1. مهمان گرامی، جهت ارسال پست، دانلود و سایر امکانات ویژه کاربران عضو، ثبت نام کنید.
    بستن اطلاعیه

دیالوگ های ماندگار سینما

شروع موضوع توسط نگآر ‏11/12/12 در انجمن سینمای جهان

  1. در این تاپیک لطف کنید دیالوگهای ماندگاری که از تمام فیلمها پیدا می کنید، برای
    بقیه بگذارید ..
    برای شروع:
    خانه ای روی
    آب

    - چه دنیای بدی! که من آخرین امید یه کسی
    ام


    راننده تاكسي
    -یه روز یه
    بارون واقعی میاد و کثافتای توی خیابون رو پاک می کنه


    ماه تلخ
    - دو تا خبر برات دارم. یه خبر خوب یه
    خبر بد.

    - خُب بگو
    -خبر اول اینه که فلج شدی و تا آخر ِ عمر
    باید رو ویلچر بشینی.

    - خبر خوبه چیه؟
    - این خبر خوبه
    بود!
    خبر ِ بد اینه که کسیکه قراره ازت مراقبت کنه منم
    !


    بانی
    وکلاید

    کلاید:تو بیشتر از اینا می ارزی،خیلی بیشتر.واسه
    همین با من اومدی.همه جا میتونی از اون پسرای عاشق پیشه پیدا کنی.برای اونا فرقی
    نمی کنه که تو چه کاره ای.اما واسه من فرق می
    کنه.

    بانی:چرا؟
    کلاید:چرا؟آخه توفرق می کنی.توهم مثل
    منی.میخوای با همه فرق داشته باشی.


    شاهدی
    برای تعقیب

    خانم پلیسمول:شما وکیلا چقدر خوش شانسین!دفعه
    اول تقریباً داشتم با یه وکیل ازدواج می کردم.من پرستار بودم واون دچار التهاب
    آپاندیسی شده بود.به محض اینکه تونست بشینه با هم نامزد کردیم.اما بعد از اینکه
    التهاب خوابید،اونم مثل آپاندیسش تبش خوابید.

    سر ویلفرد:مطمئناً وکیل خوش
    شانسی بوده!


    اخراجيهاي يك
    بين
    حريت و خريت فقط يك نقطه فاصله است.
     
    M @ H @ K، Mah$a، Mohammad و 10 نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  2. پاسخ : دیالوگ های ماندگار سینما

    درباره
    الی


    داخل ماشین، احمد خطاب به الی
    یه
    پایان تلخ بهتر از تلخی بی پایانه...


    جايي براي پيرمردها
    نيست

    لولين (جاش برولين) به زنش : اگه من زنده برنگشتم به مادرم زنگ بزن
    بگو دوستش داشتم!

    همسرش: مادرت که مرده!!

    لولين: خب پس اون*وقت خودم
    بهش مي*گم!!


    تايتانيك
    وقتي جک و دوستش بازي مي*کنند دوست جک مي*گويد: تو سر
    تموم پول*هامون شرط بسته*اي؟ و جک مي*گويد: وقتي آدم چيزي نداره چيزي هم از دست
    نميده.


    «پرستيژ» ساخته كريستوفر نولان (وقتي کريستين بل به پسر
    يك شعبده*بازي ياد مي*دهد)
    مي*گويد: هيچوقت راز شعبده بازيت رو به کسي نگو؛
    چون تا زماني که بهشون نگي براشون قابل احترامي، ولي وقتي بگي ديگه ارزشي
    نداري.


     
    2 نفر از این پست تشکر کرده اند.
  3. پاسخ : دیالوگ های ماندگار سینما

    بر باد رفته Gone
    With The Wind:

    ماما: دوست دارم عذرخواهی کنم
    آقای رت اگه بچه پسر نباشه!

    رت باتلر: اوه... کی پسر
    خواست؟ پسر به درد نمی خوره؛ فکر نمی کنی خود من گواهی بر همین باشم؟



    بر باد رفته Gone With
    The Wind:

    رت باتلر: رنگ و روت خیلی پریده
    کمبود سرخاب داری یا این رنگ پریدگی بخاطر دلتنگی منه؟

    اسکارلت اوهارا: (عصبانی) اگه رنگم پریده تقصیر توئه ولی نه بخاطر دلتنگی
    ... بخاطر اینه که ..... باردارم.

    رت باتلر: جدی؟ و
    پدر خوشبخت کیه؟

    اسکارلت اوهارا: می دونی که
    خودتی.



    یه دیالوگ از فیلم آپوکالیپتو
    رئیس قبیله به
    پسرش میگه :

    ترس مثل یه مرضه
    کسی که مجذوب ترس بشه، ترس تا درون روحش نفوذ میکنه
    ... و آرامشت رو ازت میگیره
     
    2 نفر از این پست تشکر کرده اند.
  4. پاسخ : دیالوگ های ماندگار سینما

    پدرخوانده 2
    :


    آل پاچینو: اگه تاریخ فقط یه چیز بهمون یاد داده باشه اینه
    که میتونی هر کسی رو بکشی.

    تلالو
    (The Shining):

    لوید: زن ها، نه میشه با اونها زندگی کرد، نه میشه بدون
    اونها زندگی کرد!
    تورنس: جملات قصار می*گی لوید!؟ ... جملات
    قصار!!!



    johnny Depp => public enemies -2009

    جان دیلینجر
    (جانی دپ): تو دیگه الان با منی.
    بیلی (ماریون کوتیلارد): ولی من
    هیچی از تو نمی دونم!
    - من توی یه مزرعه توی مورسویل ایندیانا بزرگ شدم. مامانم
    وقتی سه سالم بود مرد. بابام تا جایی که می تونست کتکم میزد چون راه دیگه ای واسه
    بزرگ کردنم بلد نبود. از بیسبال، فیلم، لباسهای خوب، ماشینهای سریع، ویسکی و تو
    خوشم میاد. دیگه چی میخوای بدونی؟


    هفت Se7en:
    جان دو: اگه بخوای مردم به حرفات گوش بدن؛ به
    شونه اونا بزنی فایده نداره. باید از یه چکش استفاده کنی، اونوقت می بینی که کاملا
    بهت توجه می کنند.


     
    2 نفر از این پست تشکر کرده اند.
  5. پاسخ : دیالوگ های ماندگار سینما

    دست های خالی(ابوالقاسم
    طالبی)
    دختر:بابا...وقتی نبودی،نبودنت همه جا
    بود...


    من همیشه برنده ام ،حتی
    اگه این بار هم ببازم باز هم برنده ام.


    پل نیومن در بیلیاردباز

    "هميشه آماده باش تا هر چيزي رو كه داري بتوني تو 30 ثانيه ترك
    كني"


    یکی از دیالوگهای طلائی تاریخ سینما در فیلم مخمصه Heat


    گلادياتور

    ماکسیموس (راسل کرو) : یادمه یه کسی به من گفت مرگ همیشه به تو لبخند
    میزنه
    و تنها کاری که تو می تونی در مقابل اون انجام بدی این هست که تو هم به
    مرگ لبخند برنی.


    لئون حرفه
    ای (Leon; The Professional)

    لئون: ماتیلدا، از وقتی تو رو دیدم همه چی تغییر کرده، به زمان
    احتیاج دارم واسه تنها بودن، تو هم به زمان احتیاج داری تا یکم بزرگ شی
    ماتیلدا:
    من به اندازه کافی بزرگ شدم از این به بعد فقط سنم زیاد میشه
    لئون: برای من
    برعکسه من سنم به اندازه کافی زیاد هست، زمانی برای بزرگ شدن می
    خوام.

     
    DaniyaL، وضعیت سفید و Amin_110 از این ارسال تشکر کرده اند.
  6. پاسخ : دیالوگ های ماندگار سینما

    ديالوگ هاي خاطره
    انگيز و بي نظير لورل و هاردي


    هاردی:
    میخوام ازدواج كنم
    لورل: با كی؟
    هاردی: معلومه دیگه، با یه زن. مگه تو كسیو
    دیدی كه با یه مرد ازدواج كنه؟
    لورل: آره
    هاردی: كی؟
    لورل:
    خواهرم



    هاردی : فردا دم افتاب اعداممون
    می کنن
    لورل : کاش فردا ابری باشه
     
    شنجرفی، DaniyaL، وضعیت سفید و یک نفر دیگر از این ارسال تشکر کرده اند.
  7. پاسخ : دیالوگ های ماندگار سینما

    یادآوری
    (Memento):

    اینکه چیزی یادم نمی مونه باعث بی معنی شدن کارام نمیشه، وقتی
    چشمات رو می بندی دنیا ناپدید نمیشه...



    مرد آهنی (IRON MAN):
    صلح
    یعنی چماقت از اون یکی گنده تر باشه!

    نارنجی پوش. اثر جدید
    داریوش مهرجویی.

    نهال : خوشحالی ؟
    حامد : واسه چی ؟
    نهال : اينكه
    دادگاه رو بردی ...
    حامد : كاش تو رو می بردم !
     
    2 نفر از این پست تشکر کرده اند.
  8. پاسخ : دیالوگ های ماندگار سینما

    آژانس شیشه ای- ابراهیم حاتمی
    کیا


    عباس: حاجی گلوم میسوزه... میشه دستاتو بذاری رو
    گلوم؟

    کاظم : (با اکراه دست خونیش را عقب می کشد) آخه
    ...

    عباس: نه حاجی... همی دستارو بذار. میخوام همینا
    باشه.

    کاظم: اصغر یه جوک رو برات نسخه پیجیده، گفته هر چند ساعت
    برات تعریف کنم...

    عباس: ها بگو...
    کاظم: یک شب
    تو جبهه قرار بوده عملیات بشه... میپرسن کیا داوطلبن؟ از اون جمع یه ترکه ، یه
    رشتیه، یه قزوینیه ، یه لره...
    (بغض) یه فارسه، یه بلوچه.... عباس؟ ...
    عباس؟
     
    2 نفر از این پست تشکر کرده اند.
  9. پاسخ : دیالوگ های ماندگار سینما

    جدامانده departed:
    جک نيکلسون:از وقتى بچه
    بوديم بهمون ياد دادن يا پليس ميشى يا دزد.من ميگم حالا که در هر دو حالت به سمتت
    اسلحه گرفته ميشه،چه فرقى ميکنه؟
     
    2 نفر از این پست تشکر کرده اند.
  10. پاسخ : دیالوگ های ماندگار سینما

    ماجراهای تن تن واسب شاخدار، استیون
    اسپیلبرگ

    تن تن: یه خبر خوب دارم یه خبر بد.
    هادوک: خبر بد چیه؟
    تن
    تن: همش یه گلوله داریم.
    هادوک: و خبر خوب؟
    تن تن: هنوز یه گلوله داریم!
     
    2 نفر از این پست تشکر کرده اند.