راستش دوست میدارم با یکی حرف بزنم. نه اینکه نیاز داشته باشم دوست دارم فقط. کسی که با دورویی تائیدم نکنه و یا با بی رحمی قضاوتم نکنه. همچنین فکر نکنه دارم شو آف میکنم، و یا دنبال ترحمم. صرفا به یه "عاقل" در نقش راهنما نیاز دارم.
هر آدمی بالاخره یه جا دست میکشه از توضیح دادن، از ثابت کردن خودش، از تلاش برای نگه داشتن دیگران؛ هر آدمی بالاخره یه روز عمیقا خسته میشه... مراقب آدمای صبور زندگیت باش...
بازیکن تیم ملیشون تعویضی خارجی هاشون بود! پرسپولیس تو جام باشگاها بازی میکنه و دو بار قبلش فینال بود ، ولی اجازه ی گرفتن بازیکن خارجی ندراه! در صورتی که تیم های دیگه بازیکن یا کادر خارجی گرفتن. بازیکنان تیم ملیشم نمیتونه به علت مشکلات مالی نگه داره اونها قدرتمند بودن ولی ما بایست نمایش بهتری میداشتیم تموم شد. امیدوارم این بازی درس های زیادی برای فدراسیون فوتبال داشته باشه خصوصا استفاده از امتیاز میزبانی و تماشاچیان .. البته که بعید هست!
درمان افسردگی و عاشقی شبیه هم است... آرام آرام، با درد، با رنج، با اشک اشک اشک از تن و روان خارج می شوند. زمانبر هستند هر دو... داغونت می کنند هر دو ... افسردگی و عاشقی. درد عاشقی که درمان شد، افسردگی هرروز بیشتر و بیشتر چنبره می زند روی روحت...انگار نمی شود این باشد و آن نباشد...
ترافیکِ خیابون اگه برا من عذاب الهی باشه، برای اون بچه ای کِ گُل میفروشه نعمته! خُدا برای همه خُدا است..
به گمونم یکی از دلایلی که باعث می شه روابط گرفتار منجلاب ابتذال شن، همین طلب مدام پاسخ همه ی پرسش هاست. بی ذره ای باریک بینی و درنگ، بدون اینکه کمترین کوشش فکری حقیقی ای از جانب پرسنده ی سوال صورت بگیره. نکنه اون دیوار نامرئیِ فیمابین که آدما هیچوقت نمی فهمن اولین آجرش چطوری بینشون چیده شد، همینجور جاها شکل می گیره؟ حالا می دونم که نمی خوام کسی رو وادار کنم به ابراز کلامی. حالا بیشتر از هر وقت دیگه ای، واقفم به معنی سکوت و مکث کردن ها و فاصله انداختن ها.
کاش قبل از حرف زدن کلمات را ذره ذره میجویدیم قورت میدادیم و هضم میکردیم نه اینکه همه رو بلعیده …و آخر به روی طرف بالا بیاریم . . .