هنگامه ی حیرانی است ، خود را به که بسپاریم؟ تشویش هزار "آیا" ، وسواس هزار "امّا" کوریم و نمی بینیم ، ورنه همه بیماریم حسین منزوی داریوش اقبالی
دیدی،دیدی گفتم جون دوتامون.. چقد دنیا آینجوری خوبه برامون دیدی گفتم بی تو یه درده مال هم میشیم هوا که سرده مال من میشی..
تو بارون که رفتی شبم زیر و رو شد یه بغض شکسته رفیق گلوم شد تو بارون که رفتی دل باغچه پژمرد تمام وجودم توی آینه خط خورد هنوز وقتی بارون تو کوچه می باره دلم غصه داره دلم بی قراره سیاوش قمیشی - توبارون که رفتی