عجب شعری سرودی آلفرد ولی یادت بماند آلفرد چون دلانه باز کرد باب سرود آلفرد گردید چون رستم میان ِاین سرود :دی + روزگار گر بر مراد ما نرفت دائما یکسان نباشد غم مخور
تاتو هستی ای هوازر شعر گوی این محل خوش بشینیم و خوش بگوییم از به ازل @HaVaZaR نمی دونم شعر شد با نه ولی اهنگش درسته