن
    مبارکت باد امروز...
     
    traffic، !!AMINKHAN!!، N@vid و 2 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  3. مدیر ارشد عضو کادر مدیریت ✪مدیر ارشد✪ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏15/6/15
    ارسال ها:
    5,915
    تشکر شده:
    35,851
    امتیاز دستاورد:
    200
    شب است و باز دل من بهانه می خواهد
    به وصف تو غزلی عاشقانه می خواهد

    بدون واهمه بی قافیه بدون ردیف
    قلم رها شده است و ترانه می خواهد

    کمان مشکی بالای چشم تو زیباست
    نگاه توست که وصفش کرانه می خواهد

    پرنده ی دل من پر زده است تا شهرت
    کنار خانه ی تو آشیانه می خواهد

    چگونه حالی این دل کنم نبود تو را
    دلی که لحظه به لحظه بهانه می خواهد
     
    traffic، !!AMINKHAN!!، N@vid و 2 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  4. مدیر ارشد عضو کادر مدیریت ✪مدیر ارشد✪ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏15/6/15
    ارسال ها:
    5,915
    تشکر شده:
    35,851
    امتیاز دستاورد:
    200
    ما کجا گم شده ایم؟!
    ته بن بست چرا ناپیداست؟!
    تو بگو ماه کجاست؟

    تو مرا خانه ببر
    دل من نابیناست
     
    traffic، !!AMINKHAN!!، N@vid و 2 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  5. کاربر ارزشمند❤

    تاریخ عضویت:
    ‏12/12/15
    ارسال ها:
    3,511
    تشکر شده:
    28,327
    امتیاز دستاورد:
    128
    جنسیت:
    زن
    گر قیامت قصه باشد من کجا بینم تو را؟!
     
    traffic، m naizar، Farzane و یک نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  6. کاربر ارزشمند❤

    تاریخ عضویت:
    ‏12/12/15
    ارسال ها:
    3,511
    تشکر شده:
    28,327
    امتیاز دستاورد:
    128
    جنسیت:
    زن
    ‌‌‌‌‌‌‌‌عصای بی‌حوصلگی را دور بیانداز ، سقفِ این دل پریشان را هر کجا چسب بزنی
    باز هم از جای دیگری اندوه چکه میکند . خیال را هر چه بیشتر بال و پر بدهی بیشتر زمین گیرت می‌کند و تو برای همیشه گوشه نشین یک خاطره خواهی شد.
    رها کن این‌ها را...
    پنجره‌ها را باز کن...
    بوی عطر بهشت می‌آید..
     
    traffic، m naizar، Farzane و یک نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  7. مدیر ارشد عضو کادر مدیریت ✪مدیر ارشد✪ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏15/6/15
    ارسال ها:
    5,915
    تشکر شده:
    35,851
    امتیاز دستاورد:
    200
    خش خش…صدای پای خزان است، یک نفر
    در را به روی حضرت پاییز وا کند:پاییز:
     
    N@vid، traffic، m naizar و یک نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  8. کاربر فعال تالار شعر و ادب ゚・*.✿کاربر فعال✿.*・゚ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏28/7/15
    ارسال ها:
    5,034
    تشکر شده:
    19,196
    امتیاز دستاورد:
    113
    جنسیت:
    مرد
    پشت خرمن‌ های گندم،
    لای بازوهای بید
    آفتابِ زرد کم کم رو نهفت
    بر سر گیسوی گندم زارها،
    بوسه‌ی بدرود تابستان شکفت...
    از تو بود،
    ای چشمه‌ی جوشان تابستانِ گرم
    گر به هر سو خوشه‌ها جوشید و خرمن‌ ها رسید
    از تو بود،
    از گرمی آغوش تو هر گلی خندید و هر برگی دمید...
    این همه شهد و شکر،
    از سینه‌ی پر شور توست
    در دل ذرات هستی نور توست
    مستی ما از طلایی خوشه‌ ی انگور توست،
    راستی را
    بوسه‌ی تو، بوسه ی بدرود بود...؟
    بسته شد آغوش تابستان
    خدایا،زود بود....
     
    traffic و m naizar از این پست تشکر کرده اند.
  9. کاربر فعال تالار شعر و ادب ゚・*.✿کاربر فعال✿.*・゚ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏28/7/15
    ارسال ها:
    5,034
    تشکر شده:
    19,196
    امتیاز دستاورد:
    113
    جنسیت:
    مرد
    و شهریور

    عاشقی بود

    مردد بین ماندن و رفتن

    مسافری که

    با یک چمدان می آید

    و با یک چتر می رود...
     
    traffic و m naizar از این پست تشکر کرده اند.
  10. کاربر فعال تالار شعر و ادب ゚・*.✿کاربر فعال✿.*・゚ ~✿~

    تاریخ عضویت:
    ‏28/7/15
    ارسال ها:
    5,034
    تشکر شده:
    19,196
    امتیاز دستاورد:
    113
    جنسیت:
    مرد
    پاییز...
    یک نوار کاست قدیمی است
    که یک طرفش
    با صدای باران پر شده
    یک طرفش با صدای تو...


     
    traffic و m naizar از این پست تشکر کرده اند.